۱۴ فروردین ۱۴۰۱، ۹:۵۴
کد خبرنگار: 883
کد خبر: 84703249
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

تیشه به جان موزه طبیعی جهان

۱۴ فروردین ۱۴۰۱، ۹:۵۴
کد خبر: 84703249
تیشه به جان موزه طبیعی جهان

تهران- ایرنا- روزنامه ایران در مطلبی نوشت: ویلاسازان‌ دارند جنگل را از جلوی پای گردشگران فومن و قلعه رودخان پاک می‌کنند. ویلاسازان‌ تنها مردم محلی نیستند اما برخی مردم محلی هم سال‌هاست جز به زبان تبر با جنگل‌های هیرکانی سخن نگفته‌اند.

روزنامه ایران یکشنبه ۱۴ فروردین در گزارشی می‌نویسد: درختان هیرکانی اگر زبان داشتند با مردمی که جز با زبان تبر و بلدوزر با آنها سخن نمی‌گویند چه می‌گفتند؟ یا اگر زبان درختان هیرکانی را بلد بودند چه جوابی برای سؤال افراها، لرگ، راش‌های فومن و قلعه رود خان داشتند؟ این سؤال‌ها تنها به جنگل‌های هیرکانی فومن و قلعه رودخان محدود نمی‌شود پرسش درباره زیست‌بوم هیرکانی در سه استان شمالی است اما این گزارش روی فومن به محوریت قلعه رودخان متمرکز است. بدهی‌ هیرکانی و قلعه رودخان‌ به مردم محلی و ویلاسازان‌ منطقه چقدر است؟ چرا هر چقدر جنگل پاک‌تراشی‌ و به ویلا تبدیل می‌شود، بدهی جنگل‌های باستانی هیرکانی به فومن و قلعه‌رودخان‌ و فوشه‌ صاف نمی‌شود؟ هیرکانی چقدر باید برای ساکنانش‌ درآمدزایی داشته باشد تا تیغ تبرها و بلدوزرها از روی تنه‌ افراها، ممرزها، راش‌ها و... برداشته‌ شود؟ تا آخرین درخت؟!

گردشگری با طعم بی‌پولی!

هر قلعه‌ رودخانی‌ یک «خانه‌ مسافردار است» (مراکز اقامتی‌ غیرمجاز درست است) شاید توصیف دقیقی از وضعیت تخریب جنگل‌های هیرکانی توسط ساکنان آن برای ساخت ویلا نباشد اما دور از واقعیت هم نیست. وضعیت در فومن هم به همین شکل است اما به روستاهای اطراف قلعه رودخان‌ مثل فوشه‌ و قلعه رودخان‌ که نزدیک می‌شوی، وضع به همین منوال‌ است. بنگاه‌داری‌ هم در آنها خیابانی شده‌ است. تمام مسیر کسانی به انتظار گردشگر نشسته‌اند تا با قیمت‌های عجیب همان لحظه اول، مسافر بخت‌برگشته‌ را سنگ کوب کنند. کمترین قیمت یک سوئیت بدون تخت شبی ۵۰۰ هزار تومان است تازه اگر پیدا شود. نرخ پایه را باید گذاشت ۷۰۰ هزار تومان، آن هم آخر شب که دست و دل صاحبخانه از خالی ماندن‌ ویلاش‌ می‌لرزد! وسط روز جای هیچ‌گونه چانه‌زنی وجود ندارد. زن و شوهر جوان هر دو معلم هستند. مثل میلیون‌ها ایرانی پس از دو سال محدودیت کرونایی عزم سفر کرده و آمده‌اند قلعه‌رودخان. زن می‌گوید: «من برای آپارتمانی که اجاره کرده‌ام‌ ماهی ۳میلیون‌ و ۵۰۰ هزار تومان اجاره می‌دهم اینجا برای یک شب از من  ۲میلیون و ۷۰۰هزار تومان می‌خواهد.»

خانه‌ یک ساختمان سه طبقه است که طبقه اول را خود صاحبخانه استفاده می‌کند. اطراف این واحد یا ویلا ساخته‌اند یا دارند می‌سازند. جنگل‌های اطراف روستا تا بالای کوه پاک تراشی‌ شده‌اند و زمین کشاورزی جای جنگل را گرفته است. در پایین دست نیز زمین‌های کشاورزی ویلا شده‌اند. اگر روال به همین سبک پیش برود تا چند سال دیگر جنگل‌های منطقه قلعه‌رودخان‌ کاملاً ویلا شده‌اند، چیزی دیگر برای دیدن وجود نخواهد داشت! مگر مزارع چایی، اگر ویلا نشوند!

آنچنان هیرکانی را پاک تراشی کرده‌اند که انگار یادشان رفته پوشش‌ جنگلی است که گردشگران را به منطقه کشانده. شاید روی بازدید گردشگران از بنای ساسانی قلعه رودخان‌ حساب باز کرده‌اند. قلعه هم حال خوشی ندارد. بهره‌کشی تیغی است بر گلوی‌ هر دو؛ هم هیرکانی هم قلعه ساسانی! انگار که در آن گیر افتاده باشند و تا جیبشان‌ خالی نشود، تمام اموالشان‌ به سرقت نرود و لباس از تن‌شان درنیاورند، کابوس شان‌ تمام نمی‌شود.

بنگاه‌داران‌ خیابانی!

بنگاه‌داری‌ خیابانی هم در روستای اطراف قلعه برای خودش شغلی شده است. کسانی که وظیفه دارند برای ویلادارها مشتری پیدا کنند و از هر دو طرف هم کمیسیون بگیرند. یکی از آنها می‌گوید در روستای فوشه خانه زیر یک میلیون تومان‌ برای هر شب پیدا نمی‌شود. بخاری روشن یکی از آپشن‌های آنها برای قیمت بالای ویلاها است‌ درست مثل کولرهای روشن اقامتگاه‌ها در جنوب کشور! وسط سرمای فروردین‌ در مسیر قلعه، آلاسکا می‌فروشند. مشتری ندارند اما خیلی هم‌ مهم نیست. بیشتر می‌خواهند برای ویلاهایشان گردشگر پیدا کنند؛ شبی چهار میلیون‌. برای این قیمت دلیل هم می‌آورند. ویلا همه چیز دارد، گردشگری که کفش‌های گلی‌اش را وسط حمام می‌شوید هم حق‌اش است چنین قیمتی را بپردازد.

هرچه به قلعه نزدیک‌تر باشی ویلاها گران‌تر می‌شود یک سوئیت‌ کوچک شبی ۸۰۰ هزار تومان است اما همان سوئیت‌ کوچک‌ با یک اتاق‌ یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارد. یک مسأله دیگر هم در افزایش یا کاهش قیمت تأثیر دارد. برخی‌ خانواده‌ها با مسافرانی که با خانواده آمده‌اند بهتر تا می‌کنند تا گروه‌های دوستانه. یکی از بنگاه‌هادارها می‌گوید همه خانه‌های نزدیک قلعه رودخان‌ شبی دو میلیون تومان است. می‌گوید: «خودم ۳۰ تا خانه‌ را پر (گردشگر) کردم.»سوئیت‌هایی هم وجود دارد که بدون حمام شبی ۵۰۰ تا ۷۰۰ تومان اجاره می‌روند. گردشگر هم آنقدر زیاد است که صاحبخانه از قیمتش کوتاه‌ نیاید. در شمال هیچ چیزی دور ریخته نمی‌شود مگر بطری‌های آب و نایلون‌های پلاستیکی، چیپس‌ و پفک‌ که سهم هیرکانی می‌شود.

این مسأله مختص شمال هم نیست زخم طبیعت ایران است. در شمال همه چیز قابلیت تبدیل شدن به پول  دارد. این همه ویلاسازی و آن صنایع دستی بازار ورودی به قلعه‌رودخان‌ و دکه‌ها و رستوران‌های محل هم از صدقه سری هیرکانی است و تاریخ شگرف‌ قلعه‌ ساسانی رودخان‌ بر بلندای هیرکانی‌. محلی‌ها از درخت بامبو هم عصا ساختن برای کوهپیمایی و پیاده‌ روی. بامبوی‌ سبز را به ۱۰ هزار تومان‌ و خشک را پنج هزار تومان‌ می فروشند. دو سوی مسیر قلعه‌ پر از دکه و رستوران است. این دکه‌ها بعد از بازارچه‌ صنایع دستی هستند. هرکس هرچه کاشته اینجا می‌فروشد. صنایع دستی چوبی، حصیری و صدفی.

هر آنچه هیرکانی به ساکنانش‌ می‌دهد. بازار باقلا قاتق و میرزا قاسمی و آش‌ رشته و آش دوغ گرم‌ گرم است. ورودی به پارکینگ ۵ هزار تومان است. برخی از گردشگران که سال گذشته و در محدودیت‌های کرونا به قلعه رودخان‌ آمده‌اند می‌گویند ورودی ۱۵ هزار تومان بود. در میان گرانی سرسام‌آور اجاره ویلاها، کم شدن پول پارکینگ برای خیلی‌ها جای سؤال است. راز را یکی از اهالی که دکه‌اش در مسیر توسط منابع طبیعی خراب شده، رمزگشایی می‌کند؛ پیمانکار را چند وقت پیش عوض کرده‌اند. پیمانکار بهره‌برداری از مسیر گردشگری قلعه رودخانه‌ را ده ساله می‌گیرد اما دو سال بیشتر می‌ماند. به گفته برخی کسبه‌ها، دکه‌ها و غرفه‌ها را به هرکس که می‌خواهد واگذار می‌کند.

به گفته یکی از غرفه‌داران، پیمانکار صد نیروی محلی و غیرمحلی را در مسیر به کار می‌گیرد اما حقوق اندک و پرداخت با تأخیر باعث می‌شود تا داوطلبان بعد از مدتی عطای کار در مسیر تاریخ ساسانیان را به لقایش ببخشند.به گفته او، حقوقی که به کارکنان پرداخت می‌شد یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود، بدون حق‌ بیمه. کار به شکایت نیروها از کارفرما هم می‌رسد.

قیمت سالانه اجاره دکه و رستوران از ۲۰ میلیون تومان شروع می‌شود و به صد میلیون تومان می‌رسد. مثلاً چهار زن که غذای گیلانی می‌فروشند دکه‌شان را ۴۰ میلیون تومان اجاره کرده‌اند. بعضی از فروشنده‌ها می‌گویند شورای روستا از پیمانکار حمایت می‌کرده‌ است. وقتی مسیر گردشگری دست پیمانکار بود ورودی هر ماشین ۱۵ هزار تومان حساب می‌شد. برخی از کسبه می‌گویند:«پیمانکار رسید مبلغی که دست گردشگر می‌داد صفر تومان بود ما از رسیدها عکس گرفتیم و به فرمانداری بردیم. در نهایت دادگستری هزینه ورودی را ۵ هزار تومان تعیین کرد.» کسبه می‌گویند منابع طبیعی بشدت از پیمانکار متخلف حمایت می‌کرد. پیمانکار حتی آن سوی رودخانه‌ای که از دل جنگل می‌گذرد را هم ساخت و ساز کرده بود. مسیر گردشگری قلعه رودخان را یک پل سفید به آن سوی رودخانه وصل می‌کند.

کسبه و محلی‌ها قصه عجیبی تعریف می‌کنند. پیمانکار فردی را روی پل گمارده بود تا با گرفتن مبلغ ده‌هزارتومان اجازه بدهد گردشگر از پل بگذرد و عکس یادگاری بگیرد.‌اهالی می‌گویند الان قرار است ‌سازمان منابع طبیعی، محیط‌ زیست و وزارت میراث فرهنگی، پیمانکاری را انتخاب کنند که براساس قانون رفتار کند. آنها می‌گویند رئیس دادگستری فومن از محلی‌هایی که خواستار رعایت قانون توسط پیمانکار شده‌اند بشدت حمایت کرده‌ است. دکه دارها و رستوران‌دارها فقط اهل روستای قلعه رودخان و فوشه‌ نیستند. شیرازی‌ها، همدانی‌ها، رشتی‌ها و فومنی‌ها هم هستند.
تصرف قلعه رود خان توسط گردشگران!

مسیر قلعه رودخان شلوغ است. جمعیت شانه به شانه بدون ماسک مسیر گلی را برای دیدن یکی زیباترین قلعه‌ها طی می‌کنند. ورودی قلعه ۴ هزار تومان است. چهار هزار تومان را که پرداخت کنی هر جای قلعه می‌توانی سرک بکشی. نه نگهبانی وجود دارد نه کارشناسی. یک سرباز دم در مواظب است که کسی بدون پرداخت حق بلیت، وارد نشود و یک نفر هم بلیت‌ها را می‌فروشد. گردشگران‌ مثل گیاهان و درختانی که روی قلعه روییده‌اند از سر و کول قلعه بالا می‌روند. روی دیوارها و پشت‌بام‌ها! تا باز همان سؤال ابتدای گزارش‌ ذهنت را بخراشد. یک اثر تاریخی مثل قلعه‌رودخان و یک اثر طبیعی مثل هیرکانی چقدر باید آورد اقتصادی برای ساکنانش داشته باشد که لااقل چهار نگهبان از آن حفاظت کنند!

این سرمایه‌گذاری است یا هیرکانی و قلعه رودخان غنیمت جنگی‌اند که هرکس می‌خواهد سهم خودش را بردارد؟ چرا سرمایه‌گذاری را با توجه به توان اکولوژیکی آن به روستاهای اطراف محدود نمی‌کنند؟ هیرکانی و قلعه رودخان چقدر باید ایجاد اشتغال کنند، تا امنیت جانی‌شان تضمین ‌شود!؟ تا قطع آخرین درخت؟ البته پاسخ این سؤال‌ها مشخص است. وقتی دولت که باید ناظر باشد هر روز یک طرح گردشگری و عمرانی را وسط هیرکانی اجرا می‌کند چرا هر شمالی و غیرشمالی نباید صاحب یک اقامتگاه‌ یا خانه مسافر مجاز یا غیرمجاز باشد؟ «خانه مسافر»هایی که آنقدر قیمت اجاره‌شان بالا است که خستگی سفر را برای همیشه به جان مسافر می‌گذارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha