برای ترانه نیز مانند شعر و هنر نمی توان تعریف جامعی ارایه داد اما به طور خلاصه می توان گفت، ترانه قالبی است که با عامه مردم سرو کار دارد؛ شعر و آهنگ برای هم ساخته شده و خواننده ای آن شعر را با توجه به قواعد موسیقیایی اجرا کرده است. با توجه به این تعریف می توان دانست که ترانه مخاطب خاصی چون اکثریت مردم با هر سطح سواد و فرهنگ سروکار دارد، باید دارای ویژگی های زبانی خاصی باشد و آن چیزی نیست، جز سادگی، روانی و نزدیک بودن به زبان عامه مردم و زبان محاوره. در میان شاعران و ترانه سرایان معاصر می توان به احمد نیک طلب مشهور به یاور همدانی اشاره کرد؛ شاعری صمیمی و بی ادعا با کوله بار بیش از نیم سده تجربه ادبی است که شعرش طعم دوستی و مهربانی دارد. شاعری که نامش ما را به یاد انجمن های ادبی تهران قدیم و سلوک ادبی شاعران آن روز و روزگار می اندازد.(۱)
زندگی و سیر ادبی
احمد نیکطلب مشهور به یاور همدانی در ۱۳۱۳ خورشیدی در یکی از محله های همدان و در خانواده که پدر و مادر اهل ادب و شعر بودند، چشم به جهان گشود. مادر او یکی از خوشنویسان برجسته بود که مشفق کاشانی از او به عنوان خوش خط ترین شاعر ایران یاد می کند. ۱۳ ساله بود که به سرودن اشعار پرداخت و در انجمنهای ادبی همدان و تهران از جمله انجمن ادبی ایران حضور فعال داشت و مدت چهار سال نیز دبیر انجمن ادبی حافظ بود.
به گفته خودش هر جمعه با پدرش علی نیک طلب به سر خاک باباطاهر همدانی میرفتند و ۲ بیتیهای او را میخواندند. او مدتی به تدریس در دبیرستانهای همدان و تهران روی آورد. سپس، کارمند بانک ملی ایران شد. کمتر از ۲ سال در آن جا به سر برد و بعد به سازمان رادیو رفت. پس از آن، از کارمندان شهرداری تهران شد. یاورهمدانی تحصیلات عالیه را در مقطع کارشناسی در دانشکده علوم و ارتباطات اجتماعی تهران به پایان برد.
وی سالها بعد در تهران فعالیت خود را ادامه داد. ابتدا در دبیرستان بامداد شروع به تدریس کرد و پس از آن با رفت و آمد به مجامع ادبی، با ذبیحالله ملکپور آشنا شد؛ فردی که مؤسس انجمن ادبی حافظ بود. حضور همدانی به عنوان یکی از دبیران انجمن ادبی حافظ و پس از آن همکاری با رادیو در کنار شخصیتهایی چون رهی معیری سبب شد تا شعر او مخاطب عام یابد و برخی از ترانههایش، به ویژه آن دسته از سرودههایش به لهجه محلی، از راه موسیقی به گوش مخاطبان شعردوست برسد.
او همچنین عضو هیأت مدیره انجمن ادبی و هنری ایران و هند و مؤسس انجمن ادبی شهرداری تهران نیز بود. همدانی در سالهای پس از انقلاب نیز در کنار شخصیتهای ادبی چون حسن لاهوتی، مشفق کاشانی و دیگران چراغ شعر و ادب را روشن نگاه داشت و با همکاری با نهادهای مختلف از جمله شورای شعر دفتر موسیقی وزارت ارشاد کارش را در این زمینه ادامه داد.
او خود در خصوص زندگی اش گفته بود: «بنده بعد از این که به تهران آمدم، دبیرستان بامداد شروع به تدریس کردم در همین زمان بود که به مجامع ادبی از جمله به منزل یکی از هنرمندان یعنی حاج ذبیح الله ملک پور راه پیدا کردم. ایشان انجمن ادبی حافظ را تشکیل دادند و بنده دبیری آنرا تا سال ۴۴ به عهده گرفتم. جلسات این انجمن هر پنج شنبه در منزل ایشان برگزار میشد. در ضمن دبیری انجمن به مجامع ادبی دیگر هم میرفتم. از جمله در انجمن ادبی ایران در محضر استاد (محمدعلی ناصح) که رییس انجمن هم بود، بهرهها بردم. یکی دیگر از این انجمنها، انجمن ادبی صائب بود که با پشتکار و پایمردی (خلیل سامانی) متخلص به موج اداره میشد. این انجمن هر ماه جزواتی به نام (باغ صائب) چاپ میکرد. ایشان ۲۲ سال این جزوه را منتشر میکرد و این جزوه هر ماه میان اعضا انجمن پخش میشد از جمله شعرهای من هم در آن چاپ میشد.» (۲)
از مجامعی که همدانی در آنها شرکت داشت، می توان به انجمن ادبی سعد معروف به کلبه سعد انجمن ادبی حکیم نظامی و انجمن ادبی شبهای شیراز اشاره کرد.
روش نیک طلب بیشتر غزلسرایی بود و بالطبع عمده شعرهای او در قالب غزل سروده شده است که مضامین این غزلیات بیشتر عارفانه و اجتماعی بوده و قسمت زیاد آن مربوط به دوران جوانی یاور بوده است. سبک مورد نظر او در سرودن غزل، تلفیقی از سبک عراقی و هنری و سعی او بر این بوده است که بینابین سمبولیسم و رئالیسم با بهرهگیری از ویژگیهای سبک هنری و عراقی و استفاده از مضمونهای کوتاه و پرمعنا سبکی انتخاب کند که بتواند بیانگر آراء و افکارش باشد. به جز قصیده و غزل، مثنوی و ترکیب بند، ترانه نیز بخشهای پایانی کتاب سایه سار الوند را به خود اختصاص داده است که موضوعات آنها اغلب مسایل اجتماعی و مذهبی است. افزون بر این ترانههای محلی که آخرین بخش کتاب را به خود اختصاص داده، بیشتر عاشقانه، عارفانه و انتقادی هستند و موقعیت آنها به خاطر احیای واژههای قدیمی همدانی است. جان کلام این که شعر خوب در هر قالب و سبکی که باشد زیباست؛ شعر نو باشد یا شعر سنتی. او گفته است: «من بیشتر به محتوا کار دارم و فرق شعر نو و سنتی در همین شکل ظاهر آن است. در سایه سار الوند در کنار سایر قالبها، اشعار نو نیز آمده است که بیشتر مربوط به گذشته است.»(۳)
آثار برجای مانده از همدانی
از او با عنوان ۷۰ سال گنجینه ادبی ایران، کوله بار ادبی ایران، تاریخ شفاهی ادبیات فارسی معاصر، پیر بی هیاهو و تنها فردی که با لهجه همدانی سرودههایش چاپ شده، یاد میشود. او در سرودن غزل، قصیده، ترانه، دو بیتی، قطعه سرشناس و صاحب نظر بود.
«گزیده اشعار افق الوند، دیوان اشعار سایهسار الوند، صبح فردا، شعر و شاعری نظم و نثر، از طهران تا تهران، دیوان رضی الدّین آرتیمانی، دیوان رفیق اصفهانی» از جمله آثاری است که از همدانی بر جای مانده است.
شعرهای یاور همدانی از آغاز دوران جوانی تاکنون در بیشتر نشریات کثیرالانتشار کشور قبل از انقلاب چون؛ «ندای اکباتان همدان، آفتاب شرق خراسان، اندیشه کرمان، آذرآبادگان» و مطبوعات پس از انقلاب انتشار یافته است. سالها تلمذ و شاگردی نزد اساتید شعر و ادب، از یاور همدانی شاعری ساخت که هم در شعر حرفی برای گفتن داشت و الگوی شاعران جوانتر بود و هم خلقی نیکو که همقطارانش از آن با عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای شاعر یاد میکنند.
چاپ آثاری در حوزه شعر، تحقیق و تصحیح نام او را در زمره شاعرانی که به صورت جدی و حرفهای به ادب فارسی میپردازند و شعر را زندگی میکنند، ثبت کرد. «مثنوی صبح فردا، سایهسار الوند»، تصحیح دیوان رضیالدین آرتیمانی و ... از جمله آثار اوست که به یادگار مانده است. قالبهای شعری او متنوع است اما بیشتر بر غزل تکیه دارد. از نظر وی شعری خوب به نظر می رسد که فارغ از هر قالبی، محتوای خوبی داشته باشد. نیکطلب از شاعران همکار با رهی معیری در رادیو ایران طی سالهای دهه ۲۰ به شمار میرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مدتها عضو شورای شعر و موسیقی بود.(۴)
شب آمد مهربان ما هم نیامد/فروغ روشن راهم نیامد/ دریغ از درد، فریاد و فغانم/
ز ماهی بر شد و ما هم نیامد/ به دست غم ز پا افتادم ای دوست/به دلجویی، دل آگاهم نیامد/ فروغ از دیدهام دامن کشان رفت/به دیدار از چه گهگاهم نیامد/سپیده سر زد و گل کرد خورشید/گل باغ سحرگاهم نیامد/ز سر سیل سرشک درد بگذشت/به سر رنج روانکاهم نیامد/دریغا در گلو بشکست فریاد
سرانجام یاور همدانی
احمد نیک طلب پس از سال ها فعالیت در حوزه ادب و زبان فارسی سرانجام در اسفند ۱۳۹۸ خورشیدی بر اثر بیماری چشم از جهان فروبست.
منابع:
۱. سایه سار الوند، یاور همدانی، انتشارات سوره مهر، تهران
۲. خلوت انس، مشفق کاشانی، تهران، ۱۳۶۸
۳. نشریه فصل نوین، سال چهارم؛ شماره ۱۴، کانون بازنشستگان شهرداری تهران
۴. کیهان فرهنگی؛ سال دهم؛ شماره ۳.
نظر شما