۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶
کد خبر: 81956339
T T
۰ نفر

'ابراهيم يونسي' درس عشق و آزادگي را به ما آموخت

۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶
کد خبر: 81956339
'ابراهيم يونسي' درس عشق و آزادگي را به ما آموخت

سنندج- ايرنا- ابراهيم يونسي، انساني والا و خود ساخته اي بود كه با عشق به دانايي و آزادي، در بندهاي زندان ستمشاهي، درس انسانيت و آزادگي آموخت و با عزم و اراده‌اي قوي به يكي از نويسندگان بزرگ در عرصه ترجمه و داستان نويسي ايران تبديل شد.

به گزارش خبرنگار ايرنا ابراهيم يونسي يكي از نويسندگان و مترجمان مشهور كشور بود كه بيش از ده‌ها عنوان كتاب نوشته و ترجمه كرده، بسياري از آثار مطرح ادبيات جهان و آثار پژوهشي با ترجمه وي شناخته مي شود و به عنوان نسل اول مترجمان كشور در انتقال تجربيات انديشه و فرهنگ غرب از زبان انگليسي به فرهنگ و زبان فارسي، نقش بسيار برجسته اي داشته است.
يونسي، داستان نويس و مترجم كُرد، در سال 1305 در شهرستان بانه از توابع استان كردستان در خانواده‌اي خان‌ زاده به دنيا آمد وي، از همان ايام كودكي از نعمت مادر محروم مي شود و با پدر و مادر بزرگش زندگي را ادامه مي دهد.
يونسي، خود درباره تاريخ تولدش چنين مي گويد: اين تاريخ درست نيست دو يا سه سال داشتم كه برايم شناسنامه گرفتند چرا كه شناسنامه هم، مثل همه امكانات ديگر دير به كردستان آمد.
وي در سال 1317 دوره دبستان را به پايان رساند و موفق به دريافت كارنامه كلاس ششم ابتدايي شد چون بانه مدرسه متوسطه نداشت، براي ادامه تحصيل، پدرش او را به شهر سقز در 60 كيلومتري بانه فرستاد.
در سال 1322 به دنبال فراخوان سراسري ارتش در دبيرستان نظام، ثبت نام كرد و راهي تهران شد. يونسي در سال 1324 ديپلم گرفت و وارد دانشكده افسري شد و در سال 1327 با درجه ستوان دومي فارغ التحصيل و مأمور به خدمت در لشكر 4 اروميه شد.
يونسي در سال 1328در اين شهر با دختري ارمني به نام 'رزا' ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج، سه دختر و يك پسر است. در سال 1329، اتفاقي ناگوار سرنوشتش را به مسير نامعلوم برد در حين انجام وظيفه، گلوله‌اي به پاي چپ وي اصابت مي كند و پزشكان مجبور مي شوند پايش را قطع كنند.
به دنبال اين حادثه، يونسي براي ساختن پاي مصنوعي راهي آلمان و فرانسه مي ‌شود و پس از بازگشت در ذخاير ارتش، اداره تسليحات مشغول به كار مي شود، اما آنچه به كلي سرنوشت يونسي را در مسير ديگري قرار داد، واقعه تاريخي كودتاي 28 مرداد در سال 1332 بود.
يونسي كه به عضويت حزب توده در آمده بود پس از حوادث كودتاي 28 مرداد به دنبال سركوبي گسترده افراد، به عنوان يك افسر حزب توده زنداني و به اعدام محكوم شد.
وي، به دليل از دست دادن پايش، مشمول تخفيف به حبس ابد با اعمال شاقه مي ‌شود و او را به زندان قصر منتقل مي كنند.
در زندان با افراد تحصيل كرده و آگاه به زبان‌هاي خارجي آشنا شده و فضاي زندان به محيطي دانشگاهي براي وي تبديل مي شود.
ابراهيم يونسي، با تاثير پذيري از اين فضا و با آشنايي نسبي به زبان فرانسوي، يادگيري زبان انگليسي را آغاز كرده و رمان 'آرزوهاي بزرگ' را خواند و در گام نخست، اين رمان را ترجمه و در همان سال به چاپ رساند.
اين نويسنده، در سال 1341 'هنر داستان نويسي' را به عنوان نخستين تجربه عرصه داستان نويسي در اسارت تاليف كرده و در همان سال به چاپ رساند. در سال 1341 از زندان آزاد شد و همزمان با محمد قاضي از نويسندگان و مترجمان بزرگ كُرد، در يك شركت دانماركي استخدام مي شود.
يونسي، در سال 1344 به عنوان مترجم و محقق به استخدام مركز آمار ايران در آمد و بعدها به رياست آن مركز رسيد. در سال 1350 به قصد ادامه تحصيل به فرانسه رفت و در سال 1356 به درجه دكتراي اقتصاد از دانشگاه سوربن فرانسه فارغ التحصيل شد.
وي، به عنوان اولين استاندار كردستان پس از انقلاب اسلامي، انتخاب شد اما پس از گذشت كمتر از چهار ماه از اين سمت استعفا داد پس از آن براي هميشه كار نويسندگي و مترجمي را ادامه داد.
يونسي، عمرش را وقف نوشتن كرد. 83 اثر از اين نويسنده و مترجم به جا مانده است. از جمله ترجمه هاي وي دن كيشوت و سه تفنگدار براي نوجوانان، آرزوهاي بزرگ، خانه قانون زده و داستان دو شهر از چارلز ديكنز، اسپارتاكوس از هوارد فاست، طوفان از ويليام شكسپير، آشيانه عقاب از كنستانس، جنبه هاي رمان از اي ام فورستر، سيري در نقد ادب روس و دفتر يادداشت هاي روزانه يك نويسنده اثر فئودور داستابوسكي را مي توان نام برد.
از آثاري هم كه اين نويسنده نامي به رشته تحرير در آورده است مي توان به مادرم دو بار گريست، كج كلاه و كولي، خوش آمدي، شكفتن باغ، گورستان غريبان، دعا براي آرمين و داده شيرين اشاره كرد؛ همچنين كتاب‌هايي در حوزه داستان ‌نويسي از وي به يادگار مانده است.
بسياري از آثار داستاني ابراهيم يونسي در فضاي كردستان است و خواننده به راحتي مي تواند درك كند كه خيلي از فضاهاي رمان فضاي جغرافياي، فكري و شخصيتي شهرستان محل تولدش بانه است.
بيشتر ترجمه‌ هاي يونسي ترجمه رمان و تعدادي متون تاريخي در زمينه مسئله كُرد، بوده است. يونسي با زبان‌ شناسي و تسلط بر زبان كُردي، توانسته بر مخزن واژگان فارسي واژه اضافه كند.
ابراهيم يونسي در 19 بهمن 1390، بر اثر بيماري آلزايمر، دار فاني را وداع گفت و به ديار ابديت پيوست. به خواست خودش در مزار سليمان بگ بانه زادگاهش با حضور هزاران فرهنگ دوست و اديب كردستاني و ايراني به خاك سپرده شد.
هر ساله در نوزدهم بهمن سالگرد وفات دكتر ابراهيم يونسي هنرمندان و نويسندگان با رفتن بر سر مزار اين نويسنده ياد و خاطره يونسي را زنده نگه مي دارند امسال نيز در نوزدهم بهمن نويسندگان شاعران و جمع زيادي از مردم بانه همراه با خانواده اين نويسنده بر سر مزار وي حاضر شدند و ياد خاطر وي را گرامي داشتند.
بانه در 242 كيلومتر غرب سنندج مركز استان كردستان واقع شده است.
7469/6108/1904