پیامد تخریب دولت؛ پایین آمدن مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰

تهران- ایرنا- در شرایطی که بیشتر از چندماه تا انتخابات ۱۴۰۰ باقی نمانده است، عده‌ای با پیش کشیدن مشکلات اقتصادی و معیشتی دست به تخریب دولت و ریاست جمهوری می‌زنند که این امر نه تنها مشارکت مردم را پایین می‌آورد،بلکه باعث می‌شود تا کاندیداها به وعده‌های پوپولیستی روی بیاورند.

دولت حسن روحانی که با حمایت همه ‌جانبه در انتخابات سال های ۹۲ و ۹۶، موفق به پیروزی شد به نظر می‌آید که این روزها شرایط سختی را پشت سر می‌گذراند و عده ای بیش از پیش به دنبال تخریب آن هستند. بنابراین به نظر می رسد سیاست فاصله گذاری با دولت روحانی با نزدیک شدن به موعد انتخابات ۱۴۰۰ با شدت و حدت بیشتری پیگیری می شود، اما دامن زدن به تخریب می تواند خطرناک باشد و پیامدهای ضد مشارکتی داشته باشد.

تخریب دولت به بی ‌اعتمادی و عدم مشارکت در انتخابات می‌انجامد

در شرایطی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قرار داریم و مهمترین دغدغه می بایست مشارکت حداکثری باشد، عده ای برآن هستند تا به هر نحوی که شده دولت حسن روحانی را دولتی ناکارآمد و شکست خورده نشان دهند. آنها حتی برای تخریب دولت، اینگونه می نویسند که چالش انتخابات ۱۴۰۰ چالش صداقت و عمل است. مردم دیگر به وعده های غیرقابل تحقق اعتماد نخواهند کرد. اینگونه ادبیاتی که متاسفانه در این روزها به وفور به چشم می‌خورد از ۲ جهت می تواند برای کل نظام جمهوری اسلامی خطرناک باشد؛ یکی اینکه به تخریب چیزی به عنوان «دولت» دست می زنند؛ یعنی مردم به این بسنده نمی کنند که این وضعیت ایجاد شده نتیجه چند ساله تحریم و شرایط ایجاد شده است بلکه تمام دولت های پیشین هم در ایجاد این وضعیت مقصر می دانند و برایشان هم تفاوتی نمی کند که کدام دولت با چه اندیشه و رویکرد سیاسی سر کار بوده یا قرار است که بر سر کار بیاید و همه را با یک چوب می رانند. بنابراین اینگونه تخریب دولت برای یک نهاد خطرناک است و نه تنها باعث نمی شود که مردم روی خوش به یک جریان خاص در انتخابات ۱۴۰۰ نشان دهند بلکه همه مسوولان را نیز مقصر وضعیت کنونی می دانند و به همین دلیل هم روی خوشی به مشارکت و حضور حداکثری نشان نمی دهند.

دوم اینکه نوعی بی اعتمادی در میان مردم نسبت به نظام ایجاد می شود؛ یعنی مردم اینگونه برداشت می کنند که انتخابات پروسه ای کاملاً برنامه ریزی شده است و اگرچه دولت وجود خارجی دارد اما عملاً کارآیی ندارد و همه دولت ها از قبل تعیین شده هستند. بنابراین خط مشی عده ای مشخص و یک جهت کلان و ثابت داشته که آن مایوس کردن مردم از انتخاب دولتی است که هم اکنون بر سرکار است. آنها همواره بر طبل ناامیدی می‌کوبند و برآنند که هر گرفتاری داخلی و خارجی را به گونه‌ای و با شگرد خاص خودشان به گردن دولت بیاندازند و اینگونه در جامعه القا کنند که همه گرفتاری ها به خصوص در حوزه اقتصادی ناشی از مدیریت ضعیف و ناکارآمد دولت است اما از حق نباید گذشت و باید جانب انصاف را رعایت کرد زیرا اگر بخواهیم کارنامه دولت را ارزیابی کنیم باید با نگاهی واقع بینانه و منصفانه عملکرد آن را بررسی کنیم چرا که نمی توان تک عاملی به این بحث ورود پیدا کرد؛ یعنی همه چیز را به یک عامل خاص تقلیل داد و محدودیت ها را نادیده گرفت؛ محدودیت‌هایی که هیچ دولت دیگری در هیچ دوره‌ای در تاریخ معاصر ایران با آن مواجه نبوده است. البته اتفاق‌هایی که در سال‌های گذشته هم رخ داده در حوره اتقتصاد بی تاثیر نبوده است که مهمترین آن را باید بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا در کشور دانست؛ یعنی دولت که از یک طرف با تحریم ها روبرو بود با بحرانی مواجه شد که برای چندین ماه تمام فعالیت های کشور را مختل کرد و این امر زمینه ساز شرایطی ناگوار در حوزه اقتصاد شد که نمی توان آن را به گردن تیم اقتصادی دولت یا مدیریت دولت انداخت.

بنابراین در روزهایی که منتهی به انتخابات است اگر عده ای هم نقد دارند می بایست منصفانه و دقیق انجام دهند و کارنامه دولت را در ظرف زمانی و مکانی خودش مورد بررسی قرار دهند نه اینکه با مطامع سیاسی دست به تخرب بزنند که این تخریب برای همه نظام می تواند خطرناک باشد. پس در روزهای منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ که مشارکت و حضور حداکثری بسیار مهم است می بایست نوعی همکاری و همدلی در کشور ایجاد شود تا در وهله نخست وضعیت اقتصادی تا حدودی به سامان شود و برآیند آن اعتماد از دست رفته مردم نسبت به نه تنها دولت روحانی بلکه کل دولت ها، به دست آید نه اینکه بر طبل بی اعتمادی مردم بکوبند که این نوع کوبیدن بر طبل بی اعتماد مشارکت در انتخابات را کاهش می دهد.

تخریب دولت به ریزش سرمایه اجتماعی و حضور حداقلی در انتخابات منتهی می‌شود

«غم نان» مهمترین کلیدواژه ای است که این روزها می توان برای نشان دادن وضعیت مردم به آن اشاره کرد اما این وضعیت و مشکلات معیشتی که مردم با آن دست به گریبان هستند نباید برای عده ای «نان» شود؛ یعنی عده‌ای بخواهند از آن مصادره به مطلوب کنند و در حالی که خودشان مقصر بخشی از این وضعیت موجود هستند، کناره‌گیری کرده و بخواهند همه تقصیرات به گردن دولت بیاندازند؛ یعنی همین وضعیتی که عده ای برای دست یابی به کرسی پاستور در حال رقم زدن آن هستند. این بی‌انصافی تمام است که آنها بخواهند با پیش زمینه های سیاسی و با اهدافی خاص وضعیت اقتصادی که عوامل متعدد در آن دخیل است را تک عاملی ببیند و برای پیشبرد مقاصد سیاسی به دولت و ریاست جمهوری را تخریب کنند.

عده ای قمار انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را بر روی مشکلات معیشتی مردم بسته اند؛ یعنی سعی دارند این مساله را طرح کنند و به آن دامن بزنند که مشکلات مملکت زیاد است و با یک روز و ۲ روز و سه هفته و یک ماه و ۲ ماه بیشتر و کمتر این مشکلات حل نمی شود. آنها به سبب برخی نارسایی ها در حوزه اقتصاد و معیشت مردم و متعاقب آن ریزش سرمایه اجتماعی، امروز خود را جریان سیاسی موفق و بلامنازع کشور می‌دانند و از هم‌اکنون معتقدند با این رویه در هر انتخاباتی که شرکت کنند بی‌شک موفق خواهند شد.

اگرچه آنها به خوبی می دانند که «اقتصاد» و «معیشت» همچنان اصلی‌ترین محور در انتخابات سال آینده خواهد بود اما نباید فراموش کنند که دامن زدن به این مساله مردم را نا امید می کند و در شرایطی که مشارکت آنها در انتخابات مهم است دیگر کسی دل به انتخابات نمی بندد؛ یعنی مردم مشکلات معیشتی را ساختاری می ببیند. بنابراین چنین اتفاقی یک واقعیت تلخ است که باید به خوبی بر آن آگاه باشند. آنها فقط و می توان گفتن تنها دست بر روی معیشت گذاشته اند و در حال بهره گیری سیاسی از این مطالبه هستند.

در هرحال اینگونه از تاثیرگذاری اقتصاد در انتخابات صحبت کردن باعث می شود که افرادی که در صحنه انتخابات حضور پیدا می‌کنند به خاطر سختی‌های اقتصادی مردم، حرف های پوپولیستی بزنند که خیلی با واقعیت منطبق نباشد یا شاید راهکارهایی ارایه کنند که راهکارهای مطلوبی برای اقتصاد کشور نباشد و با این حرف‌ها ممکن است فردی موفق به جلب نظر مردم شود و این خطری است که وجود دارد. به همین دلیل هم کاندیداها ممکن است شعارهایی مانند پرداخت مبالغی پول به مردم، مطرح کنند. این ‌ها انحرافاتی است که آرام آرام خودش را نشان می‌دهد.

سرخط اخبار پژوهش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha