به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا؛ امروز ۲۲ اسفندماه سالمرگ حسین گل گلاب است که با شعر ای ایران از پرآوازه ترین اشعار وطن پرستانه شناخته می شود.
روح الله خالقی سازنده آهنگ ای ایران، حسین گل گلاب را چنین توصیف می کند: اطبّای قدیم، دارویی درست میکردند که خاصیتهای متعدد داشت و آن را معجون مینامیدند. راستی حسین را هم میتوان معجونی از علم و فضل و هنر دانست. چیزی نیست که او نداند. هرچند متخصص در گیاه شناسی است، اما در حقیقت مانند کتابچۀ اشعار سابق است که مردم ادبدوست برای خود ترتیب میدادند و آن را جُنگ مینامیدند. او هم جنگ دانش و گنجینۀ فضیلت است. تصوّر نمیشد یک مرد عالم فیزیکدان و شیمیدان و ریاضیدان و نباتشناس و سنگشناس، شعر هم بگوید؛ ولی چون او استعداد فوق العاده داشت، وقتی هم شعر گفت، به این خوبی از عهده آن برآمد. کیست که آن قیافۀ خندان آرام سادۀ بیتظاهر و آن اخلاق عالی را در مرد بزرگی چون او ببیند و مجذوب و مفتون چنین شخصیت ممتازی که به ندرت در بین مردم خاکی ظهور میکند، نگردد.
ای ایران از کجا آمد؟
گفته می شود گل گلاب در دوره اشغال ایران توسط متفقین وقتی از خیابان رد می شد، افسری انگلیسی را دید که یک افسر ایرانی را که درجه اش بالاتر بود را به باد کتک گرفته است. او به سرعت خود را به انجمن موسیقی ملی در خیابان هدایت رساند و با ناراحتی جریان را برای روح الله خالقی تعریف کرد. خالقی بسیار ناراحت شد و همین موضوع انگیزه ای می شود تا خالقی آهنگی بسازد و گل گلاب شعری متناسب با آن آهنگ بسراید.
روایت دیگری نیز وجود دارد که گل گلاب وقتی که صدای رژه و برخورد کف کفش سربازان متفقین با سنگ فرش خیابان های تهران شنید شعر ای ایران در ذهنش جرقه خورد.
اما دکتر هما گلاب دختر او، این روایت ها را نادرست می داند. او در فیلم مستند مرز پرگهر ساخته هومن ظریف به صراحت این موارد را رد کرده است.
علی غضنفری محقق موسیقی می گوید: استاد گل گلاب یک باره و ناگهانی به سرودن این قطعه نپرداخته است. به قول شاعر اتریشی، اشتفان سوایگ، یک ادیب و یک هنرمند بیست و چهار ساعت روز در خدمت ادب و هنر است و به ایجاد یک اثر می اندیشد، منتهی تراوشها و باروری ها در یک لحظه بیرون میریزند و خلق میشوند. درباره سرود ای ایران نیز چنین است. مگر میشود بگوییم استاد گل گلاب برای خودش فارغ از آنچه که درباره وطنش بوده راحت زندگی میکرده و یک باره دیده است که یک سرباز کشور بیگانه به یک هم وطن ایرانی توهین کرده و با سیلی به صورت او زده و درست در همین بزنگاه استاد متأثر و ناراحت شده و این سرود را تحریر کرده است. البته ماجرا هر چه باشد مهم نیست.
به نظر می رسد روایت گلنوش خالقی موسیقی دان و دختر روحالله خالقی سازنده موسیقی سرود ای ایران معتبرتر باشد: دلیل شکل گرفتن این سرود، بحثی بود که بین پدرم و یکی از همکاراش، لطف الله مفخم پایان، درگرفته بود. مفخم معتقد بود هر یک از مایههای موسیقی ایرانی فضایی دارند که آهنگسازی در آنها موجب میشود اثر هم همان فضا را منعکس کند. برای مثال، دشتی به عنوان مایهای غمگین شناخته شده است در نتیجه اگر اثری در این مایه ساخته شود آن اثر هم الزاما فضایی غمگین خواهد داشت. پدرم اما این موضوع را رد میکرد. او معتقد بود فضای اثر متکی به توانایی آهنگساز و ایدههای موسیقایی اوست و برای اثبات نظرش، سرود ای ایران را که فضایی حماسی دارد در دشتی آفرید. کمی بعد هم از حسین گلگلاب درخواست کرد تا شعر سرود را بسراید.
حسین گل گلاب کیست؟
گل گلاب را بیشتر به خاطر ساخت سرود ای ایران می شناسند اما کمتر کسی از شخصیت آکادمیک او خبر دارد.
او در سال ۱۲۷۶ در تهران به دنیا آمد. پدرش ابوتراب خان از نقاشان و عکاسان شهیر قاجاریه، اهل قلعه گل و گلاب زیدون شهرستان بهبهان؛ مشهور به مهدی مصورالملک بود. گفته می شود نقاشی های روزنامه های دولتی شرف و شرافت از کارهای اوست.
مصورالملک از دوستی خود با موسیقی دانان معاصر از جمله درویش خان و آقا حسینقلی استفاده کرد و حسین را برای شاگردی پیش او فرستاد.
گل گلاب نواختن تار و سه تار را از ایشان آموخت و سپس به مدرسه موسیقی وزیری که به تازگی گشایش یافته بود رفت و زیر نظر کلنل علینقی وزیری و کاظم وزیری شاگردی کرد و مدتی بعد مدرس این مرکز شد.
برای ادامه تحصیل به دارالفنون رفت. تسلط بر زبان های انگلیسی، فرانسه و روسی حاصل تلاش او در زبان آموزی تا پایان دوران متوسطه بود.
از سال ۱۲۹۸ به تدریس علوم طبیعی در دارالفنون پرداخت. نگارش ۱۲ جلد کتاب در زمینه علوم طبیعی( تجربی) و فارغ التحصیلی از مدرسه عالی حقوق در رشته قضایی و علوم سیاسی دستاورد او در سال های ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷ است.
با اخذ مدرک دکتری علوم، به مدیرکلی فرهنگستان ایران گمارده شد. مدتی بعد هم ریاست انجمن بیولوژی ایران را بر عهده گرفت. مدتی طول نکشید که به عنوان اولین استادممتاز دانشگاه تهران برگزیده شد.
سال ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه و به همت محمدعلی فروغی، فرهنگستان ایران تأسیس شد. حسین گلگلاب و کسانی همچون محمود حسابی، علیاصغر حکمت، علیاکبر دهخدا، رشید یاسمی و غلامحسین رهنما از نخستین اعضای فرهنگستان بودند. در ۱۳۱۴ حسین گلگلاب به دلیل تخصص در معادلیابی اصطلاحات رشتههای علمی به عضویت پیوسته فرهنگستان ایران برگزیده شد و در سال ۱۳۱۵ سردبیری فرهنگستان را پذیرفت. او نخستین دبیر فرهنگستان زبان فارسی بود.
گلگلاب در وضع واژههای علوم طبیعی، به ویژه گیاهشناسی سهم بهسزایی داشت. او در اینباره میگوید: بنده حتی قبل از به وجود آمدن فرهنگستان ۲۰۰ تا۳۰۰ لغت ساختم و در کتابهای درسی به کار بردم مثل کاسبرگ، تخمدان، پرچم و…. بعد که فرهنگستان تشکیل شد، کسی با آنها مخالفتی نکرد. خیلیها اصلاً نمیدانستند که این لغات قبلاً وجود نداشتهاست، جزئی از زبان شده و مردم آنها را پذیرفته بودند و در مدارس نیز آنها را بهکار میبرند؛ حتی مخالفان معادلسازی نیز با این لغات مخالفتی نداشتند.
گل گلاب ای ایران
ای ایرانی که ما می شناسیم حاصل شعرگویی حسین گل گلاب، آهنگ سازی روح الله خالقی و صدای نیروبخش غلامحسین بنان است.
این سرود ابتدا در تهران با گروه کر اجرا شد. استقبال از این آهنگ به گونه ای بود که وزیر فرهنگ وقت هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن را ضبط کنند تا رادیو تهران همه روزه آن را پخش کند.
ویژگی های منحصر به فرد ای سرود
صاحبنظران شعر و موسیقی معتقدند که سرود ای ایران از سه ویژگی خاص برخوردار است.
نخست اینکه به جز ۴ مورد واژههای به کار رفته در این سروده، فارسی است.
دومین ویژگی سرود ای ایران در بافت و ساختار شعر آن است، بهگونهای که تمامی گروههای سنی، از کودک تا بزرگسال میتوانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده تا این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستانها قابلیت اجرا داشته باشد.
سومین ویژگیای که برای این سرود قائل شدهاند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد، امکان میدهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوان آن را اجرا کنند.
ای ایران از نگاه بزرگان موسیقی
فرهاد فخرالدینی رهبر پیشین ارکستر ایران می گوید: از وقتی سرود ای ایرانم تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان میخواست این قطعه را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجود میآمدند و با ارکستر و خواننده همراه میشدند و اشک شوق میریختند. نکته جالب این سرود آن است که همه به احترامش از جا برمیخیزند و کسی نشسته آن را نمیخواند. ما در طول کنسرتها قطعات مختلفی را اجرا میکنیم اما هرگز برای هیچ قطعهای به جز ای ایران، چنین اتفاقی از سوی مخاطبان نمیافتد. بنابراین وقتی چنین قطعهای تا این حد مورد توجه مردم است، دست بردن در آن کار اشتباهی است. چنین اثری با این گسترده تاثیرگذاری در طول سالیان به عنوان یک میراث در حافظه مردمان ایران به ثبت رسیده است.
شهرام ناظری نیز درباره ای ایران گفت: دشتی به لحاظ مدگردی در پنجمین درجه شور واقع شده است و نگاه خالقی به ساخت تصنیف ای ایران، تصنیف ای ایران با بهره گیری از دستگاه شور و گوشه دشتی حکایت از آن دارد که آهنگساز درصدد ارائه اثری موسیقایی با موضوع ملی با بیان حماسه، ایجاد حس غرور و در عین حال حزن و و اندوه غمهای رفته بر وطن است. حضور استاد بنان در مثلث هنرمندان ارائه دهنده ای ایران نیز حضور مغتنمی است. این خواننده نامدار که ظرایف موسیقی ایرانی را به خوبی میدانست در تمام دوران فعالیت بر موسیقی ایران چنان اثر گذاشت که بسیاری از مدعیان در حسرت آن اثرگذاری ماندهاند. شاید بتوان خواندن ای ایران را یکی از نقاط عطف کارنامه استاد بنان بدانیم، با صدای گرم و دلنشین، کلام زییابی گل گلاب را به زیبایی به تصویر کشید.
روح الله خالقی هم در اینباره چنین مینویسد: سرود ای ایران که آهنگساز و گویندۀ اشعار، تحت تأثیر اوضاع زمان ساخته بودند و اولین دفعه در این کنسرت شنیده شد، آنقدر در شنوندگان حسن اثر بخشید که چند بار تکرار آن را خواستار شدند. در آن وقت کشور ما را قوای انگلیس و روس و آمریکا اشغال کرده بودند و جنگ بینالملل دوم هنوز دوام داشت. تظاهرات ملی نمیشد زیرا وضع آماده نبود ولی آهنگ و شعر این سرود، احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس هم بودند از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربهای بود که بهطور غیرمستقیم بر پیکر ارتش خارجی که ناخوانده مهمان ما بودند، زده شد.
پدر به روایت دختر
هما گل گلاب دختر حسین گل گلاب درباره پدر چنین می گوید: پدر به غیر از ای ایران، ای مرز پرگهر سه چهار سرود بسیار قشنگ دیگر هم دارد به نام آذرآبادگان. سرود ای ایران که ۲۳ مهر ۱۳۲۳ ساختند، آذربایجان را سال بعدش ساخت و سرودی است بسیار قشنگ و هم تراز همین سرود ای ایران و در آرشیو رادیو ایران هم هست. پدر همچنین اولین عکس رنگی را در ایران گرفت. این عکس در بعضی نمایشگاهها هنوز هست. اما نکته ای که بسیار برای همه جالب بود. پدر محلی را داشت در سوهانک در شرق تهران که خیلی دور از تهران بود. منزل پدر در خیابان ایران یعنی عین الدوله سابق بود. پدر اوایل یک موتور سیکلت داشت. سال ۱۳۳۵ یک اتومبیل داشت. پدر چون در تهران درس می داد مجبور بود به تهران بیاید و برگردد. آن موقع تلفن و موبایل و این حرفها نبود. ما یک تلسکوپ داشتیم . تلسکوپی بود که از آن جا می توانست خیابان ایران ، یعنی سه راه امین حضور را ببیند. چون تلفن نبود هر بار که به تهران می آمد و می خواست برگردد، کسی نبود که خبر بدهد امشب برمی گردد یا نه. علامتش این بود که یک پارچۀ قرمزی آویزان می کردند که یعنی نمی آیم و یک پارچۀ سفید که یعنی می آیم. این یک رمزی برای ایشان بود. و وقتی هم که می آمد از این جادۀ پاسداران بود که دو طرفش هم پر از درخت زال زالک بود. یک اتومبیل که از آنجا رد می شد تا مدتها خاک بالا می رفت چون آسفالت نبود و بعضی اوقات هم با دوستانشان می آمدند، با آقایان کلنل وزیری، خالقی، صبا، ارجمند. و ما از آنجا با دوربین می فهمیدیم که پدر با یک عده مهمان می آید. ولی هنوز نمی دانستیم چه کسانی اند. به رودخانه نزدیک دارآباد که می رسیدند، پیاده می شدند چون اتومبیل باید سبک می بود تا پدر بتواند اتومبیلش را از آن آب رد بکند. و ما با آن دوربین می فهمیدیم که مهمان ها چه کسانی هستند و این برای پدر و ما خیلی جالب بود.
متن سرود
ای ایران ای مرز پرگهر ای خاکت سرچشمۀ هنر
دور از تو اندیشۀ بدان پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خارهای، من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
بند دوم:
سنگ کوهت درّ و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کی برون کنم بر گو بی مهر تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان بهپاست نور ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
بند سوم:
ایران ای خرّم بهشت من روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم مهر اگر برون رود گلی شود دلم
مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
منابع:
- ساسان سپنتا. چشم انداز موسیقی ایران
- سرگذشت موسیقی ایران. روح الله خالقی
- مجله بخارا
نظر شما