به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب ایستاده تا همیشه نوشته فاطمه وفاییزاده خاطرات شفاهی ۸ نفر از افرادی است که احمد متوسلیان را بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ دیدهاند. مریم کاتبی، حمید فرحزادی، مجتبی عسگری، حسن رستگار پناه، نعمتالله حکیم، محمدجواد اکبریآهنگر، ناصر شیخعباسی و سیدحسن اعتمادزاده افرادی هستند که روایت آن روزها را بازگو کردهاند. زندگی احمد متوسلیان در این کتاب به روزهای حضورش در کردستان محدود میشود، روزهایی که غرب کشور فضای پرتنش جنگ داخلی را تجربه میکرد.
متوسلیان در سال ۱۳۵۸ با شروع درگیریهای نظامی در غرب کشور، داوطلبانه به آنجا رفت و با شجاعت و مدیریتش، کمکم مدارج فرماندهی را طی کرد تا اینکه در نهایت در زمستان ۱۳۶۰ به فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ع) رسید. او سرانجام برای انجام ماموریتی در تیرماه ۱۳۶۱ به لبنان رفت و ۱۴ همان ماه به همراه کاردار و دو کارمند سفارت ایران در ایست بازرسی حومه شهر بیروت، به صورت غیرقانونی دستگیر شدند و دیگر هیچ خبر موثقی از آنها به دست نیامد.
قسمتی از متن کتاب
معمولا با ایشان به مغازه پدرش میرفتیم. برادرهایش هم آنجا کار میکردند. سه برادرش را در مغازه قنادی پدرشان در سهراه عباسآباد، کوچه چهلتن (بازار) میدیدم: قنادی متوسلیان یزدی.
از خودش و خانوادهاش صحبت نمیکرد. فقط گاهی میگفت دوران سربازیاش تانک میراندهاست. در ارتش پهلوی سربازی کرده بود. یک بار گفت: «وقتی دانشجو بودم، ساواک من رو گرفت و نتونستم درسم رو تموم کنم.» البته نگفت تا شروع انقلاب زندان بود یا نه. همینطور جسته و گریخته، چیزهایی میگفت. بچههای دیگر هم هیچکدام اطلاع نداشتند. من زیاد حرف میزدم که او هم حرف بزند.
آدمی بود که اگر برایش ثابت میشد راهی که میرود درست است، پایش میایستاد؛ حتی به قیمت جانش. معمولا هم و غمش این بود که آرامش برقرار باشد. کسی از این بچهها، جوانی و نادانی نکند که عزیزان کُرد ما ناراحت بشوند یا فکر کنند که ما باعث آزار و اذیت آنها شدهایم. خیلی رعایت همه مسائل را میکرد. دائم به خودش سخت میگرفت که دیگران راحت باشند. حالا فرق نمیکرد کرد باشند یا فارس. رعایت من را هم خیلی میکرد.
کتاب ایستاده تا همیشه نوشته فاطمه وفاییزاده در ۳۴۴ صفحه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان توسط انتشارات مؤسسۀ فرهنگی مطبوعاتی ایران با کاغذ حمایتی منتشر شدهاست.
نظر شما