**حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی» در گفت وگو با حسن رسولی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان به بررسی انتخابات 96 پرداخت و به نقل از وی نوشت: مهمترین مؤلفهای كه باعث شد در سال 92 آقای عارف به نفع آقای روحانی كنارهگیری كند، ترجیح داشتن منافع ملی كشور برای اصلاحطلبان در مقایسه با منافع حزبی و جناحی بود. آن زمان اصلاحطلبان بر این باور بودند كه روحانی با توجه به جمیع جهات خواهد توانست در جهت پیشبرد منافع ملی كشور مؤثر باشد. این حمایت در حالی در ماههای پایانی سال 95 از سوی شورای عالی اصلاحطلبان به صورت صریح و واضح مطرح شد كه هنوز اصولگرایان به عنوان جریان رقیب ما و روحانی در میانه راه اجماعسازی قرار داشتند. بنابراین تكیهگاه اصلی تداوم این راه حمایتی در سال 96 بیش و پیش از آنكه متأثر از محاسبه تاكتیكهای رقابتی با رقیب باشد برخاسته از مواضع خردگرایانه و كارآمد و نیز كارنامه عملكردی قابل دفاع دولت یازدهم است.
**تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهند
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان « تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهند» در گفت وگو با محمود واعظی عضو شورای مركزی حزب اعتدال و توسعه و معصومه ابتكار رییس سازمان حفاظن محیط زیست به بررسی بررسی تخریبهای انتخاباتی دولت یازدهم پرداخت و به نقل از آنها نوشت: اما برخی به جای اینكه به مردم برنامه بدهند و بگویند كه خودشان برای اداره كشور چه خواهند كرد، تنها عملكرد دولت را تخریب میكنند. با این اقدامات دولت زیر سؤال نمیرود، زیرا مردم آگاه و فهیم هستند. مردم میبینند افرادی كه خودشان در هشت سال دولتهای نهم و دهم، یا در دولت بودند یا حامی دولت بودند، اما هیچ چیز غیر از گرفتاری برای مردم باقی نگذاشتند، باید پاسخگو باشند، نه اینكه فرار به جلو داشته باشند. حتی در مواردی شاهد هستیم كه برخی برای بهتان زدن، برای خود حجت شرعی هم پیدا میكنند كه طرف مقابل را به هر قیمت و با هر اتهام موجود در ذهن مردم تخریب كنند، اما حتی آنان نیز باید بدانند كه مردم آگاه هستند و از طریق شبكههای ارتباطی گسترده امروز، در جریان همه وقایع قرار دارند و قضاوت خود را از این وقایع نیز دارند.
**جای خالی یك كاندیدای اصلاحطلب
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «جای خالی یك كاندیدای اصلاحطلب» به قلم هیرش سعیدیان، نوشت: حمایت از روحانی در انتخابات پیشرو یك الزام سیاسی بلاشك برای اصلاحطلبان است. او باید از حداكثر حمایت بدنه جوان و تئولوگهای جریان اصلاحطلبی برخوردار باشد. جمعبندی بزرگان این جریان سیاسی مردمی كشور نیز بر همین است. روحانی در هر حالتی بر رقیب اصولگرایش ارجح است. اصلاحطلبان اگر روزی هزاربار بر حمایت مجدد از روحانی تأكید كنند باز هم كم است. هزاران دلیل برای این حمایت مجدد وجود دارد و یكی از آنها «واقع سیاسی جاری» است كه شاید مطلوب نباشد، اما واقعیت دارد، ولی همانگونه كه از نام انتخابات معلوم است، این یك انتخاب است بین چند گزینه و در یك انتخاب ایرانی پرالتهاب و دقیقه نودی ممكن است نام هر یك از كاندیداها از صندوق بیرون آید و مردم از پیش به هیچكس چكی سفیدامضا ندادهاند. نامزد پوششی اصلاحطلب میتواند برای حمایت از روحانی در مناظرههای سخت و پرفشار تلویزیونی و كمك به قوام آرای عمومی بسیار كمككننده و حتی حیاتی باشد. این نامزد حتما باید حضور یابد و هر روز با تیم روحانی در تماس باشد.
**بازآفرینی شوراها
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «بازآفرینی شوراها» به قلم فیروزه صابر، نوشت: نسیم انتخابات شوراها كه میوزد، طیفی از كاندیداها با دیدگاههای فكری، سیاسی و اجتماعی و تیپهای شخصیتی و اخلاقی متفاوت قد علم میكنند كه میتوان در یك دستهبندی به سه گروه از آنان اشاره كرد: گروه نخست افرادی جاهطلب هستند كه فارغ از هر مشرب فكری و سیاسی، خود را در همه حال محق برخورداری از موقعیتهای سیاسی و اجتماعی میدانند و وقتی در قوای سهگانه جایگاهی ندارند، برآناند كه حداقل در شوراها سهمی برای حضور داشته باشند و برای این منظور چنان از نسیم انتخابات به وجد میآیند كه گویی انواع ویتامینهای انرژیزا را یكجا تزریق كردهاند. گروه دوم حضور در شورا را فرصتی برای كسب موقعیت فردی و اجتماعی خود میدانند، قصد، یا بهرهمندی از رانتهای اطلاعاتی و ارتباطی بهتر است، یا كسب موقعیتهای بیشتر اقتصادی یا رسیدن به سكویی برای پرتاب به موقعیتهای برتر سیاسی.گروه سوم اندك نیروهای مردمی هستند كه مسئولیت اجتماعی برای حضور، حساسشان كرده است. هرچند از این اندك هم هستند كسانی كه پس از مدتی با استناد به محدودیتهای ساختارهای سیاسی میگویند كاری نمیتوان كرد. شوراها در این هویت واقعی میتوانند به وظایف تصویبی، نظارتی و مراقبتی، قانونگذاری و سیاستگذاری و برنامهای عمل كنند. نشانی از برنامهریزی برای مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی با دستگاههای ذیربط (بند پنج وظایف شورای شهر) نمایان خواهد شد. جلب همكاری انجمنها و نهادهای اجتماعی، امدادی و ارشادی در خدمات شهری (بند هفت) نه در شعار و گرماگرم انتخابات كه در صحنه عمل محقق خواهد شد. این مسیر با بازیهای سرگرمكننده و هیجانهای لحظهای به مقصد نمیرسد، انسانهایی صاحب درك و دانش و تجربه مثبت میطلبد، تفكری توسعهگرا و آیندهنگر همراه با سلامت و جسارت و دغدغه اجتماعی میخواهد. غربالگری چنین افرادی از خیل داوطلبان سخت است اما هماینان میتوانند نقش واقعی شوراها را بهعنوان نهاد تأثیرگذار اجتماعی احیا و مفهوم آن را بازآفرینی كنند.
**تخلفات احمدینژاد و مراجع چهارگانه
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «تخلفات احمدینژاد و مراجع چهارگانه» به قلم نعمت احمدی حقوقدان و فعال سیاسی، نوشت: نامنویسی محمود احمدینژاد درانتخابات ریاستجمهوری باید از زوایای مختلفی مورد بررسی قرارگیرد. نخستین موضوعی كه بعد از این اقدام از اذهان عمومی میگذرد، توصیه و نهی مقام معظم رهبری مبنی بر عدم حضور درانتخابات است. ایشان به احمدینژاد توصیه كردند كه جامعه را دوقطبی نكرده و درانتخابات حضور پیدا نكند. اما در چند روز اخیر احمدینژاد وقتی متوجه حضور رئیسی درانتخابات و ایجاد دوقطبی در فضای سیاسی شد، احساس تكلیف كرد؛ احساس تكلیف از این منظر كه اگر نظر مقام معظم رهبری بر این بود كه جامعه دوقطبی نشود، اما عملا با حضور رئیسی جامعه دوقطبی شده است، بنابراین این احتمال وجود دارد كه احمدینژاد با این نگاه وارد انتخابات شده باشد كه چون جامعه عملا دوقطبی شده، در این صورت میتواند در انتخابات حضور پیدا كند! اما به هر روی احمدینژاد از توصیه عبوركرده است و برخی از جریانهای حامی احمدینژاد باید در این رابطه پاسخگو باشند، زیرا وقتیآیتا...هاشمی در مورد مسائل و مشكلات كشور سخن میگفت، برخی از جناحها درمقابل تهمت و انگ به ایشان میزدند و حتی تا به امروز نیز همچنان پس از رحلت ایشان به تخریب وی میپردازند. به منظور بررسی صلاحیت كاندیدای ریاستجمهوری چهار مرجع وجود دارد و این چهار مرجع در هر شرایطی باید پاسخگو باشند كه آیا این فرد دارای سابقه است یا خیر. بنابراین اگر سخنان محسن افتخاری، رئیس دادگاه كیفری استان تهران، مبنی بر وجود پرونده كیفری احمدینژاد در دادسرا را ملاك عمل قراردهیم و هیات اجرایی در مورد صلاحیت او استعلام بگیرد، آنگاه یكی از نخستین دستگاههایی كه هیات اجرایی باید از آن استعلام بگیرد، دادگستری است كه در این دستگاه احمدینژاد پرونده دارد. بنابراین از آنجا كه مراجع چهارگانه باید در رابطه با صلاحیت كاندیداها پاسخگو باشند و این فرد پروندههایی در دادگستری و دیوان محاسبات دارد، به همین دلیل، احتمالا صلاحیت وی تایید نشود.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «شوك احمدینژاد در رسانههای جهانی»، آورد: همزمان با داغ شدن بازار انتخابات ریاستجمهوری در ایران، رسانههای جهان نیز به پوشش گسترده این رویداد مهم و حواشی آن پرداختهاند. در طول چند هفته گذشته رسانههای مختلف با انتشار تحلیل و گزارشهایی تلاش كردهاند دورنمایی از وضعیت انتخابات ریاستجمهوری ایران برای مخاطبان خود ارایه دهند. در همین راستا روزنامهها و پایگاههای تحلیلی وضعیت «حسن روحانی» رییسجمهور ایران در كارزار انتخاباتی را بررسی كرده و تحلیلهای خود را در خصوص آنچه در انتظار روحانی است ارایه دادهاند. همانگونه كه روز چهارشنبه حضور ناگهانی «محمود احمدینژاد» رییسجمهور پیشین ایران در وزارت كشور و ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری شوك خبری بزرگی در رسانههای داخلی ایجاد كرد، رسانههای خارجی و حتی كاربران شبكههای اجتماعی را به واكنش نسبت به انتخابات ریاستجمهوری ایران واداشت. بخش عربی شبكه خبری «اسكای نیوز» در واكنش به این خبر گزارش داده كه رییسجمهور پیشین ایران با حضور غافلگیرانه خود در وزارت كشور و ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری ایران، رسانههای این كشور را شوكه كرد. از سوی دیگر پایگاه خبری «امارات 24» با انتشار خبری در این باره اعلام كرده كه با وجود نهی رهبر ایران، احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی كرده است. روزنامه الشروق مصر نیز با عنوان «احمدینژاد از تصمیم خود صرف نظر كرده و تصمیم گرفت در انتخابات ریاستجمهوری ایران ثبت نام كند» به این خبر پرداخته است.
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «ثبت نام غیرمنتظره و شوخی با انتخابات» به قلم احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: روزگذشته محمود احمدینژاد به رغم اینكه درگذشته طی بیانیهای رسما اعلام كرده بود كه بر اساس توصیه مقام معظم رهبری در انتخابات ثبتنام نخواهدكرد، شاهد بودیم كه خلاف آن بیانیه عملكرد و رسما به همراه بقایی در وزارتكشور حاضر شد و اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوریكرد. اصولا در ایران كاندیداهایی كه خارج از چارچوب معقول سیاسی در انتخابات ثبتنام میكنند، اینگونه میاندیشند كه اگر ژست مخالف بگیرند، این ژست، برای آنها رایآور است و موجب محبوبیت آنها خواهد شد، در صورتی كه این دیدگاه كاملا پیش پا افتاده، سادهلوحانه و كودكانه است و چنین افرادی نمیتوانند با این اقدام غیراخلاقی برای خود جایگاه مهمی دست و پا كنند. این دسته از اشخاص عموما به فضای سیاسی كشور توجه ندارند. این درحالی است كه مردم ایران در بین جناحهای سیاسی به خط و مشی و نظرگاهی تمایل دارند كه بتواند با سایر اركان كشور در تعامل قرارگرفته و با سایر نهادها به منظور پیشبرد برنامههای توسعه كار كند. بدیهی است كه اگر كسی با ژست مخالف وارد عرصه واقعی انتخاب شود، آنچه در نهایت حاصل خواهد شد، ایجاد فضای تنش در كشور خواهد بود؛ همانند سالهای آخر ریاستجمهوری احمدینژاد كه با بگمبگمهای خود نوعی تنش در فضای سیاسی به وجود آورد و در نهایت، در عرصه اجرایی نیز جز یكسوم شدن ارزش اقتصاد ایران دستاوردی بر جای نگذاشت.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «شوك روز دوم»، نوشت: احمدینژاد و یاران نزدیكش برای خروج از گیت ثبتنام باید به سمت چپ میرفتند تا راهی سالن كنفرانس شوند. عكاسان و خبرنگاران ناخودآگاه به سمت چپ حركت كردند در این میان اما «محمود احمدینژاد به راست پیچید، اصلا قرار نبود از گیت ثبتنام خارج شوند، احمدینژادیها كار ناتمامی داشتند كه باید آن را به انجام میرساندند.» صبح روز دوم، چند ساعتی از آغاز ثبتنام گذشته بود كه زمزمه حضور احمدینژادیها در میان خبرنگاران حاضر در ستاد انتخابات كشور پیچید. عكاسان مقابل در ستاد انتخابات كشور تجمع كرده بودند تا لحظه ورود سه یار بهاری را ثبت كنند، لحظهای كه همه تصور میكردند قرار است به ثبتنام حمید بقایی منجر شود اما توفان خبری دیگری در راه و یكی از پیچیدهترین بازیهای انتخاباتی ایران در حال رقم خوردن بود. با تمام شدن روند ثبتنام، بقایی از روی صندلی بلند شد، خبرنگاران و عكاسان آماده بودند تا راهی سالن كنفرانس شوند، حتی برخی عكاسان برای اینكه زاویه بهتری برای عكاسی داشته باشند زودتر از بقیه به سمت سالن رفتند، غافل از اینكه تا چند ثانیه دیگر شوك خبری انتخابات ٩٦ در راه بود. مراحل ثبتنام بقایی كه تمام شد، محمود احمدینژاد به راست پیچید، اصلا قرار نبود از گیت ثبتنام خارج شوند، احمدینژادیها كار ناتمامی داشتند كه باید آن را به انجام میرساندند. مردی كه سال گذشته به او توصیه شده بود در انتخابات شركت نكند و تا همین چند روز پیش صریح و روشن گفته بود كه قصد نامزدی در انتخابات را ندارد، به سمت راست حركت كرد، به نخستین میز رسید، همان جایی كه مدارك ثبتنامكنندگان بررسی میشود، دست در جیبش كرد و شناسنامهاش را در آورد. محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٦ ثبتنام كرد تا برای چندمین بار ثابت كند كه غیرقابل پیشبینی است و هنوز علاقهاش به شگفتی شدن در فضای سیاسی ایران را از دست نداده است.
روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان « احمدینژاد ردصلاحیتشده ملت ایران است» در گفت وگو با حسین كنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا به بررسی ابعاد نامزدی احمدی نژاد در انتخابات 96 پرداخت و به نقل از وی نوشت: احمدینژاد رد صلاحیت شده ملت است. اصلا نیازی به بحث در مورد اینكه وی در شورای نگهبان تایید یا رد صلاحیت شود، نیست. عملكرد احمدینژاد در آن دوران نقطه تاریكی درسپهر سیاسی ایران است وملت ایران احمدینژاد را رد صلاحیت خواهدكرد؛ خصوصا زمانی كه وی با توصیه مقام معظم رهبری چنین رفتار میكند. احمدینژاد و حلقه یاران متصل، شانسی در انتخابات ندارد. حضور وی مانند این است كه یك نگرش مرده سیاسی بخواهد مجددا اعلام كاندیداتوری كند.
روزنامه «همدلی» در یادداشتی با عنوان «بازی احمدی نژاد كامل شد» به قلم احسان اقبال سعید نوشت: روز دوم ثبت نام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یك چهره ویژه داشت؛ محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران با حضور در وزارت كشور ثبت نام كرد. حضوری كه گمان میرفت برای همراهی حمید بقایی یار بهاریاش باشد، اما خود احمدینژاد هم علاوه بر بقایی نامنویسی كرد. این حركت پازل انتخاباتی تیم احمدینژاد را تكمیل كرد.: احمدینژاد هم در صورت كسب مجوزهای لازم و حضور در رقابت نهایی احتمالا حسابی روی آرای اصولگرایی باز نخواهد كرد و تمركزش را بر آرا فرودستان و همینطور برخی طبقات منفعل سیاسی كه احتمالا خیرهسری و برخی رفتارهای گریز از مركزهای او را میپسندند، قرار خواهد داد. مصیبت بزرگ برای اصولگرایان میتواند دو مرحلهای شدن انتخابات بین روحانی و احمدی نژاد باشد، جایی كه نه میتوانند با حجم تخریبی كه از روحانی صورت دادهاند و همینطور حضور تمام قد اصلاحطلبان كنار روحانی به سمت او بروند و نه میخواهند چون هشت سال پس از انتخابات 84 ذیل احمدینژاد تعریف شوند. به هرحال احمدینژاد بازی زیركانهای را آغاز كرده و اكنون توپ در زمین نهادهای نظارتی و بالاتر است و باید دید چه تصمیمی درباره نامزدی احمدینژاد خواهند گرفت.
روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «باید به خانه خدا پناه برد» در گفت وگو با آیت الله غرویان به بررسی نامزدی در انتخابات 96 و ثبت نام احمدی نژاد پرداخت و به قل از وی نوشت: من هم با افرادی در همین زمینه صحبت میكردم. بسیاری معتقدند باید در این وضعیت به خدا پناه ببریم. فضای انتخابات و فضای سیاسی كشور به سمتوسویی در حال حركت است كه مردم باید به خدا پناه ببرند. ادعای تبعیت از مقام معظم رهبری كه در این افراد وجود داشت، كجا رفت؟ آن افرادی كه مكررا ادعای تبعیت و ذوب در ولایت داشتند، چه شدند؟ كفنپوشانی كه در این شرایط، كفن میپوشیدند و به دفاع از ولایت میپرداختند، الان كجا هستند؟ به نظر من وضعیت چندان مناسب نیست و باید به امام زمان(عج) پناه ببریم و از او طلب استمداد كنیم كه فضای كشور را یك فضای معنوی و اخلاقی قرار بدهد. در صورت ادامه چنین فضایی، اخلاق به آسانی نابود میشود. این حركتها نیز در مردم اثر بسیار منفیای دارد.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان « پایان احمدینژادیسم» به قلم سیدعلی میرفتاح، نوشت: خبر ثبتنام دكتر محمود احمدینژاد، چهارشنبه بارانیمان را تبدیل كرد به اُپنینگ یك دوره عجیب سیاسی. نامنویسی رییسجمهور سابق شبیه به «اكشنی» بود كه كارگردانها پشت بلندگو میگویند و بازی را شروع میكنند. حالا ملت هم سر حال آمدهاند تا اظهارنظر كنند و له یا علیه نامزدها موضع بگیرند، با هم بحث كنند، جواب هم را بدهند... اما به نظر حركت متهورانهای میآید كه ممكن است به پایان قطعی احمدینژادیسم بینجامد. میگویند بخش زیادی از فعالیت سیاسی شبیه قمار است. یكی میزند میگیرد، دیگری میزند نمیگیرد. مشهور است كه سردار اسعد به رضا شاه همین را گفت و به او گفت تو زدی، گرفت، من زدم نگرفت. به همین اعتبار دكتر احمدینژاد هم به امید اینكه كارش بگیرد، وارد میدان شده و ثبتنام كرده. «خنك آن قماربازی كه بباخت هر چه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر»... اما قضیه كمی پیچیده است و احمدینژاد بعید است خوشاقبالی بیتجربهها را كه سال ٨٤ داشت، امسال هم داشته باشد. به هر حال خدا بخیر بگرداند، اما من هم مثل دوستانش بر این باورم كه خودكشی سیاسی كرد و پایان خودش را رقم زد.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «6 سناریوی كاندیداتوری احمدینژاد»، نوشت: دو خودرویی كه دیروز در حیاط وزارت كشور ایستادند تا سرنشینانش شناسنامه به دست وارد ستاد انتخابات كشور شوند مشخص بودند. حتی مشخص بود كه از میان سه سرنشین این خودرو یك نفر نیست كه شناسنامهاش را از جیبش بیرون میآورد و دو نفر هستند كه شناسنامه به دست اسم خود را وارد لیست داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری میكنند. ثبت نام دیروز محمود احمدینژاد محتملترین اتفاق ممكن در تمام سالهای اخیر بود اما اینكه اهداف او برای آینده چیست و او در صورت رد صلاحیت خود یا بقایی چه میكند، موضوعی است كه هنوز خیلی روشن نیست. اما چه شد كه بهاری كه احمدینژادیها نویدش را میدادند آنقدر زود از راه رسید؟ سناریوی اول: گرفتن صلاحیت بقایی. سناریوی دوم: برهم زدن جبهه اصولگرایی. سناریوی سوم: آمدهایم، پس هستیم. سناریوی چهارم: سكوت یا حمایت از نامزد سایه.
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «پدیده ای به نام احمدی نژاد» به قلم صادق زیباكلام استاد دانشگاه، نوشت: اشتباهترین رویكردی كه یك تحلیلگر سیاسی پیرامون فهم رفتارهای محموداحمدینژاد میتواند مرتكب شود، آن است كه سروقت تجزیه و تحلیلهای پیچیده و چندبعدی برود و سعی كند تا از طریق بهكارگیری اصول و قواعد منطقی انگیزهها و دلایل تصمیمگیریهای احمدینژاد را فهم یا تبیین نماید، چرا كه در پس بسیاری از تصمیمگیریهای وی جایگاه محاسبات هزینه و فایده، مصالح و پیامدهای بلندمدت، منطق و درایت، بسیار تنگ، اگر نگفته باشیم كه اساسا خالی است. پشت تصمیم وی مبنی بر ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری همانقدر منطق، استدلال و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت این تصمیم لحاظ شده كه زمانی كه در اردیبهشت سال نود تصمیم به خانهنشینی یازدهروزه گرفت. در اخذ هر دو تصمیم تنها ملاحظاتی كه در نظر گرفته نشده بودند، مصالح و منافع سیاسی آن تصمیمات و محاسبه پیامدهای آنها بود. تصمیم برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری قاعدتا از الگوی رفتاری سیاسی آقای احمدینژاد چندان به دور نیست. چه بسا آن تصمیم هم مانند تصمیمات دیگر او بدون مشورت با دیگران صورت گرفته و ایبسا كه تعمق و تامل زیادی در مورد اخذ آن صورت نگرفته باشد.
روزنامه «قانون» در یادداشتی با عنوان «رسانه های اصولگرا در برابر رفتار امروز احمدی نژاد مسئولند!» به قلم سینا رحیم پور روزنامه نگار، نوشت: محمود احمدی نژاد كه مدتی قبل سودای ریاست جمهوری دوباره را در سر داشت با توصیه رهبر انقلاب از انجام این امر منع شد. اما او روز گذشته و بدون توجه به توصیه های مقام معظم رهبری به همراه اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی در ستاد انتخابات كشور حاضر و در این انتخابات ثبت نام كرد. نكته جالب در این بین رفتار رسانه های اصولگرا در مقابل خبر ثبت نام محمود احمدینژاد بود كه در رابطه با رفتارشان بیان چند نكته لازم است. اول- واكنش برخی رسانه های محافظه كار در مقابل ثبت نام یار غارشان محمود احمدی نژاد سكوت بود و بایكوت خبری! دوم- گروه دیگری از رسانه های محافظه كار هم در برابر این كج دهنی احمدی نژاد سكوت نكرده و او را با بدترین الفاظ خطاب كردند.آخر اینكه، همه رسانه هایی كه در مدت 8 سال صدارت احمدی نژاد او را بادكنكی بزرگ می كردند امروز در برابر این بدعهدی او در مقابل رهبری و انقلاب مسئولند.
روزنامه «همدلی» در یاداشتی با عنوان ««ب-ه-ا-ر»، رئیس جمهور فصلها» به قلم مهدی كریمیان، نوشت: مثلث احمدی نژاد، بقایی و مشایی با حضور در وزارت كشور نامزد ریاست جمهوری شدند. عجیب است كه احمدی نژاد هنوز با این اكیپ میپرد چون كاملا مشخص است كه بقایی و مشایی دوستهای ناباب هستند. با ثبت نام «بام» -بقایی، احمدی نژاد، مشایی- در انتخابات با شعار «زنده باد بهار، زنده باد ایران» قصد دارم موضع صریح خودم و بسیاری از مردم ایران را نسبت به «بهار» مشخص كنم. ما از بهار بدمان میآید؛ به بهار آلرژی داریم. تا به حال به فصل بهار آلرژی داشتیم حالا به لغت بهار، یعنی همنشینی واژههای «ب» و «ه» و «ا» و «ر» در كنار هم آلرژی پیدا كردیم. اصلا بهار كه میآید تمام تنمان كهیر می زند. در همین راستا جمعیت مردمی آلرژی داران (جماد) كه فعالیت خود را از ده دقیقه پیش شروع كرده است، در بیانیه شماره یك خود ضمن اعلام برائت از بهار، خواستار حذف بهار از لیست فصلهای سال شد.
روزنامه «وقایع اتفاقیه» در سرمقاله ای با عنوان «دامن زدن به دو قطبی اصولگرایی» به قلم داود سلیمانی فعال سیاسی اصلاح طلب، آورد: اینروزها و در فرصت ثبتنام كاندیداهای پست ریاستجمهوری، شاهد ثبتنام افراد گوناگون سیاسی و غیرسیاسی هستیم و درحالیكه انتظار میرفت آقای احمدینژاد پس از توصیه نهیگونه مقام رهبری از شركت در انتخابات خودداری كند ولی او ثبتنام خود را عدمتوجه به توصیه ایشان ندانست و این كار را البته بهمنظور جهتدهی آرای دوستدارانش انجام داد. ورود بقایی یا احمدینژاد دوم، درعینحال میتواند حاوی این پیام باشد كه او با جریان اصولگرایی مرزبندی داشته و شكاف بین اصولگرایان، خیلی عمیقتر از آن چیزی است كه پیشبینی میشد. حال با عدم موفقیت جمنا، در اهداف و تاكتیكها، با این امر هم مواجه هستیم كه اختلاف در دیدگاهها و راهبردهای انتخاباتی اصولگرایان بهراحتی قابل جمعكردن نیست مگر با حذف رقبا از صحنه انتخابات كه این كار نیز با توجه به روندهای قانونی، مشكل بهنظر خواهد رسید؛ هرچند ممكنالوقوع است.
**اصولگرایان به دنبال چه هستند؟
روزنامه «آفتاب یزد» در یادداشتی با عنوان «اصولگرایان به دنبال چه هستند؟» به قلم سیدعلیرضا به نبال چه هستند؟، نوشت: كاندیداتوری آقای رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری، جدول بازیهای انتخابات را پیچیدهتر نمود و جریانهای مختلف سیاسی به ویژه اصلاحطلبان و حامیان دولت را با معادلهای كوتاه و ظاهراً ساده اما چندمجهولی مواجه ساخت! وقتی به گذشته و امروز آقای رئیسی نگاه میكنیم به تعمق واداشته میشویم كه چه محاسبات پشت پردهای در جریان رقیب و فضای كاری و كنشی اطراف ایشان صورت گرفته و دلگرمیچه مجموعهها و افرادی باعث شده است كه حجت الاسلام رئیسی و مشاورانشان به جمعبندی حضور در انتخابات برسند؟ اصلاحطلبان و حامیان دولت از یك سو باید خرسند باشند و خود را از هماكنون پیروز انتخابات بدانند و از سوی دیگر نگران محاسبات و فعال شدن ارتباطات ناپیدای جریان رقیب در زمان انتخابات باشند كه ممكن است پیشبینیهایشان را مختل نماید. اصولگراها از یك سو سعی خواهند كرد با بسیج همه نیروها، دادن پاسهای كوتاه و زیاد و اتخاذ حركتهای عرضی، سازمان تیمیاصلاحطلبان و حامیان دولت را به هم بریزند تا به كمك شانس، ضعفهای دولت كنونی، اشتباهات داوری و مهمتر از همه ضدحمله، دروازه حریف را تهدید و به نتیجه مطلوب دست یابند و یا حداقل با اختلافِ كمی، بازی را واگذار كنند؛ از سوی دیگر اینگونه احساس میشود آنان برای رسیدن به هدف اصلی و حیاتیشان، ابتدا با محوریت حجتالاسلام رئیسی وارد كارزار انتخابات شوند تا ضمن مطرح شدن شخصیت سیاسی وی در اجتماع و خروج از گمنامی، شان سیاسی، اجتماعی و اجرایی آقای رئیسی را جهت بهبود رزومه اجرایی ایشان، تا جایگاه قبول مسئولیت ریاستجمهوری، ارتقاء دهند و در مرحله بعد در صورت نامناسب دیدن شرایط به بهانهای كه سبب افزایش محبوبیت و ارتقاء شخصیت آقای رئیسی شود، میدان را برای نیروی در سایه خالی نمایند تا به هدف احتمالی به صورت نسبی دست یابند.
**شورای شهر تهران و پاكدستی
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «شورای شهر تهران و پاكدستی» به قلم زهرا صدراعظمنوری نوشت: حضور در شوراهای شهر و روستا به معنی حضور در بخشی از قدرت و حاكمیت است كه راهیافتگان به قدرت، آشكار و پنهان به ابزارهای قدرت از جمله ثروت، اختیارات و ارتباطات دسترسی پیدا میكنند. تلاش برای انتخاب افراد پاكدست و كارآمد برای حضور در شوراهای اسلامی شهر و روستا قدرت مسئولیتپذیری افراد را افزایش میدهد؛ بررسیها نشان داده بین پاكدستی و مسئولیتپذیری رابطه معنیدار و مستقیمی برقرار است. افراد پاكدست مصالح ملی را بر منافع فردی ترجیح میدهند و آنها در همه شرایط مصالح مردم را بر همهچیز اولویت خواهند داد. نگارنده معتقد است باید یك عزم فراگیر برای تشخیص افراد پاكدست و انتخاب اصلح آنها وجود داشته باشد و در این مسیر احزاب اصلاحطلب كه در این عرصهها پیشینه خوشنامی دارند، با تأسی از بزرگان اصلاحات باید بیش از دیگران همت گمارند.
**موضع رئیسی، جمنا را بلاموضوع كرده است
روزنامه «وقایع اتفاقیه» در مطلبی با عنوان «موضع رئیسی، جمنا را بلاموضوع كرده است» از عباس عبدی تحلیلگر مسایل سیاسی، آورد: موضع اخیر آقای رئیسی موجب اختلاف خواهد شد و درواقع جمنا را بلاموضوع كرده است. جمنا در پی آن است كه بگوید ما او را انتخاب و معرفی كردهایم، او هم میگوید من مستقلم. این دو موضع، قابل جمعكردن نیست و ممكن است موجب انشعاب قالیباف شود؛ همچنانكه مؤتلفه منشعب شدند. درنتیجه در جمنا چیزی برای عرضه باقی نمیماند. درواقع، شرایط فعلی اصولگرایان به هیچ عنوان مناسب نیست.
**مهدی محمدی: نامزد نهایی جبهه مردمی اردیبهشت معرفی می شود
روزنامه «جوان» در مطلبی با عنوان « نامزد نهایی جبهه مردمی اردیبهشت معرفی می شود» به نقل از مهدی محمدی، عضو شورای مركزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، آورد: یك كاندیدا داریم كه یك سال بیشتر در آستان قدس نبوده و در همین مدت مردمی كه زیر دست و پای اشراف در حال له شدن بودند، در اثر مجاهدت او حس كردهاند كسی از جنس خودشان را یافته اند؛ آن یكی دیگر هم، سالها در شهرداری تهران چنان نمادی از خدمت و عمل به وعدهها خلق كرده كه حریفان ترجیح میدهند اصلا درباره آن حرف نزنند. جبهه در روز معینی در اردیبهشت ماه، بر اساس تركیب دادههای نظرسنجیها و ملاحظه جمیع شرایط، تصمیم خواهد گرفت كه خروجی نهایی كیست؛ تا پیش از آن، هر حرف و حدیثی كه علامت قضاوت زودهنگام باشد، فقط یك سوءتفاهم است.
**اصولگرایان هنوز لیستی برای انتخابات شورای شهر ندارند
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «اصولگرایان هنوز لیستی برای انتخابات شورای شهر ندارند» به نقل از ابوالفضل قناعتی عضو اصولگرای شورای شهر تهران، آورد: به هر حال استقبال ٣ هزار نفری شهروندان تهرانی برای كاندیداتوری شورای شهر، میطلبد كه این افراد برای حضور در لیستهایی كه علاقهمند به حضور در آن هستند، غربالگری شوند. در جبهه اصولگرایان نیز با همین دیدگاه و درست مانند جبهه اصلاحطلبان تعدادی از چهرههای شاخص اصولگرایان مسوول بررسی شرایط كاندیداهای داوطلب برای حضور در لیست اصولگراها شدهاند. با این تفاوت كه تعداد اعضای هیات مركزی اصولگرایان برای این تایید صلاحیت، بیشتر از اعضای هیات سیاستگذاری شورای عالی اصلاحطلبان است. در عین حال قرار است علاوه براین بررسی، ازتعدادی از چهرهای دیگر نیز كه با بدنه جامعه و دیدگاههایشان در ارتباط بیشتری هم هستند در مورد كاندیداها، نظرسنجی صورت گیرد. عملكرد و كارنامه اعضای اصولگرای شورا هم بدون شك باید توسط شورای مركزی اصولگریان مورد بررسی قرار گیرد و فعلا نتیجهای در این خصوص اعلام نشده تا ببینیم چه تعدادی از اعضای كنونی در لیست خواهند بود.
**انتقادهای تند و تیز؛ لطفا بعد از انتخابات
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «انتقادهای تند و تیز؛ لطفا بعد از انتخابات» به قلم امید پورعزیز، نوشت: این روزها انتقاد از دولت روحانی و كارنامه چهارسالهاش به امری عمومی و ظاهرا مباح بدل شده است و طیف منتقدان از داخل تا خارج، از اصولگرای سنتی تا اصولگرای تندرو، از مدعیان تحریم انتخابات تا دوآتشههای تندرو را دربرمیگیرد. البته ذات این مسئله كه بتوان مسئولی را اینچنین آزادانه به باد انتقاد گرفت، باید به فال نیك گرفته شود و آن را از نشانههای ارتقای سطح دموكراسیخواهی در كشور قلمداد كرد. ولی مسئله اساسی این است كه عموما در دوران پرشور و هیجان انتخاباتی اغلب انتقادها و موضعگیریها شكل احساسی به خود میگیرد و معمولا براساس حب و بغضها جهتگیری میشود. بنابراین برخلاف ژستهای اصلاحگرایانه و بهاصطلاح مردمی منتقدان پرهیاهو، عموما انتقادها در چنین موقعیتی كاربرد سیاسی و انتخاباتی داشته و چندان مؤثر واقع نمیشود. بهعنوان نمونه مسئله اشتغال كه این روزها واژه پركاربرد همه منتقدان دولت فعلی شده است، مسئلهای به غایت پیچیده و چالشبرانگیز است و از ابعاد متعددی باید به آن پرداخته شود و مسلما بهراحتی و در كوتاهمدت از سوی هیچ مدیر و سیاستمداری قابل مرتفعشدن نیست. سایر موارد دیگر نیز مانند مقوله اشتغال حقیقتا مسائلی مبسوط و پیچیده هستند و با شعارهای انتخاباتی و تخریبهای رگباری راه به جایی نمیبرند.
**كاندیداهای تهرانی، مراقب باشید تیغتان نزنند...
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «كاندیداهای تهرانی، مراقب باشید تیغتان نزنند...» به قلم امین داودی، نوشت: باید پذیرفت كه سپهر سیاست در ایران امروزی را دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا هدایت میكنند كه بدون شك كنشگران سیاسی درون نظام به یكی از این دو جناح تعلق فكری یا حزبی دارند و روند سیاسی ایران حول محور این دو جریان میچرخد و این مسئله یك امر مسلم است. بنابراین پیشنهاد روشن برای كاندیداهای شورای شهر تهران این است كه مراقب باشید قومگرایان و طایفهبازان تهراننشین، بهاصطلاح كوچهبازاری، «تیغتان نزنند» كه بدون شك در تهران حزب نهادینه شده است و مردم براساس اندیشه و مرام سیاسی و حزبی خود رأی خواهند داد تا مبنای نژاد، خون، قوم، طایفه و.... مردم تهران منتظر دو فهرست از اصلاحطلبان و اصولگرایان برای شورای شهر هستند تا بر اساس این دو فهرست انتخاب كنند.
**«عقلانیت» كلید یك انتخاب درست
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان ««عقلانیت» كلید یك انتخاب درست» به قلم مسعود رایگان، نوشت: كلیدیترین مسئله امروز ما، مسئله «عقلانیت» است و اگر این عقلانیت، بدل به سازوكار زندگی روزمره تكتك ما شود و در لحظههای سرنوشتساز هر انتخابی آن را همراه خود داشته باشیم، نهتنها در یك حوزه خاص مثل سیاست، مترقی و دارای حركتی رو به جلو خواهیم شد بلكه در دیگر شئون زندگی فردی و اجتماعی هم شاهد حل بسیاری از معضلات و كاهش بسیاری از آسیبها خواهیم بود.حالا وقت استفاده جدی از عقلانیت برای یك انتخاب درست است، انتخابی كه بتواند ما را با دولتمردانی مواجه كند كه با عزم راسخ برای بهبود اوضاع آمدهاند نه بازگشت به نقطه قبل. پس از چهار سال كه دولت در كار حلِ مشكلات بهوجودآمده از سوی دولت قبل و بهبود روابط ایران و دنیا بود، حالا نوبت پرداختن به آینده از دریچه امور داخلی كشور است. رسیدگی به وضع معیشت و اشتغال، رسیدگی به حوزه فرهنگی و ایجاد یك سیاستگذاری واحد در این عرصه، تزریق بودجههای لازم به پیكره بیتوانی به اسم سینما و حل معضلات اجتماعی برآمده از وضع نهچندان خوب اقتصادی مردم، نیازمند یك دولت خوب است. دو دولت خوب نیازمند یك انتخاب درست و انتخاب درست تنها با محوریت عقلانیت امكانپذیر است.
** نگرانی غرب از سرنوشت روحانی پس از نامزدی رئیسی
روزنامه «كیهان» در سرمقاله ای با عنوان « نگرانی غرب از سرنوشت روحانی پس از نامزدی رئیسی»، نوشت: نشریات غربی حامی اصلاحطلبان و روحانی، نامزدی آیتالله ابراهیم رئیسی را چالشی جدی برای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری توصیف كردند. روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: پس از آن كه یك روحانی قدرتمند وارد انتخابات شد، ایران وارد یك فصل انتخاباتی داغ شده است. ابراهیم رئیسی ورق را در انتخابات برگرداند. او روحانی را به چالش میكشد. رئیسی در بیانیهای اعلام كرد به دنبال پست و مقام نبوده اما مسئولیت انقلابی و مذهبی باعث شد تصمیم به كاندیداتوری در انتخابات بگیرد. شبكه فرانسوی فرانس 24 نیز گزارش داد: نامزدی حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، جناح اصلاحطلب و میانهرو را در ایران شوكه كرد. این نامزدی نه تنها جناحهای سیاسی بلكه روزنامهها را نیز در شوك فرو برده است. رویارو شدن وی با حسن روحانی رئیسجمهور، سوژه داغ بحثهای انتخاباتی شده است. اكنون یك رویارویی تمام عیار در پیش است. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت نیز گزارش داد: ابراهیم رئیسی كه به تازگی اعلام نامزدی كرد، تهدیدی برای حسن روحانی میانهرو به شمار میرود. البته بخش ناخوشایند واقعیت این است كه در ایران تلاش و رقابت میان تندروها و اصلاحطلبها نیست. نگاهی دقیقتر نشان میدهد كه این رقابت میان تندروها و مرتجعین است.
**آمار در برابر مردم
روزنامه «كیهان» در یادداشت روز با عنوان «آمار در برابر مردم»، نوشت: سال 92 و در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی، دكتر روحانی در جملهای تاریخی و فراموش نشدنی، ملاك تورم را جیب مردم دانست نه آمار بانك مركزی و مركز آمار. این سخن دقیق و درست در طول 4 سال رنگ باخت و بیم آن میرود كه حتی همین جمله هم به زودی تكذیب شود! اما چه این جمله همچون دیگر جملات تكذیب بشود و چه نشود، حقیقت تغییری نمیكند و مردم باید دستاورد یك دولت را با همه وجود لمس كنند و خود را شریك و بهرهمند از آنچه گفته میشود بدانند. مردم این را خوب میدانند كه «دوصد گفته چون نیم كردار نیست» اما چون كردار و كارنامهای نیست، هر روز دامنه الفاظ و آمار بالاتر میرود! خوب است بدانیم كه بر اساس آمار رسمی منتشر شده از سوی بانك مركزی، بدهی دولت به بانك مركزی كه در آغاز دولت یازدهم به 110 هزار میلیارد تومان در پایان سال 1392 رسیده بود، اكنون بیش از دو برابر شده است! یعنی بدهی 110 هزار میلیارد تومانی دولت به بانكها در سال 92 اكنون به 210 هزار میلیارد تومان رسیده است! مردم از خود میپرسند با وجود این همه امكانات و منابع، باوجود حمایت قاطع و تمامعیار قوه مقننه و قضائیه از دولت و حتی با وجود اغماض- بلاوجه - مجلس شورای اسلامی از وظایف نظارتی خود، چه چیزی مانع خدمترسانی دولت و در نتیجه خلافگویی دولتمردان شده است!؟ چه مانعی دركار است كه دولت نمیتواند برای خیل عظیم بیكاران، شغلی دست و پا كند و قفل ركود را بگشاید!؟ چرا برخلاف سخنان رئیسجمهور، نه تنها وضع معیشتی مردم بهتر نشده، بلكه قدرت خرید خانوادهها كاهش یافته و به اصطلاح دخل و خرج آنها با هم نمیخواند!؟
**تخریب گذشتگان و رقبا و دستان خالی از عمل!
روزنامه «كیهان» در گزارشی با عنوان «تخریب گذشتگان و رقبا و دستان خالی از عمل!» نوشت: ین روزها عموم مردم با شعارهای جدیدی كه كاندیداها سر میدهند روبرو هستند، شعارهایی در رفع مشكلات متعدد و مختلف و گمانهزنی برای انتخاب فرد اصلح وارد مراحل تازهای شده است. اما این تمام ماجرا نیست؛ گاهی شعارها جدید و نو است اما اقدامات، قدیمی و آزمون پس داده است، حتی ممكن است یك راهكار جدیدی ارائه شود كه به نظر وضع را اصلاح كند اما در میدان عمل شكست بخورد. صلاح وضعیت اقتصادی، درازمدت و شاید مقاطعی همراه با سختی توأمان باشد اما راهكاری جز این برای ادامه سیر انقلاب و حركت رو به جلو و توسعه بخش كشور وجود ندارد. از آن طرف شاید اصلاحات موضعی و اقدامات كوتاه مدت به نظر عموم شیرین و رضایت بخش بیاید اما جز بازگشت به عقب و اضافه شدن تجربهای بر عبرتهای پیشین ثمری دیگر نداشته باشد.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی ** انتشاردهنده: شهربانو جمعه
**پژوهشم**9370**9131
انتخابات در نگاه روزنامه ها/ بخش دوم
حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی
۲۴ فروردین ۱۳۹۶، ۱۱:۴۱
کد خبر:
82491356
تهران- ایرنا- روزنامه های پنجشنبه 24 فروردین محورهای اصلی خود را به موضوع های «حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی»، « تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهند» و «جای خالی یك كاندیدای اصلاحطلب» اختصاص دادند.