۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸
کد خبر: 82231999
T T
۰ نفر
ملك الشعرای بهار؛ پژواك رسا و خوش نوای قصیده معاصر

تهران- ایرنا- «محمدتقی بهار» را همگان با عنوان «مَلك الشعرا» می شناسند؛ شاعری برجسته در قصیده سرایی كه تصویرسازی و خیال انگیزی با ابزارهایی چون استعاره از ویژگی های سبكِ شعری او است.

«محمدتقی صبوری» متخلص به بهار، سال ۱۲۶۵ در مشهد به دنیا آمد. در سال ۱۲۷۲ از طریق پدرش با شاهنامه آشنا شد و در همین سال نخستین شعر خود را سرود.
بهار از سال ۱۲۷۳ تا ۱۲۷۸ ضمن درس آموزی در مدرسه، از پدر نیز نكته می‌آموخت. محمدتقی به همراه پدر به مجلس شعر شاعران معاصر وارد شد و با سرودن شعرهایی دلنشین توانست تخلص «بهار» را از آن خود كند. در سال ۱۲۸۳ پدرش را از دست داد و با فرمان «مظفرالدین شاه» در جایگاه پدر به عنوان «ملك الشعرای» آستان قدس رضوی فعالیت خود را آغاز كرد.
او در دوره ای می زیست كه «نهضت مشروطه» در حال شكل گیری بود و بهار نیز به طرفداران این نهضت پیوست. از این رو او نخستین فعالیت های سیاسی را با سرودن شعرهای ضداستبدادی آغاز كرد. بهار برای گسترش فعالیت هایش، روزنامه «بهار» را گشود اما این روزنامه پس از چندی بسته و او به تهران تبعید شد. پس از امضای فرمان مشروطیت و پیروزی مشروطه خواهان، بهار از حصر رهایی یافت و به عنوان نماینده دوره سوم مجلس شورای ملی به فعالیت سیاسی خود ادامه داد.
از كتاب های وی می توان به «منظومه چهار خطابه» (۱۳۰۵)، «یادگار زریران» (1312)، «زندگانی مانی» (۱۳۱۳)، «احوال فردوسی» (۱۳۱۳)، « سبك شناسی (سه جلد)» (۱۳۲۱–۱۳۲۶)، «تاریخ مختصر احزاب سیاسی (دو جلد) »، (1321)، «دستور زبان فارسی پنج استاد» (۱۳۲۹)، «شعر در ایران» (۱۳۳۳)، «تاریخ تطّور در شعر فارسی» (۱۳۳۴) و «دیوان اشعار» (۱۳۳۵) اشاره كرد. در زمینه تصحیح آثار نیز می توان از «تاریخ سیستان» (۱۳۱۴)، «رساله نفس ارسطو» (۱۳۱۶)، «مجمل‌التواریخ والقصص» (۱۳۱۸)، «منتخب جوامع‌الحكایات، سدیدالدین عوفی» (۱۳۲۴) و «تاریخ بلعمی» (۱۳۴۱) اشاره كرد.
همچنین از میان تصنیف ها و ترانه های سروده بهار، «بهار دلكش»، «باد صبا بر گل گذر كن»، «ای شكسته‌دل»، «ای كبوتر»، «گر رقیب آید»، «ایران هنگام كار»، «ز من نگارم»، «پرده ز رخ برافكن»، «سرود پهلوی»، «عروس گل»، «به اصفهان رو» و «مرغ سحر» از همه آشناتر به نظر می رسند.
یكی از بهترین قصیده های او «دماوند» است؛ ای دیو سپید پای در بند!/ ای گنبد گیتی! ای دماوند!/ از سیم به سر یكی كله خود/ ز آهن به میان یكی كمر بند/ تا چشم بشر نبیندت روی/ بنهفته به ابر، چهر دلبند/ با شیر سپهر بسته پیمان/ با اختر سعد كرده پیوند/ تو قلب فسرده زمینی/ از درد ورم نموده یك چند/ شو منفجر ای دل زمانه ! / وآن آتش خود نهفته مپسند/ خامش منشین، سخن همی گوی / افسرده مباش، خوش همی خند/ ای مادر سر سپید! بشنو/ این پند سیاه بخت فرزند.
بهار سرانجام در سال ۱۳۳۰ بر اثر بیماری سل درگذشت و پیكر او در آرامگاه ظهیر الدوله تهران به خاك سپرده شد.

***سبك و درونمایه
شعر بهار تلفیقی از سبكِ «خراسانی» و «عراقی» است. او در قصیده پردازی بیشتر به سبك خراسانی توجه داشته و در غزلسرایی به سبك عراقی شعر سروده است. اگر چه او را باید احیا كننده سنت های شاعران كهن خواند اما آثار تجدد و تنوع در بیشتر اشعار او در لفظ و معنی آشكار است. هر چند برخی منتقدان بر این باورند كه بهار دارای سبك خاص و مستقلی نیست.(1)
بهار در شعرهایی كه در قالب های «مثنوی» و «قطعه» سروده، نكته ها و معانی اخلاقی را به كار برده است. از این رو شعرهای او یادآور اشعار «نظامی»، «سنایی» و «جامی» است. او در قالب غزل به «حافظ»، «سعدی» و «عراقی» نظر دارد. همچنین در اشعار خود سعی كرده است كه واژه ها و اصطلاح های خاص اهل سیاست و روزنامه نویسان هم عصر خود را نیز به كار برد.

***تصویرسازی و استعاره
در شعر سنتی تصویر در ارتباط با كل متن و در پیوند با دیگر تصویرها دارای سه ویژگیِ «تنوع و گوناگونی تصویرها»، «فشردگی و تراكم تصویرها» و «تناقض میان تصاویر» است. در تصاویر شعری بهار، به اقتضای شرایط مختلف هر سه ویژگی یاد شده، مشهود است. او شاعر توانایی است كه برای ارایه یك تصویر بدیع، امر ذهنی و انتزاعی مورد نظر خود را محدود و عینی می سازد و حتی گاهی نیز با ذكر جزییات بیشتر آن، ذهنیت را تقویت می كند تا آن را به صورت واقعی و محسوس ابلاغ كند.(2)
در واقع پیوند طبیعت بی جان و انسان مساله ای است كه تصاویر شعری بهار را زنده و پویا ساخته و در اغلب استعاره های او طبیعت به صورت «تشخیص» (جان بخشی به اشیاء) تجلی یافته است. همچنین یكی از ویژگی های برجسته شعری بهار، جنبه تفصیلی تصاویر شعری او است كه در فضای چند مصراع با بیت، یك تصویر با تمام جزییات آن ارایه می شود. این خلقِ تصویر، حاصلِ یك تامل و تجربه خاص در زمانی كوتاه است.(3)
بهار در سروده های خود از عنصر استعاره نیز بهره بسیاری جسته است تا جایی كه می توان كاربرد استعاره را از شاخصه های سبكِ شعری بهار دانست كه با خیال انگیزی خاصی همراه است.

***نقد و بررسی
بهار از معدود كسانی است كه هم در حوزه تحقیق از پژوهشگران پیشرو، صاحبنظر و برجسته به شمار می رود و هم در شعر و سخنوری موفق بوده است، به گونه ای كه برخی او را بزرگترین قصیده سرای چند سده اخیر می دانند.(4)
به باور بیشتر منتقدان، كتابِ سبك‌شناسی بهار پس از گذشت بیش از ۶ دهه در عرصه نقد ادبی، هنوز از بهترین آثار در این زمینه است. همچنین برخی منتقدان بر این باورند كه بهار در انسجام و روانی كلام از بزرگترین شعرای معاصر شعر فارسی است.

*پی نوشت ها
1- حاكمی، اسماعیل، «مروری بر سبك شاعری بهار»، مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تابستان1380، شماره 2، ص33
2- تجلیل، جلیل، بیگلر، محمدتقی، «بلاغت تصویر در دیوان اشعار محمدتقی بهار»، فصلنامه تخصصی ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، شماره 28، زمستان1389، ص75
3- منبع پیشین، ص104
4-صادقی محسن آباد، هاشم، یاحقی، محمدجعفر، «تاثیرپذیری ملك الشعرا بهار از فردوسی»، مجله بوستان ادب، سال چهارم، شماره4، زمستان 1391، ص66
**گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**9279*پژوهشگر- محمد ستاری*سردبیر- سیدمحمد موسی كاظمی