مقابله و اعتراضات مردم افغانستان علیه طالبان شکل جدیدی می گیرد

تهران- ایرنا- کارشناسان امور افغانستان در وبینار برگزار شده از سوی ایرنا، ضمن تشریح دلایل پیروزی سریع طالبان پیش بینی کردند: نوع اعتراضات به حضور طالبان در افغانستان به تدریج تغییر خواهد کرد و شکل مبارزه از حالت جنگی با مطالبات فرهنگی و اجتماعی، سویه ای مدنی تر به خود خواهد گرفت.

همزمان با تحولات اخیر در افغانستان و سیطره نیروهای طالبان بر پهنه خاکی این کشور، گروه پژوهش و بررسی های خبری خبرگزاری ایرنا، وبیناری با عنوان «سیطره طالبان در افغانستان و نقش ایران و کشورهای منطقه» برگزار کرد. در این وبینار «محسن روحی صفت» مسوول پیشین ستاد پشتیبانی افغانستان و «عبدالمحمد طاهری» کاردار و رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان به بیان دیدگاه های خود در این زمینه پرداختند که محتوای کامل آن در چند شماره در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.

ایرنا: از نظر کمی و کیفی اینک چه میزان از افغانستان در دست طالبان قرار دارد؟

روحی‌صفت: همان طور که می دانید موضوع طالبان در افغانستان عملاً تمام شده است و دیگر منطقه ای نیست که دست طالبان نباشد. اینک حاکمیت افغانستان به طور سراسری در دست طالبان قرار گرفته است. به طور کل می توان گفت که در حال حاضر همه استان ها تحت حاکمیت طالبان قرار دارند.

طاهری: آخرین اطلاعات حاکی از آن است که طالبان به دو دلیل عمده هنوز نتوانسته اند به پنجشیر دست پیدا کنند؛ دلیل اول اینکه بخشی از نیروهای مجاهد آن به سمت پنجشیر حرکت کردند و حتی برخی از مسئولان اشرف غنی و مسئولان رده بالای حکومتی به این منطقه نقل مکان کردند. موضوع دوم اینکه من هنوز سقوط شهر «چاریکار» را که در ۴۰ کیلومتری کابل قرار دارد تاکنون نشنیده ام. نه اینکه سقوط چاریکار مانعی برای طالبان باشد اما خبر آن به طور رسمی منتشر نشده است. در مورد پنجشیر نیز اطمینان دارم که تا این لحظه هنوز در دستان طالبان قرار نگرفته است.

ولسوالی ها به زبان فارسی همان شهرک هایی هستند که حومه مرکز ولایات واقع شده اند. به عنوان مثال شهریار را در نظر بگیرید روستاهای بزرگ که در حد یک بخش اطراف شهریار قرار دارند ولسوالی نامیده می شوند. در واقع ولسوالی تعریف ای بین بخش و شهرستان است.

ایرنا: در حال حاضر می‌توان گفت نیروهای دولتی که با طالبان مبارزه می کردند، اسلحه‌های خود را پایین آورده و تسلیم شده اند؟

طاهری: به قدری برق‌آسا این رخدادها صورت گرفت که نمی‌توان به همین راحتی آن را داوری کرد؛ اما اطلاعاتی که در دست هست، نشان می دهد گروهی از نیروها به سمت بازسازی نیروهای مجاهدین حرکت کرده اند. به همین دلیل است که اکثر آنان به سمت پنجشیر در حرکت اند و حتی شواهدی وجود دارد که به همین سرعت نیروهایی در حال تجهیز شدن برای مقابله با طالبان هستند، اما اینکه این اقدامات عینیت پیدا می کند و در چه شرایطی صورت خواهد گرفت به زمان نیاز دارد تا این نیروها به طور کامل مستقر شوند. چون تا این لحظه هیچ کدام از سران طالبان به شکل رسمی در ارگ حضور پیدا نکرده اند و همه فرماندهان میانی هستند. فرماندهان ارشد هنوز در ارگ مستقر نشده اند تا بتوانند یک سیاست مناسب برای نظم عمومی شهر و تغییر و تحول انتخاب کنند.

ایرنا: تغییر قدرت یک اعلام رسمی خواهد داشت و با توجه به اینکه اینک قدرت در دست طالبان است، امکان دارد در آینده نزدیک اعلام رسمی در این زمینه صورت گیرد؟

طاهری: امکان دارد این اتفاق رخ دهد اما آنقدر روند تحولات در افغانستان خاص بود که نمی توانیم نمونه‌ای از آن را در دنیا پیدا کنیم و همین دلیل بعید می دانم  روند آن مشابه تمام انتقال قدرت هایی که در دنیا پس از فتح یا فروپاشی صورت می‌گیرد، باشد. علت این است که وقتی طالبان تمام قدرت را یک شبه قبضه کردند، نقل و انتقال قدرت به آن معنا وجود نخواهد داشت و گروهی نیز که تحت عنوان گروه هماهنگی در کابل با عضویت حامد کرزی، عبدالله عبدالله و گلبدین حکمتیار باقی ماندند، به این دلیل است که از فروپاشی و نابسامانی های برق آسا در شهر جلوگیری کنند. به این دلیل که این چند نفر در در ذهن مردم جایگاهی بالا دارند بعید به نظر می رسد که این افراد بتوانند نقشی در انتقال قدرت داشته باشند و طالبان هم اجازه نخواهند داد که این افراد نقشی در انتقال قدرت داشته باشند.

ایرنا: موضوع بعدی درباره هیئت انتقال است. بعد از اینکه مثلث حکمتیار عبدالله و کرزی خود را به عنوان هیئت انتقال معرفی کردند طالبان اعلام کردند که نیازی به هیئت انتقال نیست و عملاً همه چیز تمام شده است. به تازگی نیز حکمتیار مصاحبه ای گفت که این هیئت عملاً تشکیل نشده و خود را که از این موضوع کنار کشید. هیئت مذکور چه کارکردی دارد و آیا طالبان آنها را به بازی وارد خواهند کرد؟

روحی صفت: در این زمینه دو نکته وجود دارد: نخست تشکیل دولت موقت و نکته دوم تشریفات مربوط به انتقال حکومت است. موضوع مهم درباره تشکیل دولت انتقالی همان موضوعی است که پیشتر گفته شد و آن اینکه وقتی طالبان تمام قدرت را در دست دارند، موضوع دولت انتقال یا آتش‌بس معنایی ندارد. آتش‌بس زمانی موضوعیت داشت که اشرف غنی بود و حکومت وجود داشت در این صورت دو طرف با یکدیگر مذاکره می کردند تا به توافق برسند اما در حال حاضر طرف دوم وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد که دولت موقت موضوعیت نداشته باشد.

اما موضوع دوم درباره تشریفات انتقال دولت است.  در سال ۱۳۷۱ که دولت موقت «صبغة الله مجددی» قرار بود تشکیل شود، در کابل مراسمی برگزار شد که در برگزاری آن مراسم سفارت ایران نیز نقش عمده‌ای داشت. به این ترتیب به طور رسمی حکومت از دولت قبل به دولت جدید منتقل شد. هر چند رهبران دولت قبلی در این مراسم حضور نداشتند اما کارمندان و مقامات وزارتخانه‌ها و یا نهادهای دولتی در نهاد ریاست جمهوری حضور داشتند. به این ترتیب با تشریفاتی که صورت گرفت انتقال قدرت انجام شد.

ایرنا: چرا بسیج مردمی در افغانستان نتوانست نقش تعیین کننده در مقابله با تصرف شهرها از سوی طالبان ایفا کند؟

طاهری: دلیل اصلی این امر را می توان اینگونه عنوان کرد که با کمال تاسف تمام دولتمردانی که حاکمیت بیگانه را می‌پذیرند تا لحظه آخر این حاکمیت بیگانه را منجی خود می پندارند. دلیل دوم اینکه کسانی که می‌خواستند متولی بسیج مردمی باشند افرادی بودند که آنقدر به قدرت و ثروت آغشته شده بودند که دیگر نمی توانستند به بازسازی دوباره نیروها بپردازند. دلیل سوم نیز این است که این اقدام به شدت دیر، با تاخیر و با مکانیزم بدی آغاز شد. در واقع پس از آن که دو سوم ولایات افغانستان توسط طالبان تصرف شده بود، اشرف غنی با وساطت دو والی «عطامحمد نور» والی سابق بلخ و وساطت مارشال «عبدالرشید دوستم» رهبر حزب جنش اسلامی افغانستان تصمیم گرفت از کشور دفاع کند. بنابراین در ارگ جلسه ای برگزار شد و در این حین اشرف غنی نیز به مزارشریف رفت و قرار بود این بسیج صورت بگیرد، اما این فرصت فراهم نشد. از زمان حامد کرزای و شکل گیری دولت جدید در افغانستان باید این بسیج مردمی برای تقویت حکومت و ارتقاء قدرت دولت مرکزی شکل می‌گرفت که متاسفانه تشکیل پیدا نکرد. بنابراین آنها به سمت اردوی ملی و پلیس ملی پیش رفتند و از آنجا که اکثر سربازان هم به خاطر فقر به این نیرو پیوسته بودند، نتوانستند کارکرد درستی داشته باشند.

آنها هرگز نتوانستند پاسخگوی نیازهای مردم افغانستان در راستای حضانت و حراست از از مرز و بوم کشورشان باشند. بنابراین آن سه دلیل اصلی را همیشه باید مد نظر داشته باشیم: اولا خیلی دیر به این مسئله روی آوردند. دوم این که تسلیم محض بیگانگان بودن  نتیجه ای جز این شرایط نخواهد داشت. سوم اینکه کسانی که خواستند منادی این جریان باشند توان انجام چنین کاری را نداشتند در واقع از سال ۱۳۵۸ و ۱۳۶۰ به بعد مجاهدین نبودند تا با آن لباس و هیبت قدرت خود را به رخ دشمنان بکشند.

ایرنا: نگاه مردم ایران که از بیرون به مسائل افغانستان نگاه می‌کنند، به طالبان  بسیار منفی است اما نگاه مردم افغانستان به این قضیه مهم است؛ اتفاقی که در این شرایط افتاد این بود که بسیاری از شهرهای افغانستان بدون جنگ و خونریزی در اختیار طالبان قرار گرفت. از یک جنبه این موضوع به اذهان عمومی تداعی می شود که نبود غرور و غیرت ملی مانع مقاومت در برابر طالبان شد. از یک جنبه دیگر، آنچه می تواند باعث خوشحالی شود آن است که تلفات بین دو طرف افغانی پایین بوده است. ارزیابی شما از این رویکرد چیست آیا این رویکرد درستی است یا خیر؟

روحی صفت: یکی از مهمترین دلایل این شکست سرخوردگی مردم از نظام حاکم بود. در این مدت یک گسست آشکاری بین مردم و دولت وجود داشت در واقع انگیزه کافی برای قربانی شدن در راستای حفظ امنیت کشور وجود نداشت؛ چراکه این کشور غرق در فساد سیستماتیک بود. حتی در حلقه های امنیتی و مقامات عالی نیز این فساد به چشم می خورد. بنابراین مردم با دیدن چنین شرایطی انگیزه‌ای برای دفاع از کشور نداشتند و به شدت از حاکمیت سرخورده بودند. برآیند این سرخوردگی را می توان در انتخابات ریاست جمهوری این کشور دید که کمتر از یک میلیون نفر به رئیس جمهوری رای می دهند وقتی مردم به عنوان مهمترین فاکتور تعیین کننده قدرت یک کشور کنار زده می‌شوند، کسانی در راس هرم قدرت قرار می گیرند که از طرف کشورهای دیگر سازماندهی شده باشند.

اما در پاسخ به سوال دوم شما که گفتید چه وضعیتی است  باید گفت که این مردم افغانستان هستند که باید در مورد نظام یا حاکمان خود تصمیم بگیرند. نه کشورهای همسایه و نه قدرت های بزرگ اجازه تصمیم گیری در مورد سرنوشت مردم افغانستان را نخواهند داشت. البته طالبان که اینک زمام امور را در دست دارند، بخشی از جامعه افغانستان را شامل می شود و آن هم بخش روستایی و قومی یک جامعه حدود ۴۰ درصدی در افغانستان.

ایرنا: یک بخشی از ۴۰ درصد؟

روحی صفت: بله، اگر افغانستان ۴۰ درصد پشتون داشته باشد، طالبان تنها بخشی از این جمعیت است لذا تصور نمی‌کنم که با چنین جمعیتی بتوان نظام پایداری را ترتیب داد. حکومت وقتی پایدار خواهد بود که تمامی اقوام در آن حضور و مشارکت داشته باشند به نظر من بخشی از مبارزات مردم افغانستان از امروز شروع خواهد شد که مطالبات خواسته‌ها و حقوق خود را از نظام جدید طلب کنند تا بتوانند حقوق زنان، اقوام و اقلیت ها را از سوی حاکمیت جدید برآورده سازند. بنابراین مبارزه تمام نشده است، بلکه شکل آن عوض شده است قبلاً بیشتر به چه شکل جنگ و خونریزی بود از این پس پس می تواند شکلی مدنی تر به خود بگیرد.

ایرنا: در مجموع نبود جنگ و خونریزی هنگام تصرف شهرهای مختلف افغانستان از سوی طالبان را شما مثبت ارزیابی می‌کنید یا منفی؟

روحی صفت: هر موضوعی بستگی به شرایط موجود آن دارد. وقتی انگیزه ای از سوی مردم برای مبارزه وجود نداشت، به این معنی است که شرایط آن نیز فراهم نبود. پس طبیعی است که در چنین شرایطی شکل مبارزه عوض شود.

سرخط اخبار پژوهش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha