۲۵ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۳۸
کد خبر: 83171761
T T
۰ نفر
رایزنی های گسترده در بین النهرین و بررسی گمانه ها

تهران-ایرنا- به دنبال سفر مایك پمپئو وزیر خارجه آمریكا به عراق در اوایل هفته جاری، بغداد به كانون رفت و آمدهای سیاسی و دیپلماتیك تبدیل شد، بطوری كه هیات هایی بلند پایه از ایران، اردن و فرانسه به سرزمین بین النهرین سفر كردند.

هنوز درباره روح مذاكرات و گفت وگوها جزییات زیادی به رسانه ها درز نكرده است، اما با توجه به تحولات بین المللی و منطقه ای و جهت گیری های جدید آمریكا در غرب آسیا و نیز خیز عراق برای ورود به مرحله بازسازی بعد از جنگ علیه داعش، می توان گمانه هایی را در خصوص سفرهای سیاسی اخیر مطرح دانست.

*یارگیری منطقه ای
اینطور كه به نظر می رسد، یكی از گمانه ها در ارتباط با رایزنی های اخیر در بغداد، بحث یارگیری و صف بندی ها در چارچوب تقلای دونالد ترامپ با هدف اجماع سازی علیه ایران باشد.
برخی ناظران را بر این عقیده است، ترامپ كه سفر سرزده اش به عراق به مناسبت سال نو مسیحی و حضور در جمع نظامیان آمریكایی در پایگاه عین الاسد در استان الانبار ، بدون هماهنگی و اجازه دولت مركزی (بغداد) انجام شد و خشم دولتمردان عراقی را به دنبال داشت، تلاش كرده است با گسیل پمپئو ضمن ایجاد نظر مثبت در رهبران این كشور ، بغداد را در ائتلاف ضد ایرانی همراه كند.
تا اینجای كار ، ترامپ در ایجاد یك ائتلاف جهانی علیه ایران نتوانسته است، كشورهای عضو اتحادیه اروپا ، روسیه و چین را با خود همراه كند و به همین دلیل خود را در انزوای بین المللی یافته است، ازهمین رو به دنبال یك اجماع منطقه ای، به همراه دولت های اروپای شرقی است.
ترامپ برای تشدید فشارها به ایران ، در منطقه سعودی ها و رژیم صهیونیستی و خارج از منطقه نیز دولت های اروپای شرقی را هدف گذاری كرده است و قصد دارد در نشستی در ورشو آنان را گردهم بیاورد و در برابر قدرت های موثر بین المللی مانند چین، روسیه، آلمان و انگلیس و فرانسه و نیز ایتالیا یك نمایش براه بیاندازد.
این ناظران ، سفر هیات های ایرانی، فرانسوی و اردنی به بغداد را در همین چارچوب ارزیابی می كنند و سفر وزیر خارجه فرانسه به بغداد را به فاصله كمتر از یك روز از دیدار رسمی از اردن قابل تامل می دانند.
همچنین سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به بغداد كه در پی سفر پمپئو صورت گرفت، در تحلیل های رسانه ای، به عنوان یك سفر مقابله به مثل گونه هم از آن یاد می شود.

*رقابت برای حضور در بازار عراق
اكنون عراق كه از جنگ 3 ساله با داعش (2014-2017) دچار خسارات غیر قابل برآورد شده است، در حال ورود به دوره بازسازی است.
عراقی ها اواخر سال 2017 میلادی با آزادسازی كامل موصل جنگ علیه داعش را در عرصه نظامی خاتمه دادند و از همان هنگام كار پاكسازی مناطق آلوده بویژه در مناطق شمالی این كشور را آغاز كردند ، اما گستره و سطح آلودگی و ویرانی ها به حدی است كه كار به كندی پیش می رود.
نكته دیگر موضوع انتخابات در عراق بود كه این كشور می بایست برای ورود به مرحله بازسازی ، از این خان عبور كند كه این رویداد مهم در سال 2018 به انجام رسید و عراق تركیب نظام سیاسی و اداری خود را برای 4 سال آینده به رهبری عادل عبدالمهدی شناخت.
بنابراین از اواخر 2018 كه دولت جدید عراق حركت خود را در جاده اداره كشور شروع كرد، بحث بازسازی در اولویت برنامه های دولت جدید قرار گرفت.
از همین رو آغاز مرحله جدیدی از دیپلماسی با سفر هیات های سیاسی ، اقتصادی از كشورهای مختلف به بغداد قابل پیش بینی بود.
اما نكته ای كه در سفر اخیر پمپئو وزیر خارجه آمریكا به بغداد برجسته شد، بحث های منطقه ای و از جمله تحركات ضد ایرانی این كشور و در چارچوب یارگیری ترامپ بود؛ موضوعی كه ناظران بین المللی نیز برای آن شانس زیادی قائل نیستند.
اما در پی این سفر ، وزیر خارجه فرانسه و عبدالله دوم شاه اردن هم این هفته به بغداد رسیدند؛ همزمان با سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران.
شاید بتوان به نوعی سفر عبدالله و وزیر خارجه فرانسه را از منظر محتوایی در ادامه سفر پمپئو تلقی كرد و برای آن ابعاد و سطوح سیاسی قائل شد، اما در عین حال می توان این سفرها را به نوعی دیگر و در قالب رقابت منطقه ای و بین المللی برای حضور در بازار عراق بویژه در دوران بازسازی این كشور ارزیابی كرد.
اردن و فرانسه هر دو كشورهایی بودند كه تا پیش از اشغال عراق توسط آمریكا و سقوط صدام، به عنوان شركای اصلی بغداد تلقی می شدند.
اردن سالانه برای سالیان طولانی از مقادیری نفت اهدایی از سوی صدام تغذیه مالی می شد و عراق نیز یكی از مطمئن ترین خطوط لوله انتقال نفت را به بندر عقبه از مسیر اردن در اختیار داشت و نفت خود را از آنجا به بازار بین المللی صادر می كرد.
فرانسه نیز یكی از مهمترین شركای تجاری و صنعتی عراق دوران صدام بود كه علاوه بر تجارت عمومی، در حوزه های نظامی نیز روابط گسترده ای با بغداد داشت، بطوری كه پاریس نیازهای نیروی هوایی ارتش بعثی صدام در جنگ علیه ایران را با جنگنده های میراژ 2000 و سوپراتاندارد تامین كرد.
حالا حجم عظیمی از خرابی ها و خسارات برای دولت مركزی عراق از جنگ علیه تروریسم به جا مانده است؛ پل ها و جاده ها، زیرساخت ها ، پالایشگاه ها و بسیاری از تاسیسات شهری دستكم 4 استان شمالی عراق به میزان بیش از 80 درصد نابود شده است و دولت مركزی عراق برای ترمیم این ویرانی ها به بودجه هنگفتی نیاز دارد كه برخی ها برآورد آن را تا هزار میلیارد دلار هم تخمین زده اند.
با این همه، مساله آنجاست كه عراقی ها اگرچه برای بازسازی ، به پول دولت های ثروتمند خلیج فارس و تكنولوژی ، تجهیزات و تامین مالی آمریكا و برخی كشورهای اروپایی نیاز دارند، اما این را هم خوب می دانند كه نمی توانند به این كشورها خیلی اعتماد كنند و ریسك كار با این دولت ها بسیار بالاست.

*چرا بغداد این همه برای آمریكا مهم است؟
دو گمانه ای را كه در بالا به آن اشاره شد، به صورت تلفیقی و همزمان هم قابل ارزیابی است؛ به این معنا كه بسیاری ازكشورها به دنبال ورود به بازار عراق هستند و در این خصوص رقابت جدی است و از طرفی این كشور در معادلات منطقه ای نقش موثری می تواند داشته باشد و در همین ارتباط طبیعی است كه واشنگتن برای كشیدن بغداد به صف خود تمام زورش را بزند.
اما بغداد چرا در معادلات منطقه ای برای آمریكایی ها این همه اهمیت دارد ؟ اولا به لحاظ جغرافیایی یك مرز طولانی به طول 1400 كیلومتر، با چندین دروازه گمركی با ایران دارد كه نمی توان اهمیت و نقش آن را در هر معادله ای در منطقه نادیده گرفت.
دوم اینكه، شرایط فرهنگی، دینی و حتی قومی حاكم بر فضای روابط تهران و بغداد و پیوستگی های دو سوی مرزهای ایران و عراق به گونه ای است كه قدرت های ثالث و خارجی نمی توانند برای آن برنامه ریزی كنند.
ملت عراق بعد از صدام ، حالا تنها و بهترین شریك و دوست خود را ایرانی می دانند كه طی چند دهه همواره از آنان حمایت كرده است و آخرین مورد آن هجوم ملخ وار داعش بود كه به اذعان رهبران عراق اگر نبود پل هوایی تهران – بغداد ، پایتخت عراق سقوط می كرد و این كشور به دست تروریست های تكفیری می افتاد. حتی آمریكایی ها نیز برغم داشتن یك پیمان امنیتی گسترده با عراق به درخواست های كمك بغداد در روزهای داغ ژوئن 2014 اعتنایی نكردند.
علاوه بر این اكنون مشتركات مذهبی، دینی و فرهنگی میان ایرانیان و عراقی ها بیش از هر زمان خود را نشان داده است و اكثریت مردم این كشور اعم از شیعه، سنی و كرد امروز بطور طبیعی متحد ایران هستند.
این را آمریكایی ها بهتر از هر كس دیگری می دانند، بنابراین فشار بر دولت و جریان های سیاسی این كشور را در دوره جدید تشدید كرده اند.
از محمد علی حیدری هایی
خاورم**1770**1586
۰ نفر