در اين گفت و گو كه در صفحه سوم شماره هفت (خرداد ماه) ماهنامه بهروزي منتشر شده آمده است: كساني مي توانند در خصوص شبكه هاي اجتماعي و آسيب هاي آن صحبت كنند كه در بطن كار و مشكلاتي كه اين شبكه ها براي افراد به وجود آورده است قرار گرفته باشند و به عبارتي آن را لمس كنند و هر روز حتي راهكاري را براي بهتر شدن شرايط ارائه دهند.
'سعيده مظفري' كارشناس ارشد روانشناسي تربيتي است هشت سال است در مركز صداي مشاور فعاليت مي كند و معتقد است 70 درصد تماس هايي كه با آنحا گرفته مي شود مربوط به مشكلات ناشي از وابستگي به شبكه هاي اجتماعي است.
گفتگوي بهروزي را در خصوص آسيب هاي شبكه هاي اجتماعي با اين مسئول بخوانيد:
* خانم مظفري چرا افراد به سمت شبكه هاي اجتماعي كشيده مي شوند؟
تقريبا تمام فعاليت هاي ما منوط به داشتن اينترنت است، فرستادن ايميل،اطلاع از احوال آشناياني كه در كنار ما نيستند حتي پرداخت قبوض. به غير از تمام اينها شبكه هاي اجتماعي خيلي جذاب است و مي تواند ساعت ها ما را سرگرم كند و هرچيزي كه خواسته باشيم را در آن پيدا كنيم.
از طرفي به عقيده برخي كارشناسان،كمبودهايي كه افراد در زندگي خود دارند در شبكه هاي اجتماعي جبران مي شود، فرد در تلگرام و فيس بوك و... ديده مي شود،لايك مي شود،مي تواند راحت حرف بزند و هويتش هم مشخص نباشد.
تحقيقي انجام شده است كه دلايل استفاده كاربران از اين شبكه ها را اينگونه بيان كرده است: 55 درصد افراد به دليل ارتباط نزديك با خانواده به سمت شبكه هاي مجازي مي روند،بروز بودن و دريافت آخرين اخبار و اطلاعات 44 درصد،پركردن اوقات فراغت 41 درصد،پيدا كردن محتواي سرگرم كننده 39 درصد،به اشتراك گذاشتن عكس و ويدئو 38 درصد، اشتراك در شبكه ها به دليل حضور بسياري از اطرافيان و آشنايان 36 درصد، ملاقات با افراد جديد 32 درصد، به اشترام گذاشتن جزئيات زندگي روزمره 27 درصد و در اختيار داشتن شبكه جامع و گسترده با ديگران 41 درصد.
* و همه اينها منجر به آسيب هم مي شود؟
بايد گفت بنا به هردليلي كه باشد اگر به وابستگي و افراط در استفاده از شبكه ها منجر شود در خانواده به آسيب اجتماعي تبديل مي شود چون ديگر فرصتي براي حرف زدن و بيرون رفتن با خانواده نمي ماند، روابط چهره به چهره محدود مي شود و محدود كردن روابط اجتماعي خودش منجر به مشكلات رواني مي شود.
يكي ديگر از آسيب هاي اين شبكه ايجاد خودشيفتگي و غرور كاذب است كه بخاطر لايك ها براي فرد پيش مي آيد و او وارد دنياي واقعي كه مي شود مي بيند هيچكدام از اينها وجود ندارد و سرخورده مي شود.
در بيشتر اوقات اوايل فضاي مجازي براي افراد حكم سرگرمي را دارد اما به وفور ديده شده مه رابطه هاي افراد خاص تر مي شود و كم كم خيانت پيش مي آيد يا با كوچكترين مشكل بين زن و شوهر آن ها گرايش پيدا مي كنند كه به سمت افرادي بروند كه در اين شبكه ها آن ها را لايك مي كنند.
اتلاف زمان از ديگر مواردي كه آسيب رواني به دنبال دارد و آن سرخوردگي است چون فرد بجاي فعاليت هاي مثمر ثمر چه اجتماعي و چه ورزشي و... بيشتر وقتش را در اينترنت مي گذراند. از طرفي دنياي مجازي خواه و ناخواه قابل اعتماد نيست و با اشتراك گذاشتن عكس ها و فيلم ها در فرد استرس نيز ايجاد مي شود.
اعتياد آور بودن اين شبكه ها خود باعث رشد پرخاشگري و عصبانيت در فرد مي شود آستانه تحمل او را در برخورد با افراد خانواده پايين مي آورد و همه اينها وقتي بيشتر مي شود كه فرد به اينترنت دسترسي نداشته باشد.
حس خود كم بيني و از دست دادن اعتماد به نفس هم در بين كساني كه زياد از گوشي هاي هوشمند استفاده مي كنند ديده مي شود چون هرپيامي را باور مي كنند و آن را جدي مي گيرند پس هم حس حسادت رشد مي كند و هم اعتماد به نفسشان كم مي شود.
رفتارهاي خطرناك و ديدن فيلم هاي مستهجن يكي ديگر از معايب شبكه هاي اجتماعي است وقتي مدام ديدن اين موارد تكرار شود قبح آن ها مي ريزد و زشتي رفتارها در نظر افراد كم مي شود و در زندگي عادي تكرار خواهد شد.
* چقدر از تماس هايي كه با صداي مشاور گرفته مي شود مربوط به مشكلات ناشي از شبكه هاي اجتماعي است؟
بايد بگويم متاسفانه 50 درصد تماس هاي ما به اين مورد مربوط است و 70 درصد مشكلات خانواده ها بر سر شبكه هاي اجتماعي است. به عبارتي يك چهارم علت دعواي طول يك هفته افراد بخاطر استفاده زياد از اين شبكه هاست. قبلا هم اشاره كردم وجود افراد مجازي در زندگي افراد فرصتي براي آنها باقي نمي گذارد كه به خانواده خود برسند پس همين افرادي كه در شبكه هاي اجتماعي به عنوان دوست خوب،روشنفكر و يا يك آدم خلاق ديده و لايك مي شود در بين افراد خانواده خود فردي پرخاشگر،كم حوصله،پرتوقع و... ظاهر مي شود.
* در بيشتر موارد هم اين افراد قبول ندارند كه به اينترنت وابسته هستند نه؟
دقيقا همينطور است مثل افرادي كه به مواد اعتياد دارند اصلا قبول نمي كنند كه معتاد هستند بلكه بارها عنوان مي كنند برايشان حكم سرگرمي دارد در صورتي كه هم به خود و هم به خانواده آسيب مي رسانند.
* راهكار شما در مقابل تماس هايي كه در اين خصوص گرفته مي شود چيست؟
ما در تماس ها با دونوع خانواده سرو كار داريم، يكي پدر و مادر كه براي وابسته شدن فرزندانشان به گوشي تماس مي گيرند و ديگري زن و شوهرهايي كه نياز به مشورت دارند كه چه كنند تا همسرشان سر از موبايل بردارد و به زندگي خود توجه كند.
البته بيشتر تماس هاي ما از سوي خانم ها است و معلوم است آقايان وابستگي بيشتري به شبكه هاي اجتماعي دارند. راهكار ما براي پدر و مادرهاي عزيز اين است كه به هيچ وجهه براي بچه هاي مخصوصا در زمان كودكي و سه سال كمتر موبايل نخرند و از همان سن پايين اين موارد را كنترل كنند و پيشنهاد مي كنم خريد گوشي را به تعويق بيندازند و در صورت لزوم از موبايل پدر و مادر استفاده كنند و يا مشترك باشد.
در خانه امكان دسترسي آزاد به اينترنت را بچه ها نداشته باشند، تابع قانون و شرايط باشد يعني زمان استفاده از گوشي و اينترنت مشخص باشد و حتي موبايل بچه ها رمز نداشته باشد، از همان ابتدا بايد شرايط استفاده از موبايل در خانه را براي فرزندان گذاشت و گرنه اگر بدون اينها و از همان كودكي گوشي در اختيار فرزندمان قرار داديم و حالا كه ديديم وابسته شده است و به فكر افتاديم كه بايد كاري كرد،اصلا گرفتن موبايل از آن ها كار درستي نيست چون عوارض بيشتري را در پي دارد و منجر به لجبازي و بروز مشكلات بيشتري مي شود.
بلكه با دوستي و مستقيم صحبت كردن با بچه ها مي تواند كمك بيشتري بكند،بيان مضرات و مشكلات شبكه ها،ايجاد فضايي در خانه كه فرزند را سرگرم كند،گذاشتن قوانين و كم كردن ساعت استفاده از ديگر راهكارهايي كه پدر و مادر مي توانند به كار بگيرند، بردن فرزند پيش يك مشاور يا يك دوست تاثير گذار كه با او صحبت كند هم مثمر ثمر است.
* و راهكارتان براي زن و شوهرهايي كه تماس مي گيرند؟
ببينيد گاهي اوقات ما همين گذاشتن قوانين و شرايط را به خانواده ها و زوجين پيشنهاد مي كنيم اينكه چندساعت مي توانند از موبايل در خانه استفاده كنند و چندساعت را به همسر و بچه خود اختصاص دهند.
اما خيلي پيش آمده كه مي گويند اگر موبايلم را بگذارم كنار چه كار بكنم،حوصله ام سر مي رود،حرفي با همسرم ندارم كه بزنم. بايد در اينجا زن يا شوهر شناخت فردي از همسرش داشته باشد اينكه چه چيزهايي او را خوشحال مي كند،اگر فيلم دوست دارد فيلم هايي تهيه كند كه همسرش با او به ديدن فيلم مشغول شوند،از كساني دعوت كند كه او خوشش مي آيد و در كل شرايطي را ايجاد كند تا همسرش كمتر به سراغ موبايل خود برود.
* و اگر با گذاشتن قوانين و انجام همه اين موارد بازهم وابستگي به اينترنت در همسرش كم نشد و مشلات وجود داشت چطور آن وقت چه بايد كرد؟
هر تغييري نياز به زمان دارد اگر همسر من 8 ساعت از موبايل در خانه استفاده مي كرد و با انجام اين راهكارها تبديل شد به 7 ساعت و 45 دقيقه اين يعني يك پله موفقيت، حتي يك ربع هم بايد براي ما اهميت داشته باشد و از آن نگذريم.
برخي موارد هم نياز به حضور دوطرف دارد تا بتوان مشكل را ريشه اي حل كرد، از سوي ديگر گاهي اوقات بايد رها كني،وقتي به موضوعي حساسيت زياد نشان بدهيم كار را خرابتر مي كند بلكه بايد رهايش كرد تا همه چيز درست شود.
يزد - ايرنا - نشريه خبري، آموزشي بهزيستي يزد (بهروزي) به نقل از مسئول مركز صداي مشاور يزد آورده است: 70 درصد مشكلات خانواده ها بر سر شبكه هاي اجتماعي است.