۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۲
کد خبر: 81855723
T T
۰ نفر
آل احمد؛ روشنفكر در مسیر بازگشت به خویشتن

تهران- ایرنا - «جلال آل احمد» نویسنده و روشنفكر برجسته ی ایرانی بود كه همگام با مباحث اندیشه یی، فعالیت های سیاسی هم داشت. وی گفتمان بازگشت به خویش، اسلام عقلانی و رحمانی و سنت های بومی و ایرانی را مطرح كرد.

جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد به سال 1302 خورشیدی در محله ی سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد.
پدر آل احمد روحانی بود و از این رو وی دوره ی كودكی را در محیطی مذهبی گذراند. پس از پایان دوره ی دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز كرد اما پدر كه تحصیل فرزند را در مدارس دولتی نمی پسندید و پیش بینی می كرد كه آن درس ها فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف می كند با این امر مخالفت كرد. با این حال آل احمد به «دارالفنون» كه كلاس های شبانه دایر كرده بود رفت و پنهان از پدر نام نویسی كرد.
پس از پایان دوره ی دبیرستان پدرش وی را به شهر نجف در عراق پیش برادر بزرگش «سیدمحمد تقی» فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینی بپردازد. البته وی به نیت تحصیل در بیروت به این سفر رفت اما در نجف ماندگار شد. این سفر چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت.
آل احمد در سال 1323 به حزب توده پیوست و از اندیشه های مذهبی دست شست. اوج گیری حركت های چپ گرایانه ی حزب توده ایران و توجه جوانان پرشور آن زمان به شعارهای تند و انقلابی آن حزب و درگیری های جنگ دوم جهانی به مثابه ی عواملی بودند كه باعث تغییر مسیر فكری وی شدند. در واقع همه ی این عوامل دست به دست هم داد تا جوانی با انگشتری عقیق بر دست و سر تراشیده، تبدیل به جوانی با یك كراوات و لباس نیمدار آمریكایی شود.
آل احمد در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله ی «سخن» به دنیای نویسندگی قدم گذاشت. از وی در همان سال چند داستان كوتاه دیگر در مجموعه ی «دید و بازدید» چاپ شد.
آل احمد كه از دانشسرای عالی در رشته ی ادبیات فارسی، دانش آموخته (فارغ التحصیل) شده بود، تحصیل اش را در دوره ی دكترای ادبیات فارسی نیز ادامه داد اما در اواخر تحصیل از ادامه ی آن دوری جست.
وی در سال 1326 به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در همان سال به سردمداری «خلیل ملكی» همراه با 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آن ها از رهبری حزب توده و مشی آن انتقاد می كردند و نمی توانستند بپذیرند كه یك حزب ایرانی، آلت دست كشور بیگانه (شوروی) باشد.
آل احمد در كنار آثار تالیفی فراوانی كه داشت به ترجمه روی آورد. وی آثار نویسندگانی همچون «آندره ژید» و«آلبر كامو»، «ژان پل سارتر» و «فئودور داستایوفسكی» را ترجمه كرد و در همین دوره با «سیمین دانشور» اهل شیراز كه فردی صاحب قلم بود ازدواج كرد.
آل احمد در سال های پایانی زندگی اش با روحی خسته و دلزده از تفكرهای مادی به تعمق در خویشتن خویش پرداخت. از همین رو در كتاب «خسی در میقات» كه سفرنامه ی حج وی است به این تحول روحی اشاره كرده است.
آل احمد در نهایت روز هفدهم شهریور ماه سال 1348 خورشیدی در چهل و شش سالگی دیده از جهان فروبست.

***آثار
آثار آل احمد را می توان به پنج دسته ی «قصه و داستان»، «مشاهده و سفرنامه»، «مقاله»، «ترجمه» و «خاطره و نامه» تقسیم كرد.
وی در زمینه ی قصه و داستان، آثاری همچون «دید و بازدید»، «از رنجی كه می بریم»، «سه تار»، «زن زیادی»، «سرگذشت كندوها»، «مدیر مدرسه»، «نون والقلم»، «نفرین زمین»، «پنج داستان» و «سنگی بر گوری» را خلق كرده است. از آثار مشاهده یی و سفرنامه های آل احمد می توان به «اورازان»، «تات نشینهای بلوك زهرا»، «جزیره خارك، دُر یتیم خلیج فارس»، «خسی در میقات» و «سفر به ولایت عزراییل» اشاره كرد.
از مقاله ها و آثار تحقیقی وی می توان به آثاری همچون «حزب توده سر دو راه»، «هفت مقاله»، «سه مقاله دیگر»، «غرب زدگی»، «كارنامه سه ساله»، «ارزیابی شتابزده»، «یك چاه و دو چاله»، «در خدمت و خیانت روشنفكران» و «گفت وگوها» نام برد. از ترجمه های آل احمد می توان به «عزاداری های نامشروع»، « قمارباز اثر داستایوفسكی»، «بیگانه اثر كامو»، «سوء تفاهم اثر كامو»، «دستهای آلوده اثر سارتر»، «بازگشت از شوروی اثر ژید»، «مائده های زمینی اثر ژید» و «كرگدن اثر اوژن یونسكو» اشاره كرد. (1)

***دهه ی سرنوشت ساز
بی شك دهه ی 40 یكی از دوران های مهم تاریخی در زمینه ی نگرش های متفاوت در حیطه ی روشنفكری ایران است. برخی دهه ی 40 را به دلیل درگیری ها در فضای روشنفكری ایران كه نمودی از جنب و جوش روشنفكری از طرف نگرش های چپ و راست بود را «دهه تضادها» می نامند.
آل احمد اگرچه 46 سال بیشتر عمر نكرد اما بسیاری وی را پدرخوانده ی روشنفكری ایران در دهه ی 40 می دانند.
نویسندگان این دهه كه هویت ملی را در معرض نابودی می دیدند به جستجوی هویت خویش همت گماردند اما نكته قابل توجه در این ارتباط آن است كه روشنفكران در پی بازسازی هویت ملی، رویكردهای متفاوتی از خود نشان دادند. برخی همچون «صادق هدایت» با تاكید بر ایران گرایی به جای ایدیولوژی مذهبی سعی داشتند اسلام را عنصری تحمیلی بر فرهنگ ایران معرفی كنند؛ در برابر، برخی دیگر نیز همچون «علی شریعتی» و «شهید مطهری» با دفاع از سنت های دینی سعی در بازسازی هویت دینی داشتند. آل احمد نیز در این دوره در مقام یك روشنفكر و نویسنده با تاكید بر حفظ سنت های ایرانی و بومی در جریان تحول به دنبال این بود كه سلاحی برای هجوم تجدد مآبی و سرمایه داری وابسته بیابد. بر همین اساس در ادامه ی فعالیت های فكری خود نظریه ی بازگشت به خویش و تز مقابله با آثار ناشی از فرهنگ و تمدن غرب را مطرح كرد.(2)

***غربزدگی
آل احمد غربزدگی را مهمترین مساله ی اجتماعی ایران عصر خود می دانست و به دنبال شناخت علت های داخلی و خارجی آن بود. در واقع آل احمد سعی كرد با توجه به زمینه های اجتماعی زمانه ی خود بحث غربزدگی را مطرح كند و بر همین اساس پس از بررسی نمودهای غربزدگی به ارایه ی راه حل هایی برای رهایی از آن پرداخت. وی غربزدگی را نوعی بیماری می داند كه راه درمان آن بیدار كردن فرهنگ به خواب رفته است.
«مهزاد بروجردی» در كتاب «روشنفكران ایرانی و غرب» درباره ی كتاب غربزدگی آل احمد می نویسد: كتاب غربزدگی برای جامعه ی فكری ایران چندین كار مهم انجام داد؛ نخست آن كه یك ترازنامه ی انتقادی از كارنامه ی روشنفكری در جامعه ی در حال گذار ایران را آشكار كرد. دوم این كه غرب زدگی با در میان آوردن دوباره ی مساله ی هویت ملی و قومی، یك جایگزین بومی گرایانه را در برابر نیروهای چپ ایران پیشنهاد می كرد. سوم این كه غربزدگی روند گفت و گوی روشنفكری را به سود گفتمان جهان سومی و شك آور در تمدن غرب و كالاهایش ساخت. چهارم این كه روشنفكران ایران را تلنگری زد تا به خود آیند و با چیرگی فرهنگی بیگانه كه می رفت تا بر حیات فكری، سیاسی و اقتصادی جامعه ی ایران سایه افكند به مبارزه برخیزد.(3)
«رضا براهنی» نویسنده و منتقد درباره ی این كتاب می نویسد:«غرب زدگی آل احمد هر اشتباهی هم كه داشته باشد بدون شك، از لحاظ هایی رساله ای است كه از نظر تعیین تكلیف كشورهای استعمارزده در برابر كشورهای استعمارگر، تا حدی همان اهمیت را دارد كه نوشته های برخی سیاهان آمریكا علیه نژادپرستی سفیدان و یا «نفرین شدگان زمین» فرانتس فانون در تعیین تكلیف كشورهای آفریقایی در برابر استعمارگران خارجی. غرب زدگی آل احمد نخستین رساله شرقی است كه وضع شرق را در برابر غرب- غرب استعمارگر- روشن می كند و شاید نخستین رساله ایرانی باشد كه در سطح جهانی دارای ارزش اجتماعی است»(4)
در مقابل «نگین نبوی» در كتاب «روشنفكران و دولت در ایران» می نویسد: اهمیتی كه غرب زدگی آل احمد كسب كرد چندان به سبب بصیرت او نبود بلكه بیشتر به آن علت بود كه در تسخیر جو آن زمان و بیان دغدغه های روشنفكران متعهد به شكلی به نسبت صریح موفق بود. آل احمد و نسل او غرب زدگی را به عنوان نمادی برای طرد اصلاحات اعمال شده توسط دولت و خلاصه برای زیر سوال بردن مشروعیت رژیم به كار می بردند. (5)
آل احمد به پیروی از «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته ی آلمانی بر این باور بود كه غرب تنها یك موجود سلطه طلب (امپریالیستی) نیست بلكه قلب پر تپش توسعه ی فناورانه نیز هست. وی معتقد بود بایستی غرب را نه تنها یك ابزار بلكه باید یك شیوه ی تفكر دانست.
با این حال آل احمد نخستین ناقد پدیده ی «ماشینیسم» در ایران بود كه از فروریختن جامعه ی سنتی به دست ماشین افسوس می خورد. در سراسر كتاب غربزدگی نیز هیچ سخنی درباره ی عملكردهای مثبت ماشین و فن آوری به چشم نمی خورد. منتقدانی همچون «علی شریعتی»، «داریوش شایگان»، «احسان نراقی»، «رضا داوری»، «مرتضی مطهری» و رضا براهنی بعدها انتقاد وی از ماشینیسم را دنبال كردند.(6)

*** در خدمت و خیانت روشنفكران
آل احمد یكی از نخستین كتاب ها در زمینه ی بررسی نقش و كاركرد روشنفكری در ایران را نوشته است.
وی در كتاب در خدمت و خیانت روشنفكران، نخست روشنفكری را تعریف می كند و آن را به معنای پرداختن به مسایل مربوط به فكر و اندیشه و داشتن رویكردی خاص به واقعیت می داند كه از قدرت كلام بهره می گیرد تا مردم را هدایت كند. وی ریشه های روشنفكری را تا نهضت مشروطه پی می گیرد.(7 )
یكی از نقدهایی كه بر آل احمد وارد می شود در باره ی تعریف مفهوم روشنفكری توسط وی است كه با اشكال اساسی روبرو است. در واقع وی گاهی برای روشنفكر ویژگی های گوناگونی در نظر می گیرد و زمانی دیگر بر اساس یك ویژگی خاص همه ی گروه های فكری جامعه را از مهندسان و پزشكان گرفته تا گویندگان رادیو و تلویزیون را روشنفكر می خواند. همچنین از طرفی روشنفكری را مربوط به مدرنیته و دوران تجدد می داند و از طرفی دیگر افراد بسیاری از دوران باستان تا عصر حاضر را روشنفكر تلقی می كند كه این امر نشانگر تناقض در نگرش وی نسبت به تاریخ روشنفكری است.(8)
در پایان باید گفت آل احمد از آن دسته اندیشمندانی است كه چندین دوره ی فكری را طی كرده و در كنار سویه های اندیشه یی فعالیت سیاسی نیز داشته است. با این حال نسبت به نگرش ها و آثار وی دیدگاه های متفاوتی شكل گرفته است.
آل احمد توانست به نوعی جهشی در ادبیات ایران به وجود آورد. برخی باور دارند كه وی توانست نوع جدیدی از ادبیات ستیزنده، شتابنده و جهنده را در برابر ادبیات سرخورده، غمگین و رنگ پریده ی «بوف كور» ی «صادق هدایت» ایجاد كند.(9)

*پی نوشت ها:
1- جلال آل احمد، تارنمای دانشنامه ی رشد
2- عینی زاده تركان، جلال آل احمد و عصر بازگشت، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
3- بروجردی مهرزاد، ترجمه ی جمشید شیرازی، روشنفكران ایرانی و غرب، نشر فرزان روز، سال 1377،ص110
4- براهنی، رضا، قصه نویسی، نشر نگاه سال1393، ص464
5- نبوی نگین، ترجمه حسن فشاركی، روشنفكران و دولت در ایران، نشر پردیس دانش و شیرازه، سال 1388، ص 105 و 113/ مومیوند بیژن، روشنفكر سرگردان، ماهنامه ی مهرنامه شماره ی 44،ص158
6- بروجردی مهرزاد، ترجمه ی جمشید شیرازی، روشنفكران ایرانی و غرب، نشر فرزان روز، سال 1377،ص114
7- قیصری علی، ترجمه ی دهقانی محمد، روشنفكران ایران در قرن بیستم، نشر هرمس، سال1393،ص153
8- نصری عبدالله، رویارویی با تجدد، نشر علم، سال1386،ص59
9- قاضیان حسین، جلال آل احمد و گذار از سنت به تجدد، نشر كویر، سال 1386، ص41

*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**2054
۰ نفر

سرخط اخبار فرهنگ