کمیته روانشناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی نشستی با عنوان «صلح ملالآور است عدالت نه! روانشناسی روایت مناقشه» با سخنرانی «دکتر سالن سیمونز» استاد و پژوهشگر مدرسه مطالعات صلح و حل مناقشه دانشگاه جورج میسون برگزار کرد که در ادامه متن این سخنرانی آمده است؛
پرسش و پاسخهایی برای ریشهیابی مناقشات
دکتر سالن سیمونز به برنامهها و نشستهای برگزار شده در دانشگاهها و مکانهای دیگر در مورد موضوع مناقشه اشاره میکند و معتقد است که در این برنامهها امری که رواج پیدا کرده این است که به جای اینکه به ریشههای مناقشه پرداخته شود بیشتر به این مساله توجه میکنند که در مناقشهها چند نفر کشته شدهاند و آمار و ارقام چه بوده اما من الگویی معرفی میکنم که میتواند ریشههای اصلی مناقشه را نشان دهد.
استاد مدرسه مطالعات صلح و حل مناقشه دانشگاه جورج میسون میافزاید: روایت میتواند ریشههای مناقشه را نشان دهد. این الگو چنین است که از داستان یا روایت میتوانیم برای توضیح مناقشههای سیاسی استفاده کنیم؛ یعنی همانگونه که در داستانها انسانهای خوب و بد داریم در مناقشهها هم با انسان بد و انسان خوب مواجه هستیم یعنی شخصیت مثبت و شخصیت منفی.
سالن سیمونز: روایت میتواند ریشههای مناقشه را نشان دهد. این الگو چنین است که از داستان یا روایت میتوانیم برای توضیح مناقشههای سیاسی استفاده کنیم
وی عنوان میکند که الگویی که در داستان وجود دارد میتواند ما را در توضیح و حل مناقشهها هم کمک کند. ما در یک داستان شخصیت مثبت و منفی را شناسایی کنیم و بعد این سوال را مطرح کنیم که آیا شخصیت منفی قصد دارد برای شخصیت مثبت یا قهرمان مشکلی ایجاد کند؟ در اینجا اگر جواب نه باشد سوال بعدی را مطرح میکنیم و میپرسیم که آیا منافع شخصیت منفی در این است که شخصیت مثبت را نادیده بگیرد؟ اگر باز جواب نه باشد سوال بعدی را مطرح میکنیم که آیا پایان این مناقشه خوشحالکننده است؟ اگر جواب بله باشد ما با ژانر کمدی مواجه هستیم و اگر جواب نه باشد ما با ژانر تراژیک مواجهیم.
دکتر سالن سیمونز به مطرح شدن سوالهای دیگری در داستان اشاره میکند و میگوید که در داستان باز ما میتوانیم این سوال را مطرح کنیم که آیا شخصیت منفی میخواهد به شخصیت مثبت آسیب برساند؟ اگر جواب بله باشد میتوانیم از خودمان سوال کنیم که آیا شخصیت منفی میتواند متقاعد شود که به حل مشکل قهرمان کمک کند؟ اگر جواب نه باشد سوال بعدی را مطرح میکنیم که در نهایت ما به وضعیت شخصیت منفی اهمیت میدهیم؟ اگر جواب نه باشد باز این سوال مطرح میشود که آیا پایان داستان خوشحالکننده است؟ که اگر جواب بله باشد وضعیت رمانتیک و اگر جواب نه باشد وضعیت هجوگونه داریم.
میتوانیم مناقشهها را بر اساس روایت داستانها تحلیل کنیم
استاد مدرسه مطالعات صلح و حل مناقشه دانشگاه جورج میسون به تحلیل مناقشهها بر اساس روایت داستانها اشاره میکند و معتقد است که ما میتوانیم مانند روایتی که از داستانها برشمردم، مناقشهها را ببینیم و بر همین اساس آن را تحلیل کنیم. برای نمونه در جنگ روسیه و اوکراین اگر بخواهیم همین الگو را مدنظر قرار دهیم اینگونه است که میتوانیم هم روایت روسها از اوکراینیها را که در امنیت روسیه اختلال ایجاد میکنند، ببینیم و هم روایتها اوکراینیها از روسها که به عنوان مثال روسها شخصیت منفی هستند و اوکراینیها شخصیت مثبت مناقشه و حتی میتوانیم از این الگو برای تحلیل روابط ایران و آمریکا استفاده کنیم.
در مناقشهها فرشته و دیوسازی میشود
دکتر سالن سیمونز به این موضوع اشاره میکند که ما در داستانها و ادبیات و سینما شخصیتهایی داریم که به آنها شخصیتهای سفید و سیاه میگوییم؛ یعنی هنگامی که مناقشهای به وجود میآید ما انسانهایی که در طیف میانه قرار داشته باشند، نداریم بلکه یک تقسیم میان انسانهای خوب و انسانهای بد داریم و فرشته و دیوسازی صورت میگیرد
پژوهشگر مدرسه مطالعات صلح: هنگامی که مناقشهای به وجود میآید ما انسانهایی که در طیف میانه قرار داشته باشند نداریم بلکه یک تقسیم میان انسانهای خوب و انسانهای بد داریم و فرشته و دیوسازی صورت میگیرد
نظریه روایت ریشهای، با طبقه، وضعیت اجتماعی و گروهها سروکار دارد
وی که خودش نظریهپرداز نظریه «روایت ریشهای» است، میگوید که برای توسعه این نظریه از دیدگاه ماکس وبر استفاده کرده است. ماکس وبر معتقد بود که در بحث قدرت اجتماعی از سه حوزه طبقه، وضعیت اجتماعی و گروه صحبت میکنیم. در وضعیت اجتماعی، نژاد، جنسیت و گرایشهای جنسی داریم. در طبقه با بازار سرمایه، مصرف و کار مواجه هستیم و در حوزه گروه، نظامهای سیاسی و ارتشها داریم.
چهار ارزش اساسی انسانها: امنیت، جایگاه انسانی، توزیع عادلانه ثروت و آزادی
استاد مدرسه مطالعات صلح و حل مناقشه دانشگاه جورج میسون به چهار ارزش اساسی انسان ها اشاره میکند و میگوید: این ارزشها امنیت، شان و جایگاه انسانی، توزیع عادلانه ثروت و آزادی هستند.
وی در ادامه به این مساله اشاره میکند که چطور در آمریکا از این چهار ارزش برای روایتسازی استفاده میشود و مثالی را مطرح میکند که جورج بوش در ۱۱ سپتامبر اینگونه استفاده کرد و مدعی شد ما در این مساله یک قهرمان و یک انسان بد داریم. اینجا قهرمان رئیسجمهوری آمریکا است که جلو انسانهای بد ایستاده، انسانهایی که امنیت را به خطر انداختهاند و ما میخواهیم از این ارزش امنیت دفاع کنیم.
وی مثالی دیگر در مورد یکی از شاهان انگلستان میآورد که چطور با استبداد خودش حاکمیت قانون را به خطر میاندازد.
دکتر سالن سیمونز در ادامه در مورد آقازادههایی که از ثروت جامعه استفاده میکنند و مانع از این میشوند که ثروت به شکل عادلانهای توزیع شود، صحبت میکند و میگوید که در آمریکا شرکتهایی هستند که همین کار را انجام میدهند و به ارزش عدالت دستاندازی میکنند.
استاد مدرسه مطالعات صلح و حل مناقشه دانشگاه جورج میسون در مورد وضعیت اجتماعی افراد توضیح میدهد که گروههایی مانند زنان، اقلیتها و ... از طرف دولتها مورد تهاجم قرار میگیرند و در اینجا مفهوم برابری اجتماعی زیر سوال میرود.
قربانیان مناقشهها چه کسانی هستند؟
دکتر سالن سیمونز معتقد است که بر اساس چهار ارزشی که به آن اشاره کرد، یک قهرمان و یک قربانی به وجود میآید.
وی در پایان سخنرانی تصریح میدارد: در بحث امنیتی همچون ۱۱ سپتامبر قربانیان شهروندان بیگناهی بودند که مورد هجوم قرار گرفتند. در انگلستان قربانیان از طرف حاکم مستبد مورد ظلم قرار گرفته میشدند. در آنجایی که توزیع عادلانه ثروت اتفاق نمیافتد قربانیان مردمی هستند که برابری آنها به چالش کشیده میشود و در نهایت در خصوص وضعیت اجتماعی هم باز قربانیان یا زنان یا اقلیتها هستند.
نظر شما