چند دهه است که جمهوری اسلامی ایران و عربستان بهعنوان دو قدرت منطقهای در خاورمیانه مطرح هستند؛ حتی در دوره پیش از انقلاب اسلامی در ایران نیز ایالات متحده سیاستهای امنیتی خود در خاورمیانه را بر پایه توانایی و سیاستهای این دو کشور بنا نهاد. با این حال، تضاد رویکردهای سیاسی، منافع متفاوت، اتحادها و تعهدها و دیدگاههای متعارض به مسائل بینالمللی، این دو کشور را از همان سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بیشتر دورهها بهعنوان دو رقیب رو در روی یکدیگر قرار داد.
تاکنون نزدیک به ۱۰ سال است تنشها بین ایران و عربستان روند افزایشی داشته و در ۶ سال اخیر نیز بسیار تشدید شده که به قطع روابط دیپلماتیک منجر شد. با توجه به مجموع شرایط و ژئوپلیتیک منطقه و جایگاه دو کشور و تحولات بینالمللی پیشبینی میشود ایران و عربستان اگر به یک صلح گرم هم نرسند حداقل از این وضعیت جنگ سرد عبور خواهند کرد.
اکنون، با گذشت نزدیک به ۶ سال از قطع روابط دیپلماتیک تهران و ریاض، چند ماهی است دو کشور مذاکراتی را به میزبانی بغداد با هدف بهبود روابط انجام دادهاند؛ در واقع از ابتدای امسال تا به امروز چهار دور مذاکره در بغداد برگزار شده و اخبار رسمی و غیررسمی نشان میدهد در ظاهر تا به امروز روند گفتوگوها مثبت بوده است. در این خصوص با صباح زنگنه کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کرده ایم.
ایرنا: سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران دوشنبه پنجم اردیبهشتماه از برگزاری دور تازه مذاکرات ایران و عربستان خبر داد و این مذاکرات را مثبت ارزیابی کرد. این پنجمین دور از گفتوگوها میان دو کشور است که روز سوم اردیبهشت در بغداد برگزار شد. درباره اهمیت مذاکرات میان ایران و عربستان توضیح دهید و اینکه بهبود روابط میان دو کشور چه تاثیری بر معادلات منطقه خواهد گذاشت؟
زنگنه: ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقه و همسایهاند. هر دو کشورهای اسلامی و صادرکننده نفت هستند. همچنین هر دو عضو اوپک و همکاریهای اسلامی هستند. بنابراین این دو کشور مشترکات بسیاری دارند و طبیعی است که باید روابط حسنهای هم داشته باشند.
مسائلی که در منطقه، داخل عربستان یا همسایگی عربستان روی داد، ضرورت بازنگری در سیاستها و رویهها را ایجاد کرد و با سخنانی که مدتی پیش «محمد بن سلمان» در خصوص ایران و لزوم ارتباط با آن داشت، به زمینهسازی برای این گفتوگوها کمک کرد.
با آغاز گفتوگوها، موضوعهای مورد نظر دو طرف مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و در نهایت این گفتوگوها به توافقهایی منجر میشود. این دو کشور در صورت بازسازی و بهبود روابط، پیامهای زیادی هم برای کشورهای منطقه و هم برای کشورهای فرامنطقه خواهند داشت.
خاطرمان است که چند ماه پیش، چین از هر دو کشور خواسته بود به روابط خود بهبود ببخشند و حتی زمینهای را برای ایجاد یک نظم امنیتی منطقهای پیشنهاد کرده بود. شبیه این پیشنهاد با درجهای ضعیفتر از سوی ژاپن هم مطرح شد. پیش از ترامپ، اوباما نیز چنین درخواستی کرده بود که ایران و عربستان مسایل خود را حل کرده و به همکاری روی آورند.
مردم دولتهای منطقه مانند عراق، عمان و سایر کشورهای اسلامی نیز پیامهای بسیاری دادند و درخواست بازسازی روابط داشتند. بنابراین درخواست عمومی در منطقه و جهان این است که این دو کشور با هم همکاری کنند. عدم همکاری به معنای گرایش به تنش و ایجاد بحران خواهد بود اما گرایش به کاهش تنش و بازسازی روابط میتواند بحرانهای موجود را هم کاهش دهد.
درخواست عمومی در منطقه و جهان این است که ایران و عربستان با هم همکاری کنند. عدم همکاری به معنای گرایش به تنش و ایجاد بحران خواهد بود.ایرنا:با توجه به مشترکات فراوانی که میان دو کشور هست چه عواملی مانع از برقراری روابط میان ایران و عربستان شده و چه کشورهایی از عدم وجود رابطه سود میبرند؟
زنگنه: شاید مهمترین کشور مانع بهبود روابط ابتدا آمریکا و سپس رژیم صیهونیستی بود. با تغییراتی که در دوران ترامپ حاصل شد، او به شدت تلاش میکرد روابط بین دو کشور حتی به حالت درگیری کشیده شود. زیرا هر چه تنش بیشتر باشد، کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی نیز از این وضعیت بیشتر سود برده و بیشتر میتوانند اسلحه بفروشند. رژیم صهیونیستی عامل تفرقه در منطقه است و هیچگاه مایل به همکاری و دوستی بین کشورهای منطقه نیست. این کشورها نگرانیها، ترسها و واهمهها را در بین دو کشور افزایش میدهند.
موضوع دیگر بحث یمن است. یمن بحرانی است که حدود ۶ سال از عمراش میگذرد و کاملا یک مساله اسلامی و انسانی است. جمهوری اسلامی ایران در نامههای خود، از پیش هم اعلام کرده بود که راهحل اختلاف سیاسی بین عربستان و یمن نباید از طرق خشونتبار و جنگ حل شود که البته حل هم نخواهد شد. بلکه باید از طریق مذاکره و روشهای مسالمتآمیز حل شود.
بهتازگی این زمینه فراهم شد که عربستان و گروههای مختلف یمنی به یک آتشبس رسیدند و توافق کردهاند. جمهوری اسلامی ایران هم از برقراری این آتشبس استقبال کرد و در سطح مقامها و در صدر آنها، رهبر معظم انقلاب نیز از این آتشبس حمایت کرد و خواستار توسعه و تداوم آن شد. بنابراین زمینهای فراهم شد تا ایران و عربستان نسبت به مهمترین مشکل عربستان که همان بحث درگیری در یمن بود با یکدیگر به مذاکرده بپردازند.
ایرنا: محمود عباسزاده سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز پیرامون این دور از گفتوگوهای ایران و عربستان گفته، «اگر کشورهای مهم منطقه مانند ایران، عربستان و ترکیه روابط حسنهای داشته باشند، منطقه غرب آسیا میتواند به یک بلوک قدرت تبدیل شود.» آیا فاصله گرفتن عربستان از آمریکا می تواند عاملی برای حرکت رو به جلوی این مذاکرات و ایجاد بلوک قدرت جدید شود؟
زنگنه: سیاستهای عربستان در دوره کنونی این است که از آمریکا فاصله بگیرد. در زمان جنگ با یمن نیز اگرچه عربستانیها مدعی هستند که تحت تاثیر دستورالعملهای آمریکا نبودند اما آمریکا در عمل با فروش اسلحه و مهمات به عربستان از ادامه جنگ حمایت میکرد. البته در آمریکا نیز تغییراتی ایجاد شد و کنگره از فروش اسلحه به عربستان علیه یمن مخالفت کرد. در هر حال جمیع این شرایط سبب شد، زمینهای برای تفاهم بیشتر فراهم شود.
آمال و آرزویمان این است که هم کشورهای بزرگ اسلامی و هم کل کشورهای غیراسلامی منطقه با هم متحد شوند. اگر چنین همکاری منطقهای به وجود آید، تحول بنیادینی در کل کشورهای اسلامی رخ خواهد داد که البته این به معنای ایجاد یک تشکل و نیروی پیشتاز همکاری تقلی خواهد شد.
البته گفتنی است که بسیاری از قدرتهای بزرگی که منافعشان در جدایی این کشورهاست، از این موضوع ناراضی و ناراحت خواهند شد. در هر حال سران و مسئولان این کشورها باید بیشتر به منافع ملتهایشان و نه به رضایت یا منافع قدرتهای بزرگ خارج از منطقه بیندیشند.
شاید مهمترین کشور مانع بهبود روابط ابتدا آمریکا و سپس رژیم صیهونیستی بود. با تغییراتی که در دوران ترامپ حاصل شد، او به شدت تلاش میکرد روابط بین دو کشور حتی به حالت درگیری کشیده شود. زیرا هر چه تنش بیشتر باشد، کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان و رژیم صهیونیستی نیز از این وضعیت بیشتر سود برده و بیشتر میتوانند اسلحه بفروشند.ایرنا: «فواد حسین» وزیر خارجه عراق درباره گفتوگوهای ایران و عربستان در بغداد به شبکه تلویزیونی الجزیره گفته این دیدار امنیتی بود و با حضور مسئولان عالیرتبه برگزار شد و دو طرف بر سر یادداشت تفاهم ۱۰ بندی توافق کردند. به گفته او، دو کشور در این مذاکرات به موضوع تداوم آتشبس در یمن پرداخته و درباره برگزاری دور بعدی مذاکرات در سطح دیپلماتیک نیز به توافق رسیدهاند. با توجه به اینکه مذاکرات در سطح امنیتی بوده و هنوز به صورت مشخص جزئیاتی از آن بیرون نیامده به نظر شما محورهای توافقهای انجام شده چه میتواند باشد؟
زنگنه: دو کشور ایران و عربستان دارای یک حالت استثنایی هستند؛ هر دو از سالها پیش، موافقتنامه امنیتی داشتند. این موافقتنامههای امنیتی نیازمند بهروز شدن است.
مذاکرات میتواند حول مسایل اجرایی و مقدماتی مانند بحث حج باشد. برای مثال همکاری در بحث حج چگونه باید باشد. نظر به اینکه کرونا در دورهای مانع از سفر حجاج شده بود، بنابراین در دوره جدید چگونه، با چه تعدادی و با چه مقدماتی اجرا شود. بحث دیگر میتواند بحث صدور ویزاها و ابزاری که این کار به لحاظ کنسولی لازم دارد، باشد. نیروهای کنسولی عربستانی که باید بتوانند در ایران و نیروهای کنسولی ایرانی که باید بتوانند در عربستان فعال باشند.
همچنین بازگشایی دفتر نمایندگی ایران در سازمان همکاریهای اسلامی که مقرش در عربستان است هم میتواند یک بحث دیگر باشد. این دفتر از اساس باید در چهارچوب پروتکلهای بینالمللی باشد و دولت میزبان نیز میباید تسهیلات لازم را برای گشایش این دفتر فراهم کند. در واقع تفاهمهای سیاسی همچون مسایل ویزا، کنسولی و اجرایی میتواند پس از تفاهمهای امنیتی مطرح شود.
ایرنا: آیا این توافقهای امنیتی هنوز فعال است؟
زنگنه: مقدمات توافقنامه امنیتی در زمان دولت هاشمی مطرح و پس از رفتوآمدهای زیاد در دولت خاتمی امضا شد. این توافقنامه هنوز از سوی ایران و عربستان لغو نشده است.
ایرنا: گفته میشود قانون نانوشتهای وجود دارد مبنی بر اینکه هرگاه ایران در معادلات داخلی و منطقهای دست برنده داشته باشد، عربستان تمایل بیشتری برای مذاکره نشان میدهد. آیا این مساله درست است؟ آیا ارتباطی به پیشرفت مذاکرات هستهای دارد؟
زنگنه: ایران تلاش کرده بحث هستهای را از دیگر بحثها جدا کند و آن را به مباحثی مانند مسایل منطقهای و از این دست ارتباط ندهد. این اصل که اگر ایران زمانی دست بالایی داشته باشد، عربستان هم تمایل بیشتری برای مذاکره با آن خواهد داشت، یک اصل کلی است و چندان کمککننده نیست، زیرا زمانی ایران دست بالایی دارد و زمانی هم عربستان.
این یک تفکر غیر عملی و غیر مفید برای همسایههاست. هر دو کشور امکانات، زمینهها و ظرفیتهایی دارند و میتوانند در شرایطی برای یکدیگر مفید باشند و یا در شرایطی برای یکدیگر باعث بروز مشکلاتی شوند. زمانی شاهزاده سعودالفیصل تلاش میکرد ایران و کشورهای ۱+۵ به توافق نرسد و حتی به وین سفر میکرد و با وزیران خارجه کشورهای دیگر صحبت میکرد تا توافق امضا نشود. در حالی که این توافق امضا شد.
در دوره ترامپ، عربستان و اسرائیل و تندروهای آمریکایی یعنی محافظهکاران جدید، مخالف اجرای توافق بودند و از ترامپ حمایت میکردند تا این توافق را کنار بگذارد و همین هم شد. اما با روی کار آمدن بایدن که میراث دموکراتها را باید رعایت و کار اوباما را دنبال میکرد، وضعیت متفاوت شد.
در دوره اوباما این موافقتنامه امضا شده بود، اکنون هم شرایطی نیست که عربستان یا محافظهکاران خیلی بتوانند مانع شوند. هر چند آنها به تلاشهای خود ادامه میدهند. برای مثال رژیم صهیونیستی و یا حزب جمهوریخواه همواره تلاش میکنند تا این توافق احیاء نشود.
در نهایت باید همه این شرایط را در نظر گرفت و به هر آنچیزی که به نفع مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران است، توجه کرد. هر چه بتوان از مخالفتهای کشورها، احزاب و گروههای آمریکایی و اروپایی کاست، به نفع کشورها خواهد بود و آثارش از نظر روانی و سیاسی در روابط دوجانبه در میان همه کشورها هم ملموس خواهد بود.
ایرنا: اسرائیل نقشهای در منطقه کشیده است به نام «توافق ابراهیم»؛ روابط ایران و عربستان چه تاثیری میتواند روی این این توافق و موجودیت اسرائیل بگذارد؟
زنگنه: ایران مخالف هرنوع عادیسازی کشورها با رژیم صهیونیستی است. تا زمانی که رژیم اشغالگر است و حق و حقوق مردم فلسطین را رعایت نکند و قدس شریف به دامن جهان اسلام برنگردد، نظر ایران هم مخالف خواهد بود. هر چند برخی کشورهای منطقه به سوی عادیسازی با رژیم صهیونیستی و برقراری روابط و ملحق شدن به توافق ابراهیم رفتند.
اما عربستان هنوز به آن توافق ملحق نشده و هنوز دیدگاههای خود را دارد. زیرا خودش را صاحب ابتکار طرح صلح اعراب با اسرائیل میداندکه به ظاهر در سال ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۲ در زمان ملک عبدالله مطرح شده بود. بنابراین خود را فعلا ملزم نمیداند به طرح صلح ابراهیم بپیوندد اما مقامهای اسرائیلی و جریانهای داخل اسرائیل و مراکز مطالعاتی و اندیشکدههای رژیم صهیونیستی نیز معتقدند که این طرح چیزی را عوض نکرده و نمیتواند بحران هویت منطقهای اسرائیل را حل کند.
اسرائیل تا زمانی که مشکلاتش را با فلسطین - که بسیاری از آنها اکنون در کشورهای مختلف سکونت دارند - حل نکند، همچنان در بحران هویتی به سر خواهد برد و هرچه تلاش کند مشکلاتش را با برقراری رابطه با کشورهایی مانند بحرین و امارات حل کند، باز هم موفق نخواهد شد و بلکه مشکلاتی را برای این دو کشور ایجاد خواهد کرد.
نظر شما