علی کردی در گفت وگو با خبرنگار ایثار و شهادت افزود: بسیاری از رزمندگان به خاطر ثواب روزه در ماه شعبان روزه میگرفتند، ماه رمضان که جای خود را داشت، آنها ۲ تا سه ساعت قبل از اذان صبح برای خواندن نماز شب، ادعیه و مناجات از خواب بر میخواستند.
وی ادامه داد: بسیاری از رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس با زبان روزه به درجه رفیع شهادت نائل شدند یا جانباز شده و به اسارت نیروی بعثی درآمدند و شکنجه های فراوانی را متحمل شدند.
افطار و سحر رزمندگان با نان خشک و خرما
این جانباز و رزمنده دفاع مقدس به سادگی وعده های افطار و سحری در جبهه اشاره کرد و اذعان داشت: رزمندگان در این وعده ها یک روز نان خشک و خرما، یک روز نان خالی و در بهترین شرایط تخم مرغ یا کنسرو لوبیا می خوردند و خبری از سفره های تجملی که امروزه برپا میشود، نبود.
کردی افزود: رزمندگان در بدترین شرایط آب و هوایی با کمترین امکانات و تجهیزات در هشت سال دفاع مقدس، همه سختی ها و مشکلات را به جان و دل خریدند تا کشور و اسلام سرافراز بماند و خدشه ای به مبانی انقلاب و نظام وارد نشود.
ساعت ها پیاده روی با زبان روزه
این رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: رزمندگان برای انجام عملیات هایی همچون رمضان به صورت گروهی مسافتی را با ماشین هایی باری نظیر نیسان و کمپرسی طی می کردند و پس از آن برای اینکه توسط دشمن دیده نشوند ناگزیر بودند با زبان روزه مسافت زیادی را به مدت ۲ تا ۳ ساعت با پای پیاده طی کنند تا به خط مقدم برسند.
کردی خاطرنشان کرد: پشت جبهه برای رزمندگان چادر بر پا می شد و در نقطه صفر مرزی نیز رزمندگان برای خود سنگرهایی با ظرفیت سه تا پنج نفر می ساختند، روزی از اردوگاه کوثر برای پیوستن به رزمندگان در عملیات کربلای پنج به سمت شلمچه رفتم پس از احوال پرسی با یکی از رزمندگان به نام افشاری برای ملاقات با دیگر رزمندگان به یکی دیگر از سنگرها مراجعه کردم هنوز پنج دقیقه از دیدار من با افشاری نگذشته بودم که بعد از بیرون آمدن از سنگر متوجه شدم او مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفته و به شهادت رسیده است.
اشتیاق برای شهردار شدن در جبهه
وی گفت: در جبهه رزمندگان اشتیاق فراوانی به انجام کار و پیشی گرفتن از یگدیگر در کمک کردن داشتند و هر روز یک نفر به عنوان شهردار بعد از نماز صبح، پوتین های رزمندگان را واکس می زد و پس از آماده کردن صبحانه ظرف ها را میشست و چادرهای اسکان موقت و یا سنگر را تمیز می کرد.
شهادت با لباس رزمنده اسیر
این جانباز و رزمنده دفاع مقدس بیان کرد: در عملیات رمضان، فلاح یکی از رزمندگان قبل از اینکه به اسارت نیروهای بعثی درآید پیراهن خود را از تن درآورد و به رزمنده دیگر داد، رزمنده ای که پیراهن وی را پوشیده بود به شهادت رسید و به پشت جبهه منتقل شد با توجه به اینکه چهره این شهید با چهره فلاح مشابه بود و روی پیراهن وی فلاح نوشته شده بود به خانواده او اطلاع دادند که فرزند آنها به شهادت رسیده و پس از آن برای وی در شهرستان شهریار مراسم تشییع و تدفین برگزار شد.
کردی افزود: پس از ۲ سال از طریق صلیب سرخ نامه ای از سوی فلاح به دست خانواده وی رسید و مشخص شد وی به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمده است، خانواده وی از این موضوع بسیار خرسند شدند و بنیاد شهید سنگ مزار وی را به نام شهید گمنام تغییر داد.
وی ادامه داد: فلاح پس از ۱۰ سال در سال ۱۳۶۹ به همراه دیگر اسرا از چنگال نیروهای بعثی آزاد شد و اکنون در قید حیات است اما به دلیل شکنجه های پی در پی وضعیت جسمانی خوبی ندارد.
نظر شما