به گزارش ایرنا، اگر در روزگاری تنها معدودی از خانوادههای ایرانی فرزندانشان را با هدف تحصیلات عالیه روانه خارجه میکردند امروزه بیشتر خانوادههای ایرانی نهتنها فرزندانشان بلکه خود نیز ترک یار و دیار کرده و راهی غربت میشوند. آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد هزاران دلار هزینه میکنند و از راههای قانونی به آمریکا، کانادا، اروپا و حتی استرالیا میروند و باقی نیز در همین کشورهای همسایه اقامت میکنند و ضربالمثل «مرغ همسایه غاز است» را به شکل ملموسی به نمایش میگذارند. اما متاسفانه اینگونه حرکتها که همیشه با آمال و آرزوی یک زندگی بهتر انجام میشود نتیجه خوشی دربر ندارد و شاید با مرگ افراد همراه باشد. مانند آنچه در مورد مهاجران غیرقانونی به کشور استرالیا اتفاق میافتد و قایقهایشان نرسیده به ساحل آرزوها در دریا واژگون میشود.
از این میان برخی زنان سرزمینمان با این رویکرد در گردابی خود خواسته فرو می روند که فرجامش جز سیاهی و رنج نیست .
این رویکرد در سالهای اخیر و با تبلیغات از سوی بسیاری از رسانه های معاند و شبکه های ماهواره ای سرعت بیشتری گرفت. و موجب قدم نهادن بسیاری از هموطنان در این مسیر بد فرجام شد و بسیاری از این افراد به ویژه زنان را اسیر موضوعاتی از قبیل قاچاق، ازدواج در کودکی، خشونتهای جنسی، آزارهای کلامی و عاطفی، شکنجه، کار اجباری و خطر ربوده شدن می کند.
بنا به اذعان بسیاری از همین رسانه های معاند که خود سراب زندگی بهتر را در نزد هموطنانمان فریاد می زنند آمارهای رسمی حاکی از آن است که از هر پنج زن پناهنده دستکم یک نفر خشونت جنسی را تجربه کرده است.
سازمان ملل متحد میگوید شمار افرادی که سرزمین خود را ترک کرده و به نقاط دیگری از دنیا گریختهاند به ۱۰۰ میلیون نفر میرسد.
بر اساس گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد پس از قدرت یافتن طالبان در افغانستان و جنگ روسیه و اوکراین، شمار آوارگان جهان به طور چشمگیری افزایش یافت و از ۸۴ میلیون نفر به ۱۰۰ میلیون نفر رسید. این آمار همچنان در حال افزایش است و گزارشها آشکار میکند که بالغبر نیمی از آوارگان جهان را زنان و دختران تشکیل میدهند. زنان پناهنده علاوه بر تحمل مشکلاتی همچون فقر و دیگر مسائلی که همه پناهندگان با آن مواجهاند به طور فزایندهای در معرض خطر ظلم و ستم ناشی از تبعیضهای جنسیتی نیز هستند.
به گواه یکی از هموطنانمان که خود این تجربه را داشته است بسیاری از پناهجویان در ترکیه بلاتکلیف مانده و اجازه کار هم ندارند.
به گفته این فرد که خود جلای وطن کرده، زنان زندگی در غربت را در شرایطی آغاز میکنند که بضاعت مالی مناسبی ندارند، زبان کشور میزبان را بلد نیستند و اجازه کار هم ندارند. در کنار همه اینها برای تامین سلامت و بهداشت خود نیز با تنگناهای متعددی مواجه میشوند به خصوص اگر در کمپهای پناهندگی اقامت داده شوند.
خشونتهای مختلف نیز همواره آنان را تهدید میکند. بسیاری از زنان در کمپهای پناهندگی محکوم به کار اجباری میشوند و خطر به کارگیری جنسی آنان نیز وجود دارد. هنگام بارداری و زایمان هم به امکانات بهداشتی و تغذیه مناسب نیز دسترسی ندارند.
این داستان رشته دراز دارد چه خوب است که بدور از هر تصمیم گیری احساسی و عجولانه ای به مام وطن عشق بورزیم و دل در گروی پیشرفت و تعالی سرزمین مادری و به تبع آن خود بگماریم.
نظر شما