اداره کل پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا در تلاش است تا در سلسله مطالبی یاد و اثر استادان و پژوهشگران ایران اسلامی را که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفتند، زنده کند.
در همین ارتباط و در گزارش پژوهشی با عنوان «متفکری نواندیش با دغدغه حقگرایی و اصلاح سیاسی» و یادداشتی با عنوان «رویایی که فیرَحی داشت؛ تلفیق حق و آزادی» زندگی و فعالیتهای علمی و اخلاقی دکتر «داود فیرحی» مورد بررسی قرار گرفته است.
پژوهشگر ایرنا در گفت وگو با دکتر «سیدرحیم ابوالحسنی» عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران به فعالیتهای علمی، ویژگیهای شخصیتی و حرفهای و نیز اندیشههای مدنی و سیاسی دکتر فیرحی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی پرداخته که مشروح آن در ادامه آمده است؛
با توجه به اینکه شما سالها با دکتر فیرحی همکار بودهاید، رفتار ایشان با دانشجویان و استادان چگونه بود و چه ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی برجستهای داشت؟
دکتر فیرحی انسانی بسیار ملایم، نرم خو، متواضع و فروتن بود. این ویژگیهای ایشان باعث میشد تا در برخوردهای علمی با تمام استادان و دانشجویان به یک شیوه عمل کند. بدین نحو که با همه آنها بسیار متواضع برخورد میکرد. از لحاظ برخوردهای اجتماعی نیز با وجود این که دارای مواضع سیاسی بود با همه فروتنانه رفتار میکرد. ایشان انسانی اخلاقمدار و خوشصحبت بود.
دکتر فیرحی در مسائل سیاسی بسیار فعال و در این زمینه اندیشهمدار و اخلاقمدار بود. ایشان با وجود فشار کار علمی و تلاش در این زمینه، فعالیت سیاسی هم انجام میداد و یک کنشگر سیاسی بود
من هرگز ندیم دکتر فیرحی در رفتارها و برخوردهای اجتماعی که با استادان و دانشجویان داشت صحبتی خلاف آداب داشته باشد. با همه افراد ارتباطات مثبتی داشت و هنگامی که با افراد رودرو میشد انسانی بسیار افتاده و متواضع بود.
شما و دکتر فیرحی در جلسههای متعدد علمی و سیاسی با هم بودهاید. از این جلسههای بگویید و اینکه آیا خاطره خاصی هم از این جلسهها دارید؟
من و دکتر فیرحی در یک دانشکده و در یک طبقه بودیم و ایشان هر موقع که میخواست به کلاس درس یا به اتاق خود برود میبایست از جلو اتاق من عبور میکرد. پس قاعدتا ما روزی چندبار با هم روبرو میشدیم. به اتاق هم میرفتیم و راجع به مسائل روز و موضوعهای سیاسی با هم صحبت میکردیم. ما معمولا در جلسهها و بحثهای سیاسی با هم بودیم به ویژه هنگامی که ایام انتخابات میشد، در مشارکتهای سیاسی همراه بودیم. دکتر فیرحی در جلسههای دفتر دکتر محمدرضا عارف شرکت میکرد. به عنوان یک خاطره در یکی از جلسههای علمی و سیاسی که با هم حضور داشتیم دیدگاه من با دکتر فیرحی متفاوت بود. من معتقد بودم که رفتارهای انتخاباتی را میتوان بر اساس «تعاملگرایی نمادین» مدیریت کرد و مشارکت داد اما دکتر فیرحی معتقد به «تئوری بازیها» بود. من به ایشان میگفتم که تئوری بازیها در جامعهای است که به عقلایت رسیده باشد اما جامعه ما سنتی است و فرهنگ سنتی دارد. دکتر فیرحی میگفت فرض بر این میگیریم که جامعه ما به عقلانیت رسیده باشد که در نهایت هم نظر ایشان غالب شد چراکه فضا فضای علمی دانشگاهی بود.
دکتر فیرحی علاوه بر فعالیت علمی و دانشگاهی تا چه اندازه به فعالیتهای سیاسی میپرداخت؟
دکتر فیرحی نه تنها فقیه و فیلسوف بود بلکه یک فعال سیاسی به تمام معنا با مواضع سیاسی اصلاحطلبانه هم بود. معمولا در میان استادان دانشگاه به ویژه در رشته علوم سیاسی کمتر این اتفاق میافتد. در دانشکده حقوق و علوم سیاسی در رشته علوم سیاسی استادان فعال سیاسی انگشتشمار هستند. دکتر فیرحی در مسائل سیاسی بسیار فعال و در این زمینه اندیشهمدار و اخلاقمدار بود. ایشان با وجود فشار کار علمی و تلاش در این زمینه، فعالیت سیاسی هم انجام میداد و یک کنشگر سیاسی بود.
نظر شما در مورد تالیفات و حوزه تخصص علمی دکتر فیرحی به عنوان فردی که با سابقه حوزوی وارد دانشگاه شده بود، چیست؟
من کتابهای دکتر فیرحی را خواندهام. کتابهای ایشان با یک رویکرد خاص برای درسهای توسعه سیاسی بسیار مناسب است. دکتر فیرحی از یک طرف یک فقیه و متخصص علوم حوزوی بود و درس خارج را بیش از ۱۰ سال خوانده بود و از طرفی دیگر به اندیشههای سیاسی به ویژه اندیشههای غربی آشنایی داشت و در این زمینه کار علمی انجام داده بود و پایاننامه خود را براساس دیدگاههای فوکو تالیف کرده بود. بنابراین این دو حوزه را به هم پیوند زدن بسیار نادر رخ میدهد که دکتر فیرحی در این حوزه کار علمی انجام میداد.
دکتر فیرحی هنگامی که دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی بود در این رشته هم تدریس می کرد. در آن زمان شما مدیر گروه بودید. این اتفاق چگونه عملی شد؟
دکتر فیرحی از یک طرف یک فقیه و متخصص علوم حوزوی بود و درس خارج را بیش از ۱۰ سال خوانده بود و از طرفی دیگر به اندیشههای سیاسی به ویژه اندیشههای غربی آشنایی داشت و در این زمینه کار علمی انجام داده بود و پایاننامه خود را براساس دیدگاههای فوکو تالیف کرده بود
من طی سال های ۷۵ تا ۷۷ مدیر گروه علوم سیاسی در دانشگاه تهران بودم. در آن زمان درسهای اسلامی همچون تاریخ تحول دولت در اسلام، اندیشه سیاسی در اسلام، دیپلماسی پیامبر(ص) و ... در این رشته تدریس میشد که در دوره انقلاب فرهنگی تصویب شده بود. چون استادان آمادگی نداشتند معمولا رسم شده بود که افرادی که میخواستند عضو گروه شوند میگفتند ما دروس اسلامی درس میدهیم. من که مدیر گروه شدیم دیدم به علت ضعفی که در تدریس این دروس وجود دارد اساسا نوعی دلزدگی نسبت به دروس اسلامی تخصصی ایجاد شده است.
دانشجویان انجمن اسلامی و دانشجویان مذهبی از عدم ارتباط و سطح علمی ضعیف دروس اسلامی گلایه داشتند و حتی عدهای میخواستند این دروس را حذف کنند که موجب تنشهایی در دانشکده شد. من برای اینکه چنین ضعفی را جبران کنم و به گلایههای دانشجویان پاسخ منطقی و مثبت بدهم، در گروه بدون ذکر نام مصوبهای گرفتم که درسهای اسلامی را کسی تدریس کند که حوزه را تا سطح خارج خوانده باشد و با دروس تخصصی علوم سیاسی هم آشنایی داشته باشد. این مصوبه موجب رنج استادانی شد که دروس اسلامی را تدریس میکردند اما تخصص این کار نداشتند. بعد هم که استادان گفتند که چه کسی برای این کار پیشنهاد داده میشود گفتم آقای فیرحی که دانشجوی دکتری ما هستند و دروس حوزوی را هم به اتمام رساندهاند. چون ایشان دانشجوی بسیار خوبی بود و استادان او را میشناختند او را تایید کردند و من برای ایشان درس گذاشتم که دروس اسلامی را در رشته علوم سیاسی تدریس کنند؛ با توجه به ویژگیهای علمی و اخلاقی دکتر فیرحی موجب استقبال زیاد دانشجویان هم شد و بسیار هم در این زمینه موفق بودند.
برای جای خالی دکتر فیرحی چه کاری میتوان انجام داد. دروسی که ایشان تدریس میکرد چه وضعیتی دارد؟
جای دکتر فیرحی را به آسانی نمیتوان پُر کرد. ما دکتر علیرضا صدرا را هم در این حوزه از دست دادیم. برخی از استادان هم مانند دکتر ساداتینژاد آمدند که هم با فقه آشنایی دارند و هم علوم سیاسی خواندهاند اما واقعیت این است که ما در این حوزه با کمبود جدی روبرو شدهایم و امیدواریم به نحوی عاقلانه، علمی و منصفانه اندیشه شود تا این خلا پُر شود و دروسی که متاسفانه اقبال چندانی ندارد با ارائه علمی و اخلاقی متناسب با جایگاهی که دکتر فیرحی و دکتر صدرا ایجاد کردند، ارائه شود.
نظر شما