زبان از مهم ترین مولفه های هویت فرهنگی هر کشوری به شمار می رود که از آن به عنوان میراث یک ملت یاد می شود. در طول تاریخ، استعمارگران برای غلبه بر سرزمین های گوناگون کوشیده اند تا با تسلط بر زبان یک قوم بر آنها حکمرانی کنند، بر این پایه حکومت ها تمامی برنامه های خویش را در مسیر پاسداری از زبان مادری به کار می بندند تا از تهاجم زبان بیگانه جلوگیری کنند. این امر باعث شد تا در ایران، نهادی برای پاسداری از این زبان شکل بگیرد؛ نهادی که از اوایل سده چهاردهم خورشیدی که پایهگذاری شده، بهجز چند مقطع کوتاه که به اقتضای شرایط روزگار یا برخی تصمیمات گذرا، به حالت تعلیق درآمده، به شکلهای مختلف و با عناوین گوناگون فعال بوده است.
سابقه فرهنگستان در ایران
در ایران هرچند فرهنگستان، به مفهوم سازمان علمی و فرهنگی رسمی خاصی از سدۀ هفدهم در مغربزمین پدید آمد و تا هشتاد و اندی سال پیش در کشور ما وجود نداشت اما انجمن های ادبی دورۀ قاجاریه را از لحاظ تأثیری که در حفظ سلامت و آراستگی و تقویت بنیۀ زبان فارسی داشتهاند، میتوان سَلَف چنین بنیادی در ایران معاصر دانست. در ۱۳۰۳ خورشیدی از نمایندگان وزارتخانههای جنگ و معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه انجمنی تشکیل شد تا با وضع لغات و اصطلاحات نو جوابگوی نیازی باشد که در رستهها و شئون نظامی آن روز از این نظر احساس می شد. در ۱۳۱۱ خورشیدی نیز که صدیق اعلم ریاست «دارالمعلمینِ عالی» را بر عهده داشت، به پیروی از رسم دانشگاههای امریکایی، فعالیتهای علمی فوقبرنامۀ دانشجویان، به ابتکار او، با تشکیل انجمنهایی تشویق و سازمان داده شد که از جملۀ آنها «انجمن وضع لغات و اصطلاحات علمی» بود. این انجمن در اسفند ۱۳۱۱ فعالیت علمی خود را آغاز کرد که در جلسات مرتب هفتگی در سال تحصیلی، تا مهر ۱۳۱۹ ادامه داشت. وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه پس از مشاوره با اهل فن، اساسنامۀ فرهنگستان ایران را در ۱۶ مادّه تهیه کرد که به تصویب هیات وزرا رسید و در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ فرمان تشکیل فرهنگستان ایران صادر شد.
فضای سیاسی آن زمان فرهنگستان را ناگزیر کرد که بیشتر اوقات خود را صرف انتخاب معادل برای اصطلاحات و لغات خارجی کند. باید گفت که فرهنگستان اول بیشتر مهارکننده و بازدارنده بود تا سازنده. البته این فرهنگستان در ۱۳۴۲ خورشیدی تعطیل شد و در پنجم مرداد ۱۳۴۷خورشیدی، فرهنگستان زبان ایران تاسیس شد. این فرهنگستان، پس از پیروزی انقلاب، به مدّت کوتاهی فعّال بود. سپس در ۱۳۶۰ خورشیدی با ادغام ۱۱ مرکز و سازمان تحقیقاتی که فرهنگستان دوم نیز جزو آنها بود، مؤسّسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) پدید آمد و پس از آن در ۱۳۶۹ خورشیدی «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» تاسیس شد.
تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی
نظر به اینکه زبان فارسی، زبان دوم عالم اسلام و کلید بخش بزرگی از ذخایر ارزشمند علمی و ادبی تمدن اسلامی و خود از ارکان هویت فرهنگی ملّت ایران است و باتوجهبه اینکه بنا بر اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، این زبان، زبان رسمی و مشترک ملّت ایران است، بهمنظور حفظ سلامت و تقویت و گسترش این زبان و تجهیز آن برای برآوردن نیازهای روزافزون فرهنگی و علمی و فنی و رفع تشتّت و ایجاد هماهنگی در فعالیتهای مراکز فرهنگی و پژوهشی در حوزۀ زبان و ادب فارسی و سازمان دادن به تبادل گسترده و پربار تجربه در زمینۀ تحقیقات و مطالعات در این حوزه و صرفهجویی در نیرو و استفادۀ صحیح از کارشناسان و پژوهشگران و ایجاد مرجعی معتبر و برخوردار از وجهه و حیثیت جهانی در ایران، شورای عالی انقلاب فرهنگی اساسنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در جلسههای ۲۰۸ و ۲۰۹ در ۲۶ دی و ۲۴ بهمن ۱۳۶۸ خورشیدی به تصویب رساند و برپایه مصوبه مجلس شورای اسلامی با هدف قانون استفاده نکردن از واژگان بیگانه در دوم مرداد ۱۳۶۹خورشیدی فرهنگستان زبان و ادب فارسی شکل گرفت.
نخستین رییس این فرهنگستان حسن ابراهیم حبیبی بود که همزمان معاون اول رییس جمهوری هم بود. دومین رییس غلامعلی حداد عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجدداً حسن حبیبی به ریاست فرهنگستان انتخاب شد. در ۱۳۸۷ خورشیدی با بیمار شدن حسن حبیبی و با دستور محمود احمدینژاد رییس جمهور وقت، غلامعلی حدادعادل دوباره بر کرسی ریاست فرهنگستان نشست.
اهداف فرهنگستان
در اساسنامه این سازمان برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی اهدافی در نظر گرفته شده است که از جمله آنها می بایست به این موارد اشاره کرد: حفظ قوّت و اصالت زبان فارسی، بهعنوان یکی از ارکان هویت ملّی ایران و زبان دوم عالم اسلام و حامل معارف و فرهنگ اسلامی؛ پروردن زبانی مهذّب و رسا برای بیان اندیشههای علمی و ادبی و ایجاد انس با معارف تاریخی در نسل کنونی و نسلهای آینده؛ رواج زبان و ادب فارسی و گسترش حوزه و قلمرو آن در داخل و خارج از کشور؛ ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی، به تناسب مقتضیات زمان و زندگی و پیشرفت علوم و فنون بشری با حفظ اصالت آن.
وظایف فرهنگستان
فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارای وظایفی است که شرح آنها در اساسنامه آن آمده است که این وظایف عبارتند از:
- سازمان دادن و تمشیت فعالیتهای ناظر به حفظ میراث زبانی و ادبی فارسی
- تأسیس واحدهای واژهسازی و واژهگزینی و سازمان دادن واحدهای مشابه در مراکز دانشگاهی و دیگر سازمانهای علمی و فرهنگی و هماهنگ ساختن فعالیتهای آنها از راه تبادل تجارب
- نظارت بر واژهسازی و معادلیابی در ترجمه از زبانهای دیگر به زبان فارسی و تعیین معیارهای لازم برای حفظ و تقویت بنیۀ زبان فارسی در برخورد با مفاهیم و اصطلاحات جدید
- کمک به معرفی و نشر میراث زبانی و ادبی فارسی بهصورت اصلی و معتبر
- اهتمام در حفظ فرهنگهای علمی و مردمی و جمعآوری و ضبط و نشر امثالوحکم و کلّیۀ اَعلام و اصطلاحات فارسی در همۀ زمینهها و بهرهبرداری از آنها برای پرورش و تقویت زبان و ادب فارسی
- سازمان دادن تبادل تجربهها و دستاوردهای مراکز پژوهشی در حوزۀ زبان و ادب فارسی و تأمین موجبات بهرهبرداری صحیح از این تجربهها
- بهرهبرداری صحیح از زبانهای محلی (در داخل و خارج از ایران) بهمنظور تقویت و تجهیز این زبان و غنی ساختن و گستردن دامنۀ کارکرد آن
- معرفی محققان و ادیبان و خدمتگزاران زبان و ادب فارسی و حمایت از نشر آثار ایشان و کمک به تأمین وسایل فعالیت علمی و فرهنگی آنان و فراهم آوردن موجبات تقدیر از خدمات آنها
- بررسی و تصویب نتایج فعالیتهای مراکز پژوهشی و فرهنگی که تهذیب و اصلاح یا توسعه و تقویت زبان فارسی مفید شمرده میشوند و ابلاغ و توصیۀ کاربرد آنها به مؤسسات علمی و فرهنگی و سازمانها و نهادهای عمومی
فرهنگستان، مردم و زبان فارسی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به لحاظ ماهوی برای پاسداشت زبان فارسی که زبان رسمی کشور و حامل فرهنگ ایرانی – اسلامی ما است که از دیرباز با شعار معروف «فارسی را پاس بداریم» مشغول کار بوده، ۱۴ گروه مختلف پژوهشی دارد و وظایف خود را در قالب طرحهای پژوهشی و بهکارگیری آنها در تصویب و ابلاغ اصول و قواعد مرتبط با زبان فارسی، پیگیری میکند.
البته در روزگار کنونی و با گسترش پرسرعت شبکههای اجتماعی، وضعیت اصالت زبان فارسی هم، بالأخص در میان نسل جدید، اوضاع به شدت نگرانکنندهای دارد به گونه ای که گاهی فهم محتوای محاورات مجازی و حتی گفت وگوهای محفلی برخی جوانان و نوجوانان، ممکن است، برای بزرگترها غیرممکن باشد که در ایجاد چنین فضایی بیشتر نهادها و متولیان فرهنگ مقصر هستند. به همین دلیل هم نظام آموزشی می بایست در مسیر پاسداشت زبان فارسی باید دست به دست فرهنگستان زبان و ادب فارسی بدهد.
در سالهای گذشته، عده ای معادلهای نامأنوسی همچون موشواره (موس)، یارخویش (سلف سرویس)، درازآویز زینتی (کروات)، برگک (چیپس) و ... را موضوع شوخی قرار دادهاند. شاید حتی برخی از این موارد را طنزپردازان، از پیش خودشان، ابداع کرده باشند. در این مورد اما شاید بهترین راهکاری که مسوولان فرهنگستان میتوانند در پیش گیرند، این است که با حوصله برای مردم توضیح دهند که اولاً برخی از این شوخیها اساسا زاییده ذهن طنزپردازان است. دوم بسیاری از این معادلها صرفا پیشنهاد شده اند، اما هیچوقت به تصویب نرسیدهاند. سوم جانیفتادن و موفق نبودن رواج برخی معادلات فارسی، امری طبیعی و اجتنابناپذیر است. همانطور که برخی از معادلها در سالهای اخیر، از قبیل بزرگراه، سامانه، پیامک و...، کاملاً جاافتاده و معقول ظاهر شدهاند که این موضوع نشان دهنده اثرگذاری فرهنگستان است.
نظر شما