محمدحسین صادقی در گفت و گو با خبرنگار قضایی ایرنا درباره تکرار چرخه جرم و احتمال بازگشت زندانی به زندان افزود: زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنها قطعیت یافته با نظر مقامات قضایی برای مدت معین با هدف تحمل کیفر، حرفهآموزی، بازپروری و بازسازگاری اجتماعی نگهداری میشوند. این موضوع که هدف از محبوس کردن مجرم چیست یک سوال مهم است که پاسخ آن ابهامات بسیاری را برطرف میکند.
وی با طرح پرسشهایی در این رابطه ادامه داد: آیا زندان صرفا برای تنبیه مجرم و تشفی خاطر دل بزهدیده است؟ یا برای دور کردن مجرم از متن جامعه است که اجتماع از آسیبهای ناشی از رفتار وی در امان باشد؟ یا برای آن است که زندانی در مدتی که در حبس است به رفتار پیشین خود عمیقأ بیندیشد و موجبات اصلاح خود را با کمک زندانبانان فراهم کند؟ جامعه و نظام عدالت کیفری و شهروندان چقدر در مقابل گرایش مجرمان به رفتارهای مجرمانه و استمرار رفتار مجرمانه و اقرار آنها بر تکرار جرم نقش دارد؟ آیا سیاست منطبق با واقعیت اجتماعی در مقابل زندانیانی که پس از کیفر از زندان رها میشوند اجرا میشود؟ آیا مراقبتهای پس از خروج از زندان درست و قاعدهمند و مبتنی بر اصول و قواعد و شیوههای علمی است.
مدیرکل سابق زندانهای دادستانی کل کشور اظهارداشت: زندان مجالی است برای درک خطاهای گذشته و تمرین برای جلوگیری از تکرار آنها و نیز آموختن مهارتهایی که بایستههای زندگی توام با احترام به قانون و حقوق دیگران در آن برجسته است اما زندانیان آزاد شده از زندان با تنگناهای کار، تحصیل، تشکیل خانواده مواجه هستند. آنها با برچسب سابقهدار بودن و زندانی آزاد شده با درهای بسته بسیاری روبرو هستند.
وی تصریح کرد: بیاعتمادی نسبت به زندانیان در جامعه موج میزند. آنها در جایی که افراد تحصیل کرده و دارای رزومه پروپیمان در عرصه یافتن شغل، کسب معاش و ازدواج موفق، ناکام میمانند و شانسی برای این ماراتن نفسگیر ندارند.
صادقی افزود: مراکز مراقبت پس از خروج زندانیان برای ارائه خدمات و کمک به زندانیان برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه توام با کرامت انسانی میتوانند نقش موثر و بسزایی داشته باشند.
با بسنده کردن به مختصر اعطای تسهیلات بانکی آن هم با شرایط سخت ارائه تضمین و معرفی ضامن که عمدتا زندانیان قادر به سپردن آن نیستند، نمیتوان دلخوش بود که برای زندانیان قدمی برداشتهایم
دادیار دادسرای دیوان عالی کشور با اشاره به اینکه مجازات واقعا با تاکید بر جنبههای اصلاحی و تربیتی آن همراه باشد، افزود: مجرم باید با اجرای مجازات دست از رفتار گذشته خود بردارد و زندگی دوبارهای آغاز کند در حالی که نتایج مطالعات نشان میدهد اقدامات اصلاحی به قدر کفایت نیست و نرخ بازگشت زندانی به زندان قابل توجه است ضمن اینکه فضای زندان نوعا بستر مناسبی برای تبادل تجربیات مجرمانه، دوستیها و رفاقتهایی است که از آن شکلگیری هستههای جرایم خشنتر، مهمتر و سازمانیافتهتر و توسعه شبکههای مجرمانه را میتوان انتظار داشت به عبارت دیگر، زندانی هنگام ترک زندان در مقایسه با زمان ورود به زندان از آمادگی و اشتیاق بیشتری برای ارتکاب مجدد جرم برخوردار است ضمن اینکه با ارتقای توانایی و مهارتهای وی، کشف جرم و دستگیری او دشوارتر خواهد بود.
این حقوقدان اظهارداشت: برمبنای یافتههای حقوق کیفری کشورهای پیشرفته دنیا، زندان در کاهش جرم و بزهکاری نمی تواند نقش تعیینکننده داشته باشد و کارکردهای آن به عنوان یک موثر و بازدارنده به شدت با تردید مواجه است.
مدیرکل سابق زندانهای دادستانی کل کشور درباره علل گرایش به ارتکاب جرم به نظریات علمی اشاره کرد و گفت: طبق نظریه تفاوت ارتباطات و انتقال فرهنگی، از نظر «ساترلند» ، در جامعهای که دارای خرده فرهنگ های گوناگون است، برخی از محیطهای اجتماعی معمولا مشوق فعالیتهای غیرقانونی هستند. بیشتر رفتارهای تبهکارانه در درون گروههای نخستین به ویژه گروههای همسالان فراگرفته میشود و رفتاری که در یک فرهنگ انحراف تلقی میشود ممکن است در یک فرهنگ دیگر، عملا همنوایی تلقی شود مانند ارزشها و هنجارهای مربوط به افراد ناباب یا شرخرها.
وی ادامه داد: طبق نظریه کنش متقابل اجتماعی، از نظر «پارسونز» ، کنش چیزی جز کوشش برای تطبیق با هنجارها نیست. وی کجروی را ناشی از همبستگی ناقص میان حرکت اجتماعی جامعه و حرکت فردی انسانهای سازنده جامعه میداند و زندان و زندانی شدن عاملی است که فرد را از حرکت اجتماعی بازمیدارد همچنین شکاف میان رشد و تغییرات بهینه جامعه و فرد زندانی عاملی است بازدارنده که مانع حرکت و تغییر مثبت فرد است؛ بهگونهای که زندانی پس از آزادی با روند تغییرات جامعه بیگانه شده است و به مهارتهای لازم برای کار و پیشرفت اجتماعی مجهز نیست.
صادقی اضافه کرد: براساس نظریه کنترل اجتماعی، «دورکیم» معتقد است که مجازات نقش مفیدی ندارد و فقط میتواند در موارد معدود به طور مستقیم در تنبیه مقصر یا ارعاب دیگران موثر واقع شود و به موازات گسترش بیشتر انواع وظایف و تخصصی شدن آن باید شاهد باشیم که تناسب دامنه دو نوع حقوق تنبیهی و ترمیمی معکوس شود.
دادیار دادسرای دیوان عالی کشور گفت: براساس یافتههای یک پژوهش میدانی در یکی از استانهای کشور، در یک سال تعداد کل زندانیان ۱۵۲۷ نفر بودند که ۶۰۰ نفر از آنها سابقه بازگشت به زندان داشتند یعنی در پی ارتکاب مجدد جرم به زندان همان استان بازگشته بودند.
وی افزود: با تجزیه و تحلیل آمارها این نتایج به دست آمد که فرد در زندان به دلیل یادگیری و آشنایی با دیگر مجرمان برای ارتکاب جرم باتجربه تر میشود همچنین طبقهبندی نامناسب و نامناسب بودن امکانات رفاهی در زندان در یادگیری و آشنایی با جرایم جدید و تکرار جرم تاثیر گذار است.
صادقی اظهارداشت: البته عوامل فردی زندانیان با تکرار جرم و بازگشت به زندان هم متغیرهای مهمی محسوب میشود به عنوان نمونه، عوامل فردی مانند سن، جنسیت، تحصیلات، شغل، نوع مسکن، محل سکونت با تکرار جرم رابطه دارد.
گرایش به تکرار جرم در سنین ۱۹ تا ۳۹ سال بیشتر است و مردان که سطح تحصیلات آنها کمتر از ابتدایی بوده، بیکار یا شاغل کاذب بودند و کسانی که در حاشیه شهر در منازل استیجاری سکونت داشتند گرایش به تکرار جرم بیشتری دارند
قواعد نانوشته در زندان و الگوبرداری تازه واردها از افراد باسابقه
دادیار دادسرای دیوان عالی کشور گفت: گرایش به تکرار جرم در سنین ۱۹ تا ۳۹ سال بیشتر است و مردان که سطح تحصیلات آنها کمتر از ابتدایی بوده، بیکار یا شاغل کاذب بودند و کسانی که در حاشیه شهر در منازل استیجاری سکونت داشتند گرایش به تکرار جرم بیشتری دارند بنابراین یادگیری و آشنایی با جرایم جدید در زندان فرد را در اجرای جرایم قبلی باتجربه میکند بهگونهای که بر شدت و تکرار جرایم بعدی نیز تأثیرگذار است زیرا یکی از موثرترین عوامل تاثیرگذار بر رفتار زندانیان محیط اجتماعی زندانی خرده فرهنگ زندانیان است.
وی توضیح داد: این خرده فرهنگ قواعد نانوشتهای دارد که این قواعد را بر رفتارهای فرد تحمیل میکند و زندانیان بهویژه زندانیان جدید و افرادی که برای اولین بار وارد زندان میشوند، آن را فرامیگیرند و از افراد باسابقه الگوبرداری میکنند و پس از آزادی آن را در جامعه تکرار میکنند.
صادقی با اشاره به موضوع تفکیک زندانیان گفت: این اقدام با هدف رایج نشدن فرهنگ جرم در بین زندانیان است و همواره مورد توجه بوده است. چنانچه طبقهبندی زندانیان برمبنای اصول علمی انجام نگیرد، جامعهپذیری مطابق با شاخصهای علمی روی نخواهد داد.
برچسبزنی از مهمترین عوامل تکرار جرم و بازگشت مجدد به زندان
مدیرکل سابق زندانهای دادستانی کل کشور اظهارداشت: هر چند در خارج از زندان، خانواده، دوستان و نهادهای رسمی و غیر رسمی بیشتر به فرد برچسب انحراف بزنند، احتمال تکرار جرم و بازگشت مجدد به زندان بیشتر خواهد بود زیرا برچسب زدن به طرد افراد از گروههای اجتماعی منجر و باعث میشود که فرد از دیگران بگریزد و شغل خود را از دست بدهد و اسباب انحراف بیشتری برای او فراهم شود و به صورت حرفهای و سازمانیافتهتر مرتکب جرم شود و گاه درصدد انتقام از جامعه برآید و خود را طلبکار و جامعه را مقصر در شرایط خود قلمداد کند بنابراین برچسبزنی یکی از مهمترین عوامل تکرار جرم و بازگشت مجدد افراد به زندان است.
صادقی افزود: درصد قابل توجهی از خانوادهها، اقوام و دوستان فرد آزاد شده از زندان ممکن است به مجرم آزاد شده بیاعتنایی کنند و تمایلی به ارتباط با وی نداشته باشند این امر موجب میشود که حس انتقام و کینه جای عبرت و عاطفه را در دل زندانی از بند رهایی یافته، بگیرد. هر چه فرد از جامعه و اطرافیان فاصله بگیرد و از نظارت و کنترل اجتماعی دور شود باز به ارتکاب اعمال مجرمانه بازمیگردد.
وی خاطرنشان کرد: ضعف مراقبت و کنترل اجتماعی در عدم تعادل زندگی و انتظام اجتماعی تاثیر دارد. همنوایی با اعضای جامعه و جامعهپذیری افراد آزاد شده از زندان میتواند به جلوگیری از انحرافات و کجروی های آنان کمک کند و انحراف و جرم نتیجه نارسایی کنترل اجتماعی است و تقویت آن زمینه های تکرار جرم را کاهش دهد.
دادیار دادسرای دیوان عالی کشور گفت: مراکز مراقبت پس از خروج از زندان نقش مهمی در جلوگیری از تکرار چرخه جرم دارند. ارائه خدمات موثر، نظارت و کنترل با پیشبینی ابزارهای کارامد، رفع مشکلات اشتغال و معیشت زندانیان آزاد شده میتواند تکرار جرم را کاهش دهد یا حذف کند اما عدم کفایت برنامههای اصلاحی، تربیتی و بازپروری زندانها موجب میشود که زندانی بدون اصلاح دوباره به زندان بازگردد.
مدیرکل سابق زندانهای دادستانی کل کشور خاطرنشان کرد: برنامههای پس از خروج باید مبتنی بر اقدامات برنامه محور و اثربخش باشد و جایگاه واقعی خود را در فرایند اصلاح پیدا کند؛ اکنون فقط تسهیلات و وام برای مددجویان رهایی یافته از بند در نظر گرفته شده که به دلیل نبود ضامن امکان بهرهمندی از آن را هم ندارند.
مادامی که بسترهای جرمزا در جامعه وجود دارد، وسوسه برای ارتکاب جرم بیشتر است زیرا جرم محصول استعداد مجرمانه و فرصتهای ارتکاب جرم است
بسترهای جرمزا و استعداد مجرمانه
صادقی با بیان اینکه هر قدر پذیرش اجتماعی کمرنگتر باشد ناگزیر تمایل به ارتکاب جرم بیشتر میشود افزود: مادامی که بسترهای جرمزا در جامعه وجود دارد، وسوسه برای ارتکاب جرم بیشتر است زیرا جرم محصول استعداد مجرمانه و فرصتهای ارتکاب جرم است بنابراین با حذف فرصتهای ارتکاب جرم، استعداد و قابلیت مجرمان به تنهایی به وقوع جرم منجر نمیشود.
وی اضافه کرد: سیاستهای کیفری گاه متاثر از تراکم زندانی و ضعف ارائه خدمات مطلوب به زندانیان است بنابراین برای مواجهه با پدیده تراکم زندانیان و برخورداری محکومان زندانی از نهادهای ارفاقی و سیاست تعدیل کننده کیفر مانند عفو مشروط، تخفیف مجازات، تعلیق اجرای مجازات، مرخصی و استفاده از پابند الکترونیک گاه افرادی که واجد شرایط و شایستگی لازم نیستند یا فرایند اصلاح آنها به صورت کامل طی نشده است از این نهادها برخلاف استحقاق بهرهمند میشوند.
نظر شما