۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۱۵:۰۲
کد خبر: 83295034
T T
۰ نفر
اندر مصائب پژوهشگران اجتماعی در ایران

تهران- ایرناپلاس- مشكلات پژوهشگران كم نیست، از نبود حمایت مالی و معنوی گرفته تا عجین نبودن روند توسعه با پژوهش. اما گویا این مشكلات عمومیت دارد و مربوط به اینجا و كشورهای دیگر نیست و اعمال قدرت و نظارت كسانی كه منابع قدرت و ثروت را در دست دارند همواره در طول مدنیت‌های مختلف وجود داشته است.

یك مردم‌شناس و پژوهشگر اجتماعی می‌گوید: موانع و محدودیت‌هایی در زمینه پژوهش و تحقیقات اجتماعی با تأكید بر آسیب‌ها را در سه دسته می‌توان بررسی كرد. در درجه اول مانع و حساسیت، از طرف خودِ جامعه هدف است كه به‌دلیل تابو بودن موضوعات با مقاومت برخی از آنان روبه‌رو می‌شوید. در مرحله بعدی برخی از تنگ‌نظری‌ها، اعمال محدودیت غیركارشناسی مقامات دولتی و حاكمیتی، حساسیت بزرگان دینی، رهبران اجتماعی و محلی یا حتی انتظامی. دست‌آخر هم واكنش‌های سلبی و ایجابیِ سیاستگذاران، گاه جامعه كلاسیك دانشگاهی، گروه‌های فشار و افراد و جناح‌های كه منافع و تفكراتشان با نتایج برخی از تحقیقات ممكن است تهدید شود پژوهشگران را با موانعی روبه‌رو می‌كند.

پژوهش علمی، مطالعه‌ای نظام‌مند برای حل یك مشكل و اصلی‌ترین نیروی محركه‌ای است كه یك جامعه در مسیر ترقی از آن بهره‌مند می‌شود. موضوعی كه كشورها از آن به‌عنوان یكی از شاخص‌های مهم رشد نام می‌برند.

در این میان، پژوهشگران كم مشكل ندارند. نبود حمایت مالی و معنوی، تجهیزات و امكانات، كمبود سرانه پژوهشی، ضعف مدیریت صحیح و همه‌جانبه، سردرگمی مراكز پژوهشی، كم‌ اهمیت دادن به پژوهش در بخش صنعت، سهم اندك پژوهش از تولید ناخالص ملی و عجین نبودن روند توسعه با پژوهش از جمله مهم‌ترین معضلاتی هستند كه بخش پژوهش در ایران با آن دست به گریبان است.

كامیل احمدی، مردم‌شناس و پژوهشگر اجتماعی است كه با وجود برخی از این محدودیت‌ها همچنان خوش‌بینانه فعالیت تحقیقاتی انجام می‌دهد. احمدی درباره موضوعات فرهنگ محلی، كودكان، زنان و حقوق اقلیت‌ها كار پژوهشی می‌كند. چند روز پیش، تحقیق جدیدش (پژوهشی جامع در باب ازدواج موقت، صیغه محرمیت در ایران) با عنوان «خانه‌‌اي بر روي آب» در قالب یك كتاب رونمایی شد. این پژوهشگر تا امروز پژوهش‌های «نگاهي دیگر به شرق و جنوب شرقي تركیه»، «قتل‌هاي ناموسي»، «به نام سنت» (پژوهشی جامع در باب ختنه زنان در ایران)، «طنین سكوت» (پژوهشی جامع در باب ازدواج زودهنگام كودكان در ایران)، «تغییرهویت ایزدی در كردستان عراق، تركیه و سوریه» و «خانه‌‎اي با در باز» (پژوهشی جامع در باب ازدواج سفید در ایران) در قالب كتاب منتشر كرده كه به فارسی و انگلیسي و گاهی به تركي و عربي به چاپ رسیده است. تابستان گذشته جایزه ادبیات و علوم انساني بنیاد جهاني صلح در دانشگاه جورج واشنگتن به دلیل پژوهش‌های مذكور به او اهدا و چند سال پیش نیز كاندیدای جایزه «ایكرو» در دانشگاه حقوق لندن شد.

در ارتباط با مسائل و مشكلات پژوهشگری اجتماعی در ایران با كامیل احمدی، مردم‌شناس و پژوهشگر گفت‌وگو كردیم.

ایرناپلاس: بیش از یك دهه است كه شما درباره مسائل اجتماعی تحقیق و پژوهش می‌كنید. شرحی از زندگی پژوهشگرانه و مسیری كه تا امروز طی كرده‌اید، برای ما می‌گویید؟

احمدی: عقبه تحصیلاتی من در مورد مردم‌شناسی اجتماعی است و حدود 14 سال است كه در این زمینه پژوهش می‌كنم. قبل از اینكه وارد حوزه مردم‌شناسی اجتماعی و تخصصی وارد تحقیق شوم، مردم‌شناسی تصویری خواندم. از آنجایی كه تنوع و گرایش در مردم‌شناسی همانند دیگر رشته‌های علوم انسانی زیاد است، از همان ابتدا تصمیم گرفتم تخصصی كار كنم و به مرور وارد دو حوزه شدم؛ یكی حوزه آسیب‌های اجتماعی با تأكید بر سنت‌های آسیب‌‎زا از جمله معضلات كودكان، زنان و خانواده و دیگری مسائل اقلیت‌های قومی، دینی و جنسی بود. در كل مسائلی كه تابو به شمار می‌آمد و كمتر در مورد آن‌ها پژوهش‌های عمقی شده بود. با این تخصص عملی به این موضوع‌ها پرداختم و اعتقاد دارم تحقیقات نباید صرفاً برای تحقیق انجام شوند، بلكه وارد سیاستگذاری و كمك به وضع قوانین تازه یا اصلاح قوانین موجود به نفع جامعه هدف در وهله اول و پیشرفت جامعه در كل باشند. شما اگر سیكل‌ كارهای تحقیقاتی بنده را نگاه كنید، شروع آن ابتدا در ایران نبوده و در خارج از كشور بوده؛ از جمله كشورهایی كه در آن‌ها تحصیل و كار كرده‌ام.

اگر توجه كنید در موضوع خودسوزی زنان، قتل‌های ناموسی، ختنه زنان، ازدواج كودكان، ازدواج سفید، صیغه محرمیت و مسائلی از این دست كه درباره‌اش كار كردم، بخشی از اجتماعی بودند كه در اقلیت هستند. عمده این كارها هم كار میدانی است. یعنی شما لازم است از پشت میز و از روی مبل راحتی‌تان بلند شوید و وارد این میدان شوید و ماه‌ها و گاه سال‌ها صرف شناخت عوامل بروز و شیوع و تداوم یك موضوع یا پدیده اجتماعی كنید. مناطقی كه اغلب در دوردست‌ترین و محروم‌‍ترین استان‌ها هستند و متفاوت از فرهنگی كه شما به‌عنوان یك پژوهشگر از آن آمده‌اید. این باعث می‌شود قبل از این كه وارد مرحله میدانی شوید بسیار مطالعه كرده، برای شناخت میدان به آنجا سفر كنید و شاید لازم باشد كه به شیوه آزمایشی و پایلوت درصد موفقیت و پایای پژوهش خود را بیازماید كه همه این‌ها مستلزم زمان، دانش و تجربه است.

از آنجا كه عمده كار میدانی و تحلیلی، «داده مبنا» است منابع انسانی‌ كه به كار می‌برید باید منابع محلی باشند و از راهنماهای محلی استفاده كنید. این افراد باید آموزش‌های لازم را دیده باشند یا ببینند. از ابتدا باید روند خودتان و تیمتان را با آن جغرافیایی كه در آن كار می‌كنید، آدابته كنید. مطالعه موضوعات اجتماعی با تأكید بر كار میدانی ممكن است شما را به جنوب ایران بكشاند و در عین حال همان موضوع را هم در شمال ایران باید مطالعه كنید. زیرا آنجا نیز همین موضوع شایع است. اینجا متوجه می‌شوید كه در بررسی یك موضوع، گاه دو نوع برخورد و مكانیزم متفاوت و نیروی انسانی متعلق به دو جامعه هدف را باید داشته باشید. زیرا گرچه موضوع ممكن است یكی باشد، اما نوع اجرا، باورها و عوامل بسترساز آن با هم متفاوت هستند و این از پیچیدگی‌ها و در عین حال از زیبایی‌هایی كار مردم‌شناسی اجتماعی و كار میدانی است.

ایرناپلاس: در ابتدا از كجا شروع كردید؟

احمدی: در زمان تحصیلم كه فرصت‌های مطالعاتی و طرح‌های دانشگاهی‌ام را بعد از تحصیلم می‌گذراندم كارم را از جوامعی كه سنخیت زیادی با فرهنگ جوامع شرقی و ایران نداشتند، شروع كردم. بخشی از كارهای اولیه كه در قالب پروژه و طرح‌های كوتاه انجام دادم با اقوام مهاجری بود كه در اروپا زندگی می‌كردند. بخشی دیگر از كارهایم در دوران تحصیل و بلافاصله بعد از آن در طرح‌های سازمان‌های محلی و بین‌المللی خیریه در نواحی از آفریقا و آمریكای لاتین بود.

گاهی آسیب‌های اجتماعی و موضوع‌های اقلیتی فارغ از فاصله‌های جغرافیای خیلی به هم نزدیك هستند و تفاوت زیادی از نظر فرهنگی ندارند، اگرچه از لحاظ شكلی و روشی با هم می‌توانند متفاوت باشند. فرهنگ كاملاً یك مقوله جدایی است و جزئیات بسیار حساسی هم در آن نهفته است، مثلاً اگر در نگاه كلی شما به آسیب ختنه كردن زنان بپردازید كه كاری بود كه من از آفریقا با آن آشنا و شروع كردم و در ایران به اتمامش رساندم، چندان تفاوتی از نوع نگاه جامعه درگیر با آن، كاربرد و ایدئولوژی كه در پشت این پراكتیك وجود دارد، در میان این دو منطقه جغرافیایی نیست.

در طول مدنیت‌های مختلف آداب و رسومی شكل گرفته‌‌اند كه ریشه در تاریخ، فرهنگ و جغرافیایی آن مناطق دارد. بخشی از سنت‌ها می‌توانند درعصر جدید آسیب‌زا به حساب بیایند اگرچه برخی از این رسوم گاهی آمیخته با دین و فرهنگ رایج این اجتماعات نیز شده است. من از این دست موضوع‌ها را در كارهایم دیده‌ام. برای مثال ختنه زنان عمومیت زیادی در كشورهای مختلف جهان دارد، فقط ممكن است نوع نگاه جامعه هدف به آن متفاوت باشد، اما از لحاظ روشی خیلی به همدیگر نزدیك هستند. همچنین عوامل بروز، شیوع و تداوم آن در اكثر موارد مشترك است. موضوع ازدواج كودكان كه از دل پژوهش بنده درباره ختنه زنان درآمد و من در آنجا به آن علاقه‌مند شدم، در مناطقی از جهان هم عمومیت دارد. حالا در بخشی از جهان به‌صورت یك طرح قانون‌مند درآمده است و برای جلوگیری از گسترش آن، محدودیت قوانینی نیز از قبیل افزایش سن ازدواج و بسترسازی فرهنگی برای آن اعمال كرده‌اند كه در كاهش آن هم بی‌تأثیر نبوده است.

ایرناپلاس: چه محدودیت‌ها و موانعی در زمینه كار مردم‌شناسیِ میدانی و پژوهشگری اجتماعی در كشور وجود دارد؟

احمدی: قطعاً در حوزه كار پژوهشی همیشه محدودیت وجود دارد و این فقط مختص به ایران نیست، اگرچه در برخی كشورها كه دولت‌ها به محققان و پژوهش‌های علمی به‌عنوان راهنما و هشدارهایی برای پیشگیری از بروز و حتی كنترل مشكلات نگاه كرده و در حین حال ابزاری برای درك بدون واسطه و بیشتر از اجتماع در عین حال برای وضع قوانین به‌روز و حتی مشروعیت بیشتر به خودشان نگاه می‌كنند و بودجه‌های هنگفتی به آن اختصاص می‌دهند. معمولاً محدودیت‌ها در حوزه كار مردم‌شناسی از چند جنبه قابل‌بررسی هستند. در درجه اول من اعتقادم بر این است كه گاهی مانع، خودِ جامعه هدف است كه شما در موضوع پژوهش با مقاومت آن‌ها (رهبران و طیف‌های كه منابع قدرتی) روبه‌رو می‌شوید؛ حساسیت‌هایی كه در حین انجام كار و در اتمام كار خود با آن برخورد می‌كنید. می‌توان گفت مشكلات و محدودیت‌هایی كه شما دارید با اشخاصی هست كه در درون سیكل قدرت و نخبگان هستند. این‌ها كسانی نیستند كه معمولاً در پست‌های دولتی و رسمی و مركزی باشند. برای مثال، رهبران دینی آن جوامع، رهبران اجتماعی و افرادی كه تأثیرگذار هستند. اگر شما از راه‌های درست لابی‌گری و مذاكره پیش از ورود به میدان برخوردار نباشید و كسب اجازه و رضایت افراد را نداشته باشید، در روند كار با مشكلات و محدودیت‌هایی روبه‌رو خواهید شد. در كار میدانی با جامعه هدف از آنجایی كه تك‌تك با آن‌ها برخورد می‌كنید، خیلی از حساسیت‌‌های اولیه كه بیشتر بر اثر عدم شناخت است بر طرف می‌گردد. چون رابطه انسانی به وجود می‌آید و این ارتباط‌سازی برای ابتدای كار باید به بهترین شكل ممكن صورت بگیرد. از طرف دیگر، محدودیت‌های اولیه بیشتر دراثر نبود اعتمادسازی است و ممكن است از دیدگاه آنان خودی حساب نشوید، اما بعد از مدتی خودبه‌خود برطرف خواهد شد.

در زمینه پژوهش و تحقیقات اجتماعی سه دسته محدودیت‌ وجود دارد؛ در درجه اول مانع و حساسیت، از طرف خودِ جامعه هدف است كه به‌دلیل تابو بودن موضوعات پژوهشی با مقاومت برخی از آنان روبه‌رو می‌شوند كه گاهی هم قابل درك است، زیرا این سُنن آسیب‌زا به بخشی از هویت آن گروه یا جامعه تبدیل شده است. در مرحله بعدی برخی از تنگ‌نظری‌ها، اعمال محدودیت و غیركارشناسی مقامات دولتی و حاكمیتی، حساسیت بزرگان دینی، رهبران اجتماعی و محلی یا حتی انتظامی. دست‌آخر هم واكنش‌های سلبی و ایجابیِ سیاستگذاران، گاه جامعه كلاسیك دانشگاهی، گروه‌های فشار و افراد و جناح‌های كه منافع و تفكراتشان با نتایج برخی از تحقیقات ممكن است تهدید شود پژوهشگران را با موانعی روبه‌رو می‌كند.

گروه دومی كه ممكن است شما در طول كار با آن برخورد كنید در بُعد رسمی است؛ یعنی مقامات دولتی و محلی. اینجا بحث كمی رسمی‌تر می‌شود و افرادی كه ذی‌نفع و ذی‌نفوذ هستند به این دست از تحقیقات واكنش سرد نشان می‌دهند.

دسته سوم محدودیت‌ها در پایان كار است و اینجا در بُعد كلا‌ن‌تر، یعنی سیاستگذاری‌ها و بعد مركزی كه وقتی تحقیق شما به‌عنوان یك پژوهش درمی‌آید و مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. قطعاً هم با دیدگاه‌های متفاوتی كه سازمان‌ها، نهادها، دولت‌ها و سیستم‌های موجود هستند و به پژوهش نگاه می‌كنند. اینجا شما بازخورد كار خود را دریافت خواهید كرد این بازخوردها متفاوت است؛ بعضی به شكل اظهارنظر و بعضی هم اعمال یكسری محدودیت‌ها مثل قانون است.

از نظر من، پژوهشگر در حیطه كار ما با این سه مرحله محدودیت روبه‌رو است، اما فكر می‌كنم كه عمومیت دارد و مربوط به اینجا و كشورهای دیگر نیست و اعمال قدرت و نظارت كسانی كه منابع قدرت و ثروت را در دست دارند همواره در طول مدنیت‌های مختلف وجود داشته است. این‌طور به نظر می‌رسد كه همین‌طور پیش خواهد رفت و این به این معنا می‌تواند باشد كه پژوهشگر شاید با تمام نظارتی كه در روند تحقیق و مورد ممیزی قرار گرفتن اثرش در طول پروسه گرفتن مجوز كتاب و چاپ آن كه روی كارش دارد، باید بداند كه حدودی مشخص و گاه نامشخص وجود دارد و در حین اینكه ممكن است آزادی بیان هم‌اكنون برایش موجود باشد، اما به آزادی بعد از بیانش هم فكر كند.

ادامه دارد...

گفت‌وگو از آسو محمدی
۰ نفر