حسن ریاضی (ایلدیریم) در بهمن ۱۳۳۷ در روستای جمالآباد سراب به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در شهرهای هریس و مهربان و دبیرستان را در تبریز به پایان برد و سپس در دانشگاه علوم پزشکی تهران تحصیلات خود را ادامه داد.
او از سال ۱۳۵۴ بهطور جدی فعالیتهای ادبی و فرهنگی را در حوزه زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی شروع کرد و از بنیانگذاران انجمنهای ادبی آذربایجانی در تهران بود. وی علاوه بر سرودن شعر و نوشتن مقالات ادبی-اجتماعی، به ترجمه آثار ادبی جهان نیز مشغول بود.
حسن ایلدیریم در دو دهه پایانی عمر خود سردبیری فصلنامه بینالمللی آذری و دبیری انجمن ادبی فرهنگی ساهر را برعهده داشت. از آثار چاپ شده او میتوان به «آنا دیلی - آیین نگارش و دستور زبان ترکی آذربایجانی» و دو دفتر شعر «یاغیش یوخوسو» (خواب باران) و «گؤزلریمدن آسیلدیم» (از چشمهایم آویزان شدم) و همچنین مجموعه در حال انتشار سهجلدی «شناختنامه ناظم حکمت» و دیگر مجموعه اشعار، اشاره کرد.
در نخستین سالگرد فقدان این شخصیت چندساحتی، در ادامه چکیدهای از مقالات و یادداشتهای بزرگان هنر و فرهنگ این مرز و بوم درباره زندگی و آثار او آمده است.
ایلدیریم؛ افتخار ادبیات آذربایجان
شمس لنگرودی شاعر برجسته ایرانزمین در یادداشتی درباره آرمان حسن ریاضی این چنین قلم را به رشته تحریر در میآورد: «زندگی دکتر حسن ریاضی، تمام و کمال، جسمی و فکری، در راه سعادت انسان میگذشت. او پزشک بود و مثل هر پزشک قسمخورده، حفظ سلامت آدمی وظیفه شغلیاش بود، او ادیب بود و در هیچ جا برای حفظ سلامت روان انسان جز در دل خود سوگند نخورده بود و به سوگندش وفادار بود و سوگند بزرگ در جهانی که از روزگار هابیل تا امروز، زمانبرترین مشغله آدمی تمرین کشتن یکدیگر است. کم نیستند افکار و آرمانهایی که راهشان از حذف افکار و آرمانها و انسانهای دیگر میگذرد. در نوشتههای او از چنین ویرانگریهای انسانمدارانه خبری نیست. او کاروانسرای متزلزل این جهان را میشناخت و به امنیت خاطر خفتگان و بیدارشدگان میاندیشید. یادش گرامی و راهش زنده باشد.»
پرویز پرستویی بازیگر و هنرمند میهنمان نیز که در زمینلرزه سال ۹۱ آذربایجان همکاری نزدیکی با زندهیاد حسن ریاضی داشته است در یک نوشتار از ویژگیهای مردمداری او به این شکل یاد میکند: «با دکتر حسن ریاضی عزیز از قبل از انقلاب از طریق زنده یاد نقی سیف جمالی آشنا و دوست شدم و از آن زمان با هم رفیق بودیم. از وقوع زلزله آذربایجان «۲۱ مرداد۹۱» رفاقت ما بیشتر شد. مردی بیریا، بیتکبر، خوش سیما و خوش برخورد که تمام وقت خود را صرف جمعآوری کمک به زلزلهزدگان اختصاص داده بود. بیاغراق آشنایی با ایشان برایم باعث افتخار بود، چرا که ایشان فقط یک پزشک متخصص کار بلد نبود، بلکه: ادیب، نویسنده روشنفکر به معنای واقعی کلمه، افتخار ادبیات آذربایجان، شاعر، روزنامهنگار و. . . ما در سرزمینمان پزشک خوب کم نداریم درست مثل خود دکتر حسن ریاضی «ایلدیریم»، ولی دکتری که این همه افتخارات در حوزه ادبیات آذربایجان، شعر، روزنامهنگاری، دغدغهمندی در مسائل اجتماعی و تلاش در راه آزادی داشته باشد، بیتردید کم داریم.»
تلاش ریاضی برای فرهنگ و هنر
احمد پوری از نویسندگان و مترجمان جریانساز و بهنام نیز در مورد نقش حسن ریاضی در رابطه با نحوه آشنایی و غنیسازی زبان مادری و البته تسلطش بر ادبیات ایران و جهان در مقالهای این چنین یادآور میشود: «دیدار نخستم با حسن ریاضی نزدیک ۴۰ سال پیش در خانه دوستی بود که علاقمندان به ادبیات به ویژه ادبیات آذربایجان را دور هم جمع میکرد. آن روزها من شیفته رسول رضا و نیگار رفیع بیگلی بودم و اشعار ناظم حکمت را همواره در کیفم با خود این سو و آن سو میبردم. حسن ریاضی به نوعی مادر دلسوز ادبیات آذربایجان بود. بدون افراطگری و تعصب با آگاهی وسیعی که از آن داشت، آن را تیمار میکرد و همواره در راه آموزش و عرضهاش میکوشید. دغدغه اصلی حسن، ادبیات بود. ادبیاتی جهانی و بدون مرز. در مرکز آن عشق خردمندانهاش به ادبیات زبان ترکی به ویژه ترکی آذربایجانی بود. از هر امکانی برای معرفی و نشر این ادبیات بهره میگرفت و کوشندگان این راه را زیر بال خود گرد میآورد. هرگز دنبال های و هوی و خودنمایی نبود اما گامهای محکم و غولآسایش را هم نمیشد از نظر دور داشت. برایم تحسینبرانگیز بود که چگونه بیاعتنا به مزد مادی، در هر حرکتی که بتواند ذرهای به زبان آذربایجانی یاری رساند و آن را نشر دهد، از وقت و انرژی و کارش مایه میگذاشت. باورم نمیشد روزی برای یادبود او و نبودنش باید چیزی بنویسم. حسن عزیز رفت و برای من رفتنش دردناک بود، چرا که هم دوستی با ارزش را از دست دادم و هم یاری را که در ترجمهام از زبان ترکی به کمکم میشتافت.»
کیومرث کیاست طراح و گرافیست مطرح و صاحب سبک در مورد فقدان حسن ریاضی در یک دلنوشتههای از حال و احوال خود مینویسد: «اول صبح بیست هشتم مرداد هزار و چهارصد، ضربه را خوردم. فاجعه دوران سخت ما تمامشدنی نیست و خبرها همه دردآور است و این خبر زهرآگین دگرگونم میکند و پرواز این مهربانترین شاعر و نویسنده و پزشک، مرد نیک روزگار را باور نمیکنم. روزها میگذرد و زمان برای ما میقبولاند که دیگر وجود این عزیز را نخواهیم دید، ولی زمان سخن دیگری هم دارد: فرزانگان از نیستی به هستی میرسند و در این هستی زمان خطی دنیای زندگان به دنیای پیچیدهتری مبدل میشود و شاعر در زمان سیر میکند و دوباره و چند باره متولد میشود. وقتی شاعر خود حضور ندارد شعر و نوشتههایش، صدا و تصویرش چند باره ظهور پیدا میکند و هنرمند تکرار میشود. وقتی از پرواز میگوید، از کوه و رود و چشمه و غنچه و گل و بهار، در فضای هنری طنینانداز میشود.»
سرانجام این چهره فرهنگی کشورمان در ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ بر اثر بیماری کرونا چشم از جهان فروبست.
*روزنامهنگار و فرزند حسن ریاضی
نظر شما