دُرست آن هنگام که خورشید در پایینترین سطح اُفق قرار گرفت و میرفت تا در میان رنگ آبی آسمان ناپدید شود و جای خود را به ماه و سایههای مُبهمِ شب بدهد، در گوشهای از شهر شیراز شوری از جِنس مَحشر به پا بود.
به گزارش خبرنگار ایرنا، زمینی وسیع جنب کارخانه سیمان در جنوب غربی شیراز، میعادگاه برگزاری نمایشی بود که سه شب اجرایش را در این مکان آغاز کرده و همچنان پذیرای حضور پُرشور شیفتگان و مشتاقان بود. زمینی که قلبش در تب و تاب محشر شدن میتپید و «اِذَا زُلزِلَتِ الاَرضُ زلزالها» را در خود معنا میکرد.
فضای خاکی و گسترده این زمین حاکی از آن بود که این نمایش از روال نمایشهای میدانی معمول خارج است؛ نمایشی که قرار بود روایتگر واقعه عظیم قیامت باشد.
طولی نکشید که این محوطه با جمعیت قابلتوجهی پُر شد، جمعیتی که زودتر از موعد مقرر برای تماشای نمایش در محل برگزاری این رویداد حاضر شده بودند. عدهای به تفکیک زن و مرد در صف ورود به محوطه نمایش ایستاده بودند و گروهی هم از غرفههای نمایشگاه فرهنگی که در جوار محل برگزاری نمایش برپا شده بود بازدید میکردند. برخی غرفهها کم رونق و بعضی هم حسابی شلوغ بود. در این میان اجرای گروه سرود فرزندان ایران به سرپرستی محمدمهدی اوجی و استقبال مشتاقانه مردم از این اجرا پیش از آغاز نمایش نیز شور و حال خاصی به فضا بخشیده بود.
جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشد و با افزایش جمعیت، حضور مردم در صف ورود به محوطه نمایش پُررنگتر. پس از استقرار تماشاگران؛ اجرای نمایش با پخش آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر آغاز شد. برای لحظهای تاریکی همهجا را فرا گرفت و سپس با تابش نور به سمت راست و چپ صحنه، پردهای از رستاخیز و احیای مردگان با موسیقی وهم انگیزی به نمایش گذاشته شد.
هر بخش از این نمایش در یک پرده از روبهروی تماشاگر تا چپ و راست به روی صحنه میرفت و دکورها در هر صحنه پیوسته در حال تغییر بود. این نمایشِ آئینی که با ترکیبی از نور، رنگ و صدا و با بهرهگیری از ابزارهای مختلف هنری از جمله موسیقی، دکور و جلوههای ویژه بخشهایی از دنیای پس از مرگ را در فضایی رازآلود به تصویر میکشید در پرده نخست با تابش نور به میانه صحنه روایتگر مردی بود که با مرگ وی به عنوان شخصیت اصلی نمایش در اثر تصادف با اتومبیل و تاریک شدن صحنه به پایان رسید. پایانی که سرآغاز ورود این فرد به عالم برزخ و زندگی پس از مرگ بود.
قسمتی از این نمایش هم وضعیت اُسرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) را بازگو کرد که این بخش از نمایش حضار را به شدت تحت تأثیر قرار داد. در این پرده که چند دقیقهای نوحه و مداحی نیز پخش شد، برخی تماشاگران چنان محو تماشای این صحنه شده بودند که گویا برای نخستین بار است از چنین واقعهای آگاه میشوند.
بخش دیگری از نمایش نیز به بازسازی عملیات چهار کربلا به فرماندهی سردار شهید حاج محمد اسلامی نسب فرمانده گردان امام رضا لشکر ۱۹ فجر اختصاص داشت؛ بخشی که به دلیل بهرهگیری از جلوههای بصری دود، آتش، و صدای انفجار و توپ و تیراندازی به عنوان یکی از نقاط قوت این نمایش به شمار میرفت. در این بخش، صحنه صحبتهای سردار شهید اسلامی نسب پیش از شروع عملیات و گریههای شب هنگام او برای لقای پروردگار ناگهان به خط جبهه تبدیل شد و به نمایش گذاشتن ادوات جنگی، تانک، خاکریزها و انجام عملیات توسط رزمندگان برای لحظاتی مخاطبان را روی صندلی میخکوب کرد و آنها را در شوک عمیقی فرو برد؛ شاید نتوان این صحنه را با یک کار حرفهای میدانی مقایسه کرد اما این پرده از نمایش هم در نوع خود تأثیرگذار و زیبا بود و توانست به خوبی از بخشی از خاطرات جنگ غبارزدایی کند. برخی تماشاگران در این بخش از نمایش همراه با رزمندگان اشک ریختند، دعا خواندند و گریه کردند؛ تماشاگرانی که در آستانه اربعین حسینی به دیدن این نمایش آمده بودند و در پایان هم با حالی دگرگون شده محل را ترک کردند.
یکی از نقاط عطف این رویداد فرهنگی هنری، حضور منظم مردم در محوطه نمایش و همراهی لحظه به لحظه مخاطب با صحنههای مختلف نمایش بود. بنا بر گزارش خبرنگار ایرنا، نمایش بزرگ محشر با تمام کم و کاستیهایی که داشت توانست مخاطب را تا لحظه آخر با خود همراه کند. کمتر کسی محوطه نمایش را قبل از به پایان رسیدن آن ترک کرد و جمعیت حاضر تا پایان با موسیقی و روایت همراه بودند.
این نمایش که محصول سازمان هنری رسانهای اوج است و به همت مرکز هنری رسانه ای مُحرِم با مشارکت شهرداری شهر شیراز و همراهی سپاه فجر استان فارس و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس به روی صحنه رفته است از سه شنبه ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ با هنرنمایی ۱۵۰ هنرور در شهر شیراز آغاز شده و هر شب ساعت ۲۰ و تا پنجم مهرماه ۱۴۰۱ روی صحنه است.
هرچند نمایش میدانی «محشر» به تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و کارگردانی صادق فتاحی با وجود گستردگی مساحت و فضای اجرا و تعداد بالای بازیگران و هنروران که به بیش از ۱۵۰ نفر میرسد در کنار ابعاد تکنیکی این نمایش و از همه مهمتر جلوههای ویژه میدانی این نمایش که به صورت کاملا زنده در برابر دیدگان مخاطبان قرار میگیرد، توانسته مورد استقبال واقع شود اما توجه بیش از حد به نورپردازی و جلوههای ویژه در طول نمایش باعث میشد که در برخی صحنهها مخاطب به جای همراهی با کلمات و دریافت پیام آن صحنه تنها روی نور و موسیقی تمرکز کند. ضعیف بودن حرکات نمادین و ناهماهنگی بازی بدنی برخی از بازیگران با یکدیگر نیز از دیگر مشکلات این نمایش بود. این در حالیست که آمادگی بدنی نیاز اولیه یک بازیگر است و از آنجا که در اینگونه نمایشها تمامی دیالوگها و موسیقی در استودیو ضبط شده، ضروری است که بازیگران هماهنگی بیشتری با صداهایی که پخش میشود داشته باشند.
بدون شک نمایش محشر نمایشی است که مخاطب را تحتتأثیر قرار میدهد و به فکر وامیدارد اما رفع کمبودهای زیرساختی و نوآوری و خلاقیت در اجرای هرچه بهتر این نمایش و همچنین استفاده از امکانات بیشتر در محوطه ورودی نمایش میتواند زمینهساز حضور هر چه بیشتر مخاطبان و علاقمندان به هنرهای نمایشی را فراهم کند.
نظر شما