۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ۲۰:۰۸
کد خبر: 83270025
T T
۰ نفر

درس هايي كه سيل به ما داد- رشيد بهاروند*

۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ۲۰:۰۸
کد خبر: 83270025
درس هايي كه سيل به ما داد- رشيد بهاروند*

تهران - ايرنا - سيل طي 2 هفته گذشته بخش هاي وسيعي از كشور را در برگرفت و به زيرساخت ها آسيب رساند و بسياري را نابود كرد، مردم را بي خانمان و آواره ساخت و براي كشور مشكلاتي بوجود آورد.

سيل و زلزله و طوفان از جمله بلاياي طبيعي هستند و اجتناب ناپذير، اما با كمي تعقل و برنامه ريزي مي توان خسارات و تبعات آنها را به حداقل رساند.
امروزه رشد تكنولوژي به بشر كمك كرده خيلي از بلاياي طبيعي را پيش بيني و مديريت كند و از خسارات بكاهد و... .
وقتي در كشور زلزله خيز ژاپن وقوع زمين لرزه هاي تا پنج ريشتر را غيرقابل اعتنا مي دانند اين مويد برنامه ريزي آنان براي حفظ زيرساخت هاست، ژاپني ها خطوط مواصلاتي و مخابراتي را چنان مديريت و احداث كرده اند كه كمتر اتفاق افتاده لرزش هاي زمين به آنها آسيبي رسانده باشد.
در سيل اخير در استانهاي لرستان و خوزستان بيشترين خسارات به زير ساخت هاي مواصلاتي وارد شد و وقتي راهها در مناطقي از استان لرستان قطع شد، ديديم كه امكان هرگونه امداد رساني هم تا چند روز امكان پذير نبود و برخي مردم تا سه شبانه روز بدون آب و غذا در ارتفاعات، شب را به روز و روز را به شب رساندند تا ابرها كنار روند و صداي بالگردي اميد زنده ماندن را در آنان بوجود آورد.
راستي اگر همه بسيج نمي شدند و برخي از جان مايه نمي گذاشتند الان چه پاسخي به دنيا به عنوان ابرقدرت خاورميانه مي داديم ؟
دست آنهايي كه شبانه روز كوشيدند و به داد هموطنانمان در استانهاي سيل زده رسيدند را مي بوسيم به همه آنها خداقوت مي گوييم و از عمق وجود برايشان دعا مي كنيم ولي روي سخنم با من مديري است كه در انجام مسئوليتم قصور كردم شايد هم جايگاهي كه در آن قرار گرفته ام با توانم همخواني ندارد.
وقتي سازمان هواشناسي يك ماه قبل از بارش ها ، نسبت به وقوع سيل در مناطق وسيعي از كشور هشدار مي دهد و ستادهاي بحران تشكيل مي شود و جلسه پشت جلسه! چرا بايد در اولين روز راههاي منتهي به چند شهر و صدها روستا بلافاصله قطع و در برخي جاها تا چهار يا پنج روز از سرنوشت مردم آن مناطق بي خبر باشيم.
براي مقابله با سيل خانمانسوز چه كرديم؟ غير از اين است كه دست روي دست گذاشتيم تا آب همه چيز را برد بعد امكانات كشور را بسيج كرديم كه چه و چه بكنند؟ چرا فقط هشدار داديم؟
وقتي در شهر خرم آباد سيل جاري شد بسياري از كانال هاي آب كنار خيابان مملو از زباله و نخاله هايي بود كه مانع از عبور آب مي شدند. چرا پيش از باران خيابان ها تميز نشده بود تا ارتفاع آب در جاهايي در مركز شهر به هشتاد سانتي متر نرسد؟
چرا بايد پل هايي كه در شهر خرم آباد احداث شده بودند آنقدر كم ارتفاع باشند تا نخستين آب ها نه از زير بلكه از بالايشان بگذرد و بعد هم خود آب زحمت برداشتنشان را بكشد؟
چرا زير گذرهاي احداثي داخل شهر نيم ساعت بعد از باران پر از آب شود؟ چرا بزرگراه خرم آباد به انديمشك به عنوان شريان حياتي شمال به جنوب كشور به علت ريزش كوه بسته شود؟
چرا در صدها نقطه آسفالت جاده ترانزيتي اين همه نشست كند؟ چرا و چراهاي بسيار... .
اينكه دست روي دست بگذاريم و همه بي توجهي هايمان را به پاي بلاياي طبيعي و قضا و قدر بگذاريم حرف بي ربط و راهي براي فرار از مسئوليت است .
همه مسئوليم ؛ بايد آنان كه در ساخت پل هاي بي كيفيت ، آسفالت جاده ها، احداث سيل بندها ، مجوز ساخت در حريم رودخانه ها و... قصور داشته اند به شدت مواخذه شوند؛ بايد تاوان پس بدهند و به اشد مجازات برسند.
وقتي پل كاكارضا در مسير خرم آباد به الشتر كه فقط 2 سال از عمرش مي گذرد بعد از سيل تخريب مي شود و كمي بالاتر پل قديمي با قدمت 300 ساله همچنان پابرحاست بايد به حال طراح و مجري و ناظر پل جديد گريست.
در بسياري نقاط كشور پس از يك بارندگي مختصر هزاران چاله در خيابان و جاده ها ظهور مي كنند ، به خدا قسم اينها ربطي به بلاياي طبيعي ندارد اين مويد بي توجهي ما و مجريان آسفالتي است كه به جاي ماسه ، خاك را با قير قاطي كرده اند و آب باران خاك را شسته و نقطه خلاف مان را نشان داده !
چرا پل هاي چند صد ساله در استان لرستان فرو نريختند؟ آيا در زمان احداث اين بناها از رياضيات و استاتيك و انتگرال و سينوس و تانژانت و محاسبات ميكروني استفاده مي شد ؟ آيا تكنولوژي روز به كمك محدثين آمده بود؟ آيا مهندسان با ابررايانه ها، ريزترين داده ها را محاسبه و تحويل مي دادند؟
بياييم كمي در خودمان غور كنيم، والله به بيراهه مي رويم ، هزاران ميليارد بودجه كشور را هدر مي دهيم و هيچ كداممان هم شهامت قبول مسئوليت و پاسخ دهي را نداريم.
برادر و خواهر! باور كنيم كه عدم تعهد و توجه، سهل انگاري و نبود وجدان كاري اصالت چندهزار سال مان را نابود مي كند! اگر قرار است وزش بادي نه چندان تند بنايمان را فرو ريزد پس چرا اين همه بودجه را صرف پژوهش و آموزش دانشگاهيان مي كنيم؟ داريم چه چيزي را آموزش مي دهيم ؟
اگر استادمان بد آموزش داده بايد در نحوه كارش تجديد نظر كند ، اگر در دادن پروژه به نااهل دست آلوده اي مشاهد شد قطعش كنيم ؛ اگر پيمانكاري در اجرا قصور كرده و مهندس ناظر قصور را ناديده گرفته با هر دو برخورد كنيم.
به هيچ وجه راضي به خلع صرف يك متخلف از مسئوليت نيستيم بلكه اعتقاد داريم قانون بايد علاوه برخلع ، اشد مجازات را در مورد او اعمال كند.
بايد از نياكان درس بگيريم كه چگونه با دست خالي و حداقل امكانات بهترينها را ساختند.
چرا بايد براي يك ملاحظه سياسي يا اعمال نفوذ يك مسئول بي مسئوليت، تاج سدها را كوتاه كنيم و هر روز دل مردم پايين دستي را بلرزانيم؟ چرا همه چيز را فداي مصالح شخصي و حزبي كنيم؟ چرا در جا نمايي احداث كارخانه ها، راهها و سدها ملاحظه كاري مي كنيم تا پيامدش زيرآب رفتن جاده هاي احداثي و كارخانه ها و كارگاهها و شور شدن اراضي كشاورزي به خاطر نفوذ آب پشت سد به كوه هاي نمك را شاهد باشيم؟
چرا خانه هاي چندين ساله در زلزله كرمانشاه كمترين آسيب و مسكن مهرهايمان بيشترين آسيب ها را ديدند؟ اينجا همه مقصريم و در به باد دادن بيت المال و حق مردم در دنيا و آخرت بايد جواب بدهيم.
والله نياكان ما خيلي سالم تر زندگي مي كردند، به اخلاق و حق الناس بسيار پايبند بودند، از كار نمي زدند، سرهم كلاه نمي گذاشتند با واژه هاي نفاق و دروغ بيگانه بودند و آنچه مي گفتند همان را انجام مي دادند و همين هم راز بقاي نامشان و ماندگاري يادشان بود.
مخلص كلام...
بياييم از گذشتگان درس بگيريم ، دنيا به آخر نرسيده ، نسل هاي ماندگار، ما و كردارمان را مطالعه خواهند كرد؛ بياييم شهامت و صداقت را سرلوحه كارمان قرار دهيم اگر مسئوليتي مي گيريم به انجام آن معقتد باشيم و اگر نيستيم با شهامت بگوييم من براي اين كار ساخته نشده ام.
نظارت و اجراي طرح هاي عمراني را جدي بگيريم و راه هاي گريز را ببنديم، مواظب دست هاي آشكار و پنهان باشيم و آنچه را كه مرضي خداست انجام دهيم.
مباد يك مجري بي سواد تمام داده هاي علم مهندسي را به سخره بگيرد ، به ناظرين، مهندسين و مجريان متعهد بيشتر بها بدهيم، مديران لايق را تاج سرمان قرار دهيم و نالايقان را از محيط دور كنيم.
بياييم عهد كنيم سياسي و ملاحظه كاري ممنوع! بيايم قشري نگري و رابطه بازي را دور بريزيم و با هم عهد ببنديم فقط و فقط و فقط ايران؛ ما ايران آباد مي خواهيم ، ايراني كه نسل هاي بعد به آن افتخار كنند.
* روزنامه نگار
۰ نفر