آری این روزهای حضور چندین ارومیه ای در تیم ملی والیبال از یک سو و میزبانی از رقابتهای هفته سوم لیگ ملتهای والیبال در این شهر از سوی دیگر، نقش آفرینی های نخستین کاپیتان ارومیه ای تیم ملی والیبال ایران را در ذهن والیبال دوستان زنده کرده است.
وی که مدتی نیز سرمربی تیم ملی والیبال ایران بوده، در سن ۷۵ سالگی هنوز در خانه والیبال ارومیه شور و شوق خاصی به دوستداران این ورزش می بخشد و حضورش مایه دلگرمی نوجوانان و جوانان است.
قلب وی به عشق والیبال می تپد و طرفدارانش به خوبی میدانند بهترین دوران عمر کارگرپیشه در سالنهای والیبال، کوچه پس کوچههای ارومیه و بر فراز تورهای این ورزش سپری شده و هیجان توپ و تور با گوشت و پوست و استخوان وی عجین شده است.
امروزه به پاس قدردانی از این اسطوره والیبال ایران، نخستین آکادمی کشور در شهر ارومیه به نام «یدالله کارگرپیشه» نامگذاری شده و سردیس زیبایی به پاس قدردانی از این پیشکسوت کارکشته برای نصب در شهر عشاق والیبال آماده شده است.
وی که در حین این مصاحبه گرمکن ورزشی مشکی رنگ و کتانی به پا داشت در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا مبنی بر اینکه چرا والیبال در ارومیه مورد اقبال عمومی قرار گرفته، گفت: والیبال در ارومیه یک ورزش خانوادگی است و با فرهنگ مردم منطقه عجین شده است.
کارگرپیشه با ذکر مصداقی، افزود: پس از من خواهرزاده ام، ساسان خداپرست در ۲۳ سالگی کاپیتان تیم ملی ایران شد؛ سالار کارگرپیشه تنها نوه پسری ام که یک والیبالیست تمام عیار به شمار می رود نیز الفبای والیبال را از همان ابتدا از خودم آموخت.
وی ارومیه را مهد والیبال نامید و اضافه کرد: در آلبوم شخصی ام عکسی از یک محیط روستایی دارم که در آن ۲ نفر تور والیبال را با دست گرفتهاند تا ۲ نفر دیگر بازی کنند؛ آیا این نشانگر عشق به والیبال نیست؟ من و هم دورهای هایم در کوچه پس کوچهها این ورزش را ترویج دادیم الان نبض والیبال در رگهای آن در جریان است. حضور پررنگ همیشگی بازیکنان ارومیه در تیم ملی نشان از استعدادیابی و تربیت بازیکنان تأثیرگذار در والیبال این شهر دارد.
اسطوره والیبال ایران دلسوزانه ادامه داد: بازیکنان مستعد زیادی سالانه در این شهر آموزش میبینند که با حمایت مسئولان میتوانند در این خطه ماندگار و برای تیمهای آذربایجان غربی افتخارآفرینی کنند.
وی پیشنهاد کرد تا زمینه فعالیت در رشته والیبال در کوچهها، بوستانها و پارکها به صورت سیستماتیک فراهم شده و به افزایش نشاط در جامعه منجر شود و گفت: نسل آتی در سایه ورزشهایی چون والیبال میتواند از سلامت روحی برخوردار شود.
کاپیتان اسبق تیم ملی والیبال همچنین در خصوص دستاوردهای میزبانی مسابقات هفته سوم لیگ ملتهای والیبال گفت: میلیونها بیننده از سراسر دنیا این بازیها را به تماشا خواهند نشست و ارومیه به عنوان یک شهر والیبال دوست معرفی خواهد شد.
کارگرپیشه مشتاقانه افزود: این رقابتها به حضور گردشگران از شهرهای مختلف ایران در ارومیه منجر شده و به فعال شدن هتلها و رستورانها در ایام برگزاری لیگ موجب میشود.
وی ادامه داد: خانوادهها پس از این رقابتها با اشتیاق بیشتری فرزندان خود را جهت فعالیت در این ورزش تشویق خواهند کرد و نبض این ورزش در شهر تندتر خواهد زد.
وی تاکید کرد: این میزبانی به ارتقای زیرساختهای ورزشی نظیر تجهیز و نوسازی سالن منجر شد و به بهسازی مسیرهای درون و برون شهری و زیباسازی فضای شهری کمک کرد.
پیر والیبال ایران در توصیه به تماشاگران گفت: انتظارم از حاضران در سالن غدیر ارومیه تشویق تیم ملی و پرهیز از هرگونه حاشیه سازی است تا فرهنگ والای منطقه و کشور به نحو مطلوبی برای میهمانان داخلی و خارجی معرفی شود.
سرمربی اسبق تیم ملی والیبال اظهار داشت: بازیهای تیم ملی تا الان مثبت بوده اما با در نظر گرفتن این نکته که اکثر تیمهای حاضر در رقابتها جوان گرایی کردهاند، این مسئله در تیم ما کم رنگ است.
سخنان اسطوره والیبال ایران تمامی ندارد و سراسر مملو از دلسوزی و نوع دوستی است اما والیبال و ارومیه جز جدایی ناپذیر جملاتش به شمار می رود.
حضور مراجعه کنندگان مختلف که برای عرض سلام، احوال پرسی یا مشاوره ورزشی از استاد سراغ میگرفتند باعث نشد استاد سررشته بحث را گم کند و مصاحبه با وی در فضایی بسیار صمیمی ادامه پیدا کرد.
دوستان، بازیکنان و مربیان والیبال با احترام خاصی خدمت ستاره پرفروغ دهههای ۴۰ و ۵۰ میرسیدند و استاد با تواضع به احساسات یکایک آنان پاسخ میداد.
مرد خستگی ناپذیر والیبال پس از اینکه چند مراجعه کننده را راهی کرد، با هیجان خاصی گفت: از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۸ بازیکن تیمهای ملی بودم و پس از آن نیز سالها سرمربیگری تیم ملی و تیمهای مختلف را بر عهده گرفتم. سال ۱۳۵۸ که تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم، مسئولان به دنبال به راه انداختن بازی خداحافظی شدند؛ من قبول نکردم چون تا این لحظه احساس نمیکنم از توپ و تور خداحافظی کردهام. همواره به بازیکن سازی پرداختهام و صدای شادی بازیکنان در سالنها مایه آرامش ام بوده است. شبها از اینکه که با وجدانی آسوده سر بر بالین میگذارم احساس آسودگی میکنم؛ هدایت صدها جوان به سالنهای ورزشی برای سپری کردن اوقات فراغت مایه دلگرمی و آرامش من است.
مصاحبه که تمام شد در مسیر برگشتم از «میدان احد» ارومیه واقع در «آپادانا» عبور کردم تا در بعد از ظهری بهاری، شوق عاشقانی که در پاییز عمر خود والیبال را بر فراز تورهای زیبای این ورزش نفس می کشند تماشا کنم؛ جوانان امروز مشتاقانه در میدانهای آسفالته این زمین قدیمی به مصاف جوانان دیروز رفته بودند تا با تجربه لحظاتی هیجان انگیز درس وفاداری به والیبال و عشق به توپ و تور را از آنان یاد بگیرند.
اینجا «ارومیه» شهر عاشق پیشههای والیبال و شهر کارگرپیشه هاست.
۷۱۲۹/۳۰۷۲
نظر شما