چند روز پیش چهار منطقه شامل «دونتسک»، «لوهانسک»، «خرسون» و «زاپروژیا» به دنبال یک همه پرسی به صورت رسمی از پیکره اوکراین جدا و به روسیه ملحق شدند؛ مناطقی که در مجموع حدود ۱۵ درصد از خاک اوکراین را تشکیل میدهند.
بر پایه نتایج همه پرسی های انجام گرفته، در منطقه دونتسک ۹۹.۲۳ درصد از پیوستن به روسیه حمایت کردند. نرخ مشارکت در این همهپرسی ۹۷.۵۱ درصد گزارش شد. در لوهانسک هم ۹۸.۴۲ درصد به نفع پیوستن به روسیه رأی دادند. در خرسون، میزان حمایت ۸۷.۵ درصد و در زاپروژیا، ۹۰.۱ درصد بود.
بعد از این اتفاقات، «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین، باز هم دست به دامن غرب شد و برای عضویت سریع کشورش در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) تقاضایی را به این ائتلاف نظامی ارائه کرد.
این درخواست اما یک بار دیگر با واکنش سرد دبیرکل ناتو و آمریکا مواجه شد و «ینس استولتنبرگ» در واکنش به درخواست زلنسکی مدعی شد که از حق اوکراین برای انتخاب مسیر خود و پیوستن به این ائتلاف حمایت میکند، اما در عین حال گفت «تمرکز اصلی کنونی ما، ارائه حمایت فوری به اوکراین برای دفاع از خود در برابر حمله روسیه است.»
دبیرکل ناتو تاکید کرد که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بخشی از جنگ روسیه با اوکراین نبوده و تنها نقش حمایتی دارد و تصمیم درباره عضویت اوکراین باید با اجماع همه ۳۰ عضو این ائتلاف گرفته شود.
وعده پوشالی الحاق با بوی تسلیحات
وعده های فریبنده غرب مبنی بر الحاق اوکراین به ائتلاف نظامی ۳۰ عضوی ناتو و اتحادیه اروپا در کنار کمکهای مالی و نظامی به کییف، سران این کشور اروپای شرقی به ویژه شخص زلنسکی را به سمت خطای محاسباتی سوق داد.
در آستانه جنگ «دیمیتری کولهبا» وزیر امور خارجه اوکراین گفته بود که کییف در ماههای اخیر ۱.۵ میلیارد دلار از شرکای غربی خود کمک نظامی دریافت کرده است.
در بحبوحه بحران در حالی «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا، فرمان کمک ۴۰ میلیارد دلاری را به اوکراین امضا کرد که واشنگتن پیشتر نیز سیلی از تسلیحات را روانه این کشور اروپای شرقی کرده بود. آمریکا از سال ۲۰۱۴ به این سو بیشترین فروش سلاح را به اوکراین داشته است و در هشت سال گذشته و قبل از وقوع درگیری به میزان ۲.۷ میلیارد دلار بوده است.
بنا بر آمار منتشر شده از سوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در هفتم مهر ماه منتشر شد، حجم صادرات تسلیحاتی ایالات متحده آمریکا به اوکراین شامل تسلیحات مختلف در ماه های اخیر و به دنبال وقوع جنگ بیش از ۱۷ میلیارد دلار بوده است.
سال ۲۰۱۷ نقطه عطفی در فرایند فروش تسلیحات غربی به اوکراین بود. در این سال دولت ایالات متحده آمریکا مجوز بزرگترین فروش تجاری مستقیم به ارزش ۴۱ میلیون دلار را صادر کرد. در سال ۲۰۱۸ با فروش ۲۱۰ فروند موشک ضد تانک و ۳۹ پرتابگر به ارزش ۴۷ میلیون دلار، فرایند فروش تسلیحات آمریکایی به اوکراین ادامه پیدا کرد.
گفته میشود ایالات متحده یک سوم از انبار موشکهای ضد تانک خود را به اوکراین فروخته است و چهار سال طول میکشد تا این مقدار جایگزین شود. در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ نیز ۵ فروند قایق گشتی، به مجموعه تسلیحات فروخته شده به اوکراین توسط ایالات متحده آمریکا اضافه شد.
وب سایت آماری «استاتیستا» به تازگی گزارشی در مورد کمک های نظامی غرب به اوکراین منتشر کرده است. بر پایه این گزارش، آمریکا با اختصاص ۲۵ میلیارد دلار کمک نظامی به اوکراین با فاصله زیاد از بریتانیا که ۴ میلیارد دلار را به این امر اختصاص داده، در جایگاه نخست ایستاده است. لهستان، استونی، آلمان، کانادا و اتحادیهاروپا در ردههای بعدی کمک تسلیحاتی به اوکرایناند؛ کمکهایی که یک سوم آن در مسیر کییف ناپدید میشود.
خطای محاسباتی زلنسکی از بازی ناتو-اتحادیه
از همان ابتدای اسفند ماه ۱۴۰۰ که جنگ اوکراین و روسیه کلید خورد، زلنسکی متوجه این دام و بازی اتحادیه اروپا و ناتو شد اما در آن زمان به قول معروف «کار از کار گذشته بود.»
او که با تحریک و تشویق غرب قدم در این وادی گذاشته بود، پس از آغاز جنگ بلافاصله متوجه عقبنشینی غربی ها شد و با انتشار یک پیام ویدئویی از طریق حساب کاربری خود در فیسبوک، ضمن انتقاد شدید از متحدان غربی، تاکید کرد که «اوکراین در برابر روسیه تنها ماندهاست.»
برخی از اندیشمندان برجسته روابط بینالملل مانند «جان میرشایمر» و مقامهای سابق ایالات متحده آمریکا مانند «هنری کسینجر»، به صراحت تحریک اوکراین از سوی غرب و نشان دادن درهای باز ناتو برای پذیرش عضویت اوکراین را عامل اصلی جنگ کنونی روسیه و اوکراین معرفی میکنند.
کسینجر با بیان اینکه «سیاست خارجی، هنر شناخت اولویتهاست»، سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به اوکراین را نقد میکند و اعتقاد دارد طرح مساله عضویت اوکراین در ناتو، یک اشتباه استراتژیک است که نباید بر آن پافشاری کرد اما پافشاری غرب بر مواضع تحریکآمیز خود نسبت به اوکراین هر چند هم که اشتباه باشد، تجارت تسلیحاتی عمدهای را برای صنایع و شرکتهای سازنده سلاح ایجاد کرده است.
در مجموع، جنگ اوکراین و به تازگی جدا شدن چهار منطقه آن نشان داد این کشور اروپایی فقط یک زمین بازی برای نبرد روسیه از یک سو و اروپا و آمریکا از سوی دیگر بوده است؛ جنگی که غربی ها از راه اندازی آن اهدافی چون تضعیف روسیه، فروش تسلیحات و گسترش ناتو را دنبال می کردند.
حال این پرسش به ذهن می رسد اگر درهای ناتو بر روی اوکراین بسته ماند و احتمالا در آینده نزدیک هم باز هم نشود پس چرا این در بر روی کشورهایی چون سوئد و فنلاند باز شد؟
در این مدت اندک چندماهه، ۲۸ کشور از ۳۰ عضو ناتو با الحاق فنلاند و سوئد به ناتو موافقت کرده اند و با رای مثبت ۲ عضو باقی مانده یعنی مجارستان و ترکیه پازل الحاق آنها به پیمان آتلانتیک شمالی تکمیل خواهد شد اما خبری از عضویت اوکراین جنگ زه در این ائتلاف نظامی نیست.
نظر شما