پدر سلطان فاتح قلب كودك است، پدر سرداري است كه هيچ سپاهي را ياراي روبرو شدن با او نيست و هيچ اهريمني نمي تواند بر ميناي رنگين حيات او دست يابد.
اسطوره ها يك روز افول مي كنند، چهره ها يك روز نقاب شهرت در مي كشند و نامداران، يك روز معمولي و سرشكسته مي شوند ولي تاريخ تكرار نشدني ابهت و سربلندي، براي پدر مي ماند و سايه تسلي بخش وجودش، بودن را و امنيت را به قلب ها هديه مي دهد.
خورشيد نقاشي هاي كودكانه، رستم دعواهاي بچگانه و مهربان شب هاي ترس و اضطراب و دلهره، خوب مي داند كه هيچ فرزندي نبايد اشك هايش را ببيند، چرا كه سردار جنگ هاي بي شكست آنهاست و ستون استوار نيازها و رنج ها و ناملايمات شان است.
و پدران آسماني، آنها كه رفته اند ولي در هميشه هستي جاري هستند، آنها كه كوچ كرده اند ولي يادشان بر صحراي جنگ هاي ناموزون، ابهت و سرافرازي را فرياد مي زند.
و امروز پدر كمي ناتوان گشته...
روزگار برابري ها سپري شده و معيارهاي پدرانه دستخوش تغيير شده اند، شرمندگي رنگ و بويي خاص يافته و تكرار نگاه هاي معني دار، در غروب هاي شرمساري بين پدر و فرزند، استخوان هاي او را به درد آورده است.
پدرها اين روزها كمي پول شده اند، خودشان كه نه، جامعه و تبعيض هاي ناروايش، چشم برخي سرداران قصه هاي كودكي را شرمسار نگاه نيازمند فرزند كرده است.
پدر اينك تكرار غريبانه روزهايي است كه همه غم هاي عالم در پس ناتواني اش از تامين نيازهاي فرزندش و در تلاطم قلب بردبارش، ذره ذره جمع مي شوند و روح سترگش را مي آزارند ولي او صبورانه دستي بر موهاي پريشان دخترك قصه مي كشد و برايش از روزهايي مي گويد كه خوب مي داند شايد هرگز نيايند.
اگر چه سخت ولي سردار هنوز مبارزه مي كند، زخم هاي تنش و پينه هاي روحش، آرام آرام سلول هايش را تسخير كرده اند ولي امپراطور جنگ هاي كودكانه، آب حيات خورده و روئين تن و يكه تاز، قله هاي مردانگي و زندگي را فتح مي كند.
پدر همچنان در سايه خيال انگيز و مبهم تاريخ ها مي ماند و جغرافيايي به وسعت قلب ها را حكمراني مي كند، حاكمي كه اگر چه اين روزها خسته از جنگ هاي نابرابر است ولي براي هميشه مي ماند.
13 رجب سالروز ولادت با سعادت مولي الموحدين اميرالمومني حضرت علي (ع) و روز پدر بر همه پدران ايران اسلامي مبارك باد.
جمال دارابي
9002
پدر را بايد راز وهم آلود و تصوير مات تاريخ ناميد، آنجا كه براي عاطفه سنگين و غرور مانده بر پشت بغض هايش تعريفي نيامده و هيچ واژه اي براي محبت راز آلودش كه در پس كلماتي خشن و محكم گم شده، تعريف نشده است.