۵ آذر ۱۳۹۷، ۹:۵۴
کد خبر: 83112542
T T
۰ نفر
بهمن علیه بهمن

تهران – ایرناپلاس- «زمان بازیافته» كتاب خاطرات سیاسی بهمن بازرگانی، از اعضای مركزیت اولیه سازمان مجاهدین خلق ایران است كه نشر اختران پاییز امسال آن را منتشر كرده است. این كتاب كه در قالب مصاحبه با وی تنظیم شده است، به بیان وقایع سال‌های مبارزه مسلحانه علیه رژیم پهلوی می‌پردازد.

بهمن بازرگانی كیست؟

بهمن بازرگانی دانشجوی دانشكده فنی دانشگاه تهران و از اعضای حلقه اولیه و مركزیت سازمان مجاهدین خلق در دوره ابتدایی تأسیس آن است. دوره‌ای كه از سال 46 تا ضربه شهریور 50 به طول انجامید. در این دوره محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، علی‌اصغر بدیع‌زادگان، علی میهن‌دوست، ناصر صادق، محمد بازرگانی (برادر بهمن)، علی باكری، محمود عسكری‌زاده، رسول مشكین‌فام، مسعود رجوی، حسین روحانی و بهمن بازرگانی اعضای مركزیت سازمان را تشكیل داده بودند كه پس از دستگیری گسترده اعضای سازمان در شهریور50، تنها بهمن بازرگانی و مسعود رجوی از این جمع اعدام نشدند. حسین روحانی دیگر عضو مركزیت هم به‌واسطه حضور در خارج از كشور اعدام نشد.

چرا بهمن بازرگانی واجد اهمیت است؟

اما آنچه بهمن بازرگانی را از دیگر اعضای سازمان متمایز می‌كند، تغییر ایدئولوژی وی از اسلام به ماركسیسم «در داخل زندان» است. اتفاقی كه به‌دلیل حضور وی در حلقه اولیه مركزیت، ضربه بزرگی به سرمایه اجتماعی سازمان وارد آورد. اما این وجه تمایز از چه جهاتی اهمیت دارد؟ اول اینكه امروز بر كسی پوشیده نیست كه واقعه تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق، سبب ایجاد نوعی بازاندیشی و شكل‌گیری بی‌اعتمادی نسبت به ایده كلی روشنفكری دینی در ایران شد. در دوره‌ای كه در فضای اجتماعی– سیاسی ایران، تضاد اصلی در دوگانه «اسلام – ماركسیسم» تعریف می‌شد، این واقعه به‌مثابه شكست ایدئولوژی اسلامی در برابر اندیشه چپ بازنمایی می‌شد. ثانیاً این اتفاق اساساً مسئله مبارزه علیه رژیم پهلوی را مورد سؤال قرار داد و عملاً باعث شد آرایش نیروهای سیاسی مبارز دچار تحول شود. نتیجه این اتفاق زیر سؤال رفتن اصل مبارزه با شاه، از میان رفتن وحدت نیروهای مبارز مسلمان و افزایش تفرقه در صف فعالان سیاسی بود.

با این وجود، بهمن بازرگانی از حیث دیگری هم واجد اهمیت است. پس از وقایع مربوط به تغییر ایدئولوژی سازمان و ترور مجید شریف واقفی در اردیبهشت 54 قرائت واحد نیروهای مسلمان در توجیه چرایی تغییر ایدئولوژی بیش از 80 درصد بدنه سازمان، به فشار كادر مركزی سازمان و سوءاستفاده «تقی شهرام» از موقعیت خود و ماهیت تشكیلاتی یك سازمان مخفیانه تقلیل داده می‌شد. اما روایت بازرگانی از ماهیت سازمان و همچنین گرایش وی به ماركسیسم در زندان كه عملاً بدون فشار تشكیلاتی صورت پذیرفت، نگاه تقلیل‌گرایانه سازمان و همه جریانات مسلمان را كه از ادامه مبارزه مسلحانه دفاع می‌كردند، به‌خوبی روشن می‌كند. ‌این تقلیل‌گرایی را می‌توان هم در طیف رجوی و هم در جریان لطف‌الله میثمی مشاهده كرد. این نگاه در تمام سال‌های ابتدای انقلاب بر اتمسفر سیاسی جامعه مسلط بود.

تقدس زدایی از مجاهدین بنیانگذار

از دیگر وجوه مشترك میان تمام افرادی كه به‌شكلی در دوران مبارزه با رژیم شاه با سازمان و بنیانگذاران آن مرتبط بودند، ارائه تصویری مقدس از افرادی چون حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، سعید محسن، ناصر صادق و... است. بهمن بازرگانی با اشاره به اینكه نحوه جذب او به سازمان، نه از معبر انگیزه‌های اسلامی، بلكه به‌واسطه گرایش وی به مبارزه بود، تصریح می‎كند این تصور كه برخورداری از گرایشات مذهبی تأثیر فراوانی در عضوگیری سازمان داشته، از دقت كافی برخوردار نیست. وی در خلال گفت‌وگو به این نكته اشاره می‌كند كه اگر در دوران دانشجویی به‌جای حنیف‌نژاد و ناصر صادق، با بیژن جزنی یا امیر پرویز پویان آشنا شده بود، به چریك‌های فدایی خلق می‌پیوست. هرچند وی مسلم ‌می‌داند اگر محمد حنیف‌نژاد رهبری سازمان را در اختیار می‌داشت، سازمان دچار استحاله ایدئولوژیك نمی‌شد. همچنین وی سازمان حنیف را به فرقه حسن صباح تشبیه می‌كند: «خود حنیف‌نژاد، به‌ویژه حنیف پس از گروه ایدئولوژی، بنیان‌گذار باطنی‌گری حاكم بر سازمان شد. ویژگی سازمان مجاهدین تولید ایدئولوژی در درون گروه بود و این قدرتی به رهبری می‌داد كه قدرتی خدایی بود» (ص 77).

همچنین بازرگانی به این نكته اشاره می‌كند: زمانی‌كه سازمان تصمیم گرفت تا حنیف‌نژاد با پوران بازرگان (اولین زن عضو سازمان) ازدواج كند، وی از این موضوع سر باز زد: «این مسئله در كمیته مركزی بحث شد و روی حنیف‌نژاد توافق شد. اما حنیف‌نژاد به‌شدت مخالفت كرد. دلیل مخالفتش تعجب ما را برانگیخت. او گفت پوران زیبا نیست. بعد گفت چرا سعید یا اصغر ازدواج نكنند؟» (ص 111). وی در جای دیگری اشاره می‌كند كه حنیف‌نژاد بارها تكرار می‌كرد كه خانواده پیشگام استعمار است.

ایدئولوژی در مقام ركن انسجام ایدئولوژیك

شاید مهم‌ترین آموزه «زمان بازیافته»، تشریح این نكته است كه برخورداری از ایدئولوژی، تا چه حد می‌تواند نیاز تشكیلات به انسجام را ارضا كند: «گروه ایدئولوژی بیش از اینكه محصول حل شك‌ها و تناقضات ناشی از هم‌نشینی اسلام و ماركسیسم باشد، نیاز تشكیلات به انسجامی غیرعادی را برآورده كرد. جزوه‌هایی كه گروه ایدئولوژی سازمان نوشت، انسجام عجیبی ایجاد كرد» (ص 82).

آیا بازرگانی تنها ماركسیست حلقه اول بود؟

بازرگانی در قسمت دیگری از خاطراتش از زمانی یاد می‌كند كه به‌همراه محمد حنیف‌نژاد، محمود عسكری‌زاده و رسول مشكین‌فام در یك سلول نگاه‌داری می‌شدند. وی پس از طرح بحث‌ها و جمع‌بندی‌هایی كه در سلول انجام گرفت به اختلاف‌نظر خود و رسول مشكین‌فام با حنیف اشاره دارد: «حنیف از تعلیمات ایدئولوژیك دفاع می‌كرد. آن موقع رسول گرایش‌های ماركسیستی قوی داشت... به نظرم می‌آمد كه رسول ماركسیسم را اید‌ه‌آلیزه كرده و آن را حلال مشكلات می‌داند. چند سال بعد كه تحلیل‌های تقی شهرام را از ناصر جوهری شنیدم، به یاد رسول افتادم» (ص 163 و 164). وی بدون تأیید ماركسیست بودن مشكین‌فام، تلویحاً او را در مسیری می‌نماید كه خود در آن طی طریق كرد.

زمان بازیافته، تصویری از رویای بر باد رفته

«زمان بازیافته» كتاب تلخی است. روایت لبخند پیرمردی كه امروز رویاهای جوانی خود را به سخره می‌گیرد و با احدی تعارف ندارد. ناپیدایی بازرگانی در تمام سال‌های پس از انقلاب، چه در تاریخ و چه در سیاست و احساس بی‌اعتنایی جوان مبارز آرمان‌خواه نسل انقلاب به همه آنچه روزی حاضر بود برایش جان بدهد، بتمامه تلخی را بر كام خواننده می‌نشاند و نشان می‌دهد كه چرا بهمن امروز، علیه بهمن روزهای شور و تراژدی چریك‌های جوان است. با این وجود، باید اشاره داشت كه ضمن احاطه و تسلط نسبتاً كافی مصاحبه‌كننده به اندیشه و تاریخ چپ، عدم اشراف وی به تاریخچه سازمان مجاهدین خلق بر كیفیت محصول نهایی بی‌تاثیر نبوده است. با این وجود، ناگفته‌های بهمن بازرگانی، تصویر دقیق‌تری از زوایای پنهان و واقعیت‌های یكی از مهم‌ترین و اثرگذارترین تجربیات تشكیلاتی–سیاسی معاصر ارائه می‌كند.



یادداشت از سیدعمادالدین محمودی
۰ نفر

سرخط اخبار سیاست