"تخت حوضی" و "روحوضی" نامهای دیگر سیاهبازی است. یک نمایش سنتی که در بطن خود در کنار رسالت سرگرمکنندگی، مسوولیت بازتاب مطالبات، دغدغهها و اعتراضات مردم نسبت به ناهنجاریهای جامعه را با زبانی همه پسند به دوش میکشد.
عطاءالله صفر پور هنرمند نمایش ایرانی سیاهبازی با رویکرد طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و گاهی تاریخی پرداخت و در تقویت تابآوری اجتماعی مردم تاثیرگذار بوده چرا که از زبان مردم سخن می گفت و مشکلات را با زبان هنر و طنز همراه با فضادی شادی و نشاط ترویج می کرد
نقش سیاه بر پایه موسیقی، کلام، حرکت و اطوار موزون نمایشی استوار بوده و یک خط روایی دارد که بازیگران به طور بداهه آن را پیش می برند. به همین علت حضور ذهن بازیگر نقش سیاه، همواره تاثیر قابل توجهی در موفقیت گروه نمایشی در بین مردم دارد.
سیاهباز به عنوان نماینده مردم، از وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه انتقاد می کند و عملکرد حکام و ثروتمندان را به باد انتقاد و گاه تمسخر می گیرد. صراحت لهجه و بدن نرم و منعطف بازیگر نقش سیاه، به همراه شوخی های بکر و گزنده، سیاه را به عنوان تیپی شیرین، ثابت و همیشگی در ذهن مخاطب ماندگار می کنند.
در نمایش های سیاه بازی، دکور بسیار ساده و کم حجم است و عموما شامل چند صندلی و پرده های نقاشی شده و یا چیزی شبیه تخت سلطانی می شود و همه آنچه که در صحنه دیده می شود آنرا پر می کند، توسط بدن و بیان و حرکات بازیگران به تجسم در می آید.
مرحوم صفرپور در ۱۳۲۴ خورشیدی در یکی از محله قدیمی دربنو گرگان متولد شد و از کودکی با علاقه فراوان به هنر با بازی در نمایش "سرباز عیالور" پا به صحنه تئاتر گذاشت و تا واپسین ماه های زندگی اش با هنر نمایش و تئاتر مانوس بود.
این هنرمند پیشکسوت گرگانی در عرصه تئاتر فعالیت های بی شماری داشته ولی بیشتر متمایل به حوزه نمایش آیینی و سنتی تخت حوضی، روحوضی و سیاه بازی بود و در این هنر تا جایی پیش رفت که از او به عنوان یکی از برجستهترین سیاه بازان ایران یاد می شود.
یکی از دوستان مرحوم صفرپور در مورد او گفته بود: "این مرحوم گرگان و فرهنگش را خوب میشناخت. هنوز اصطلاح استندآپ کمدی باب نشده بود و آدمهای بیاستعداد با روش همسایهها یاری کنید برای ۱۰ دقیقه خنداندن مردم زور نمیزدند و عرق نمیریختند که صفرپور روی صحنه میآمد، بدون متن و با آمادگی کامل میگفت، میخواند، میخنداند و همزمان هر متلکی را که از تماشاگران ذوقزده به سمتش پرتاب میشد، با رندی و حضورذهنی ستودنی پاسخ میداد و ورق را به نفع خود برمیگرداند و ادامه میداد".
صفرپور در کارنامه هنری خود به غیر از نمایشهای فراوانی که به صحنه برده است در فیلم های سینمایی "ابر و آفتاب" و "دختری به نام تندر" و سریال های "شمشاد خان"، "رسم عاشقی"، "گلشیفته" و "پایتخت" نیز نقش آفرینیهای درخشانی داشت.
شرکت در اولین، سومین، پنجمین، ششمین و هفتمین جشنواره نمایشهای سنتی آیینی مذهبی و دریافت دیپلم افتخار و تندیس جشنواره، شرکت در هفتمین جشنواره سراسری تئاتر فجر و انتخاب از سوی هیات داوران به عنوان بازیگر دوم، شرکت در دهمین جشنواره تئاتر فجر در بخش جشنواره جشنوارهها و دریافت دیپلم افتخار بهترین بازیگر،شرکت در پنجمین و ششمین جشنواره هنری ادبی روستا و دریافت دیپلم افتخار، تجلیل در سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی به عنوان یکی از چهرههای ماندگار اینگونه نمایشها بخشی از افتخارات این هنرمند آیینی و ملی گلستان است.
آخرین اثر نمایشی استاد صفرپور به نام «نبات و ربات» نوشته مجتبی طالبی بود که با کارگردانی و بازی درخشانش توانست در دی ماه ۹۵ عنوان اثر برگزیده سومین جشنواره سراسری سیاه بازی در مازندران را کسب کند و به عنوان مهمان در شهریورماه ۹۶ در هجدهمین جشنواره بین المللی آیینی و سنتی تهران نیز بدرخشد.
این هنرمند سیاه باز و تخته حوضی برجسته ایرانی ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ پس از تحمل چند ماه بیماری ریوی در یکی از بیمارستان های گرگان چشم از جهان فروبست.
نظر شما