به گزارش ایرنا، قالیشویان شاید تنها مراسم مذهبی باشد كه به تاریخ هجری شمسی برگزار می شود، زیرا تمامی مناسبت های ولادت و شهادت ائمه اطهار (ع) و امامزادگان به تاریخ هجری قمری محاسبه شده و هرسال گردش دارد، ولی این مراسم در دومین جمعه مهرماه هرسال در اردهال برگزار می شود.
این آیین سنتی كهن به منظور بزرگداشت حضرت سلطانعلی فرزند بلافصل امام محمدباقر (ع) در محل بارگاه آن حضرت در مشهداردهال كاشان كه به دلیل برگزاری این آیین كهن مشهد قالی هم گفته می شود، برگزار می شود.
مشهد اردهال یا مشهد قالی در فاصله 49 كیلومتری غرب كاشان و در مسیر كاشان- نراق قرار دارد، دراین مسیر شهرهای نیاسر و نشلج نیز واقع شده كه به نوبه خود از طبیعت زیبا و جاذبه های قشنگی برخوردار است.
اردهال سرزمینی كوهستانی است در دامنه كوه اردهال كه شغل بیشتر مردمان آن قالیبافی و زراعت است، مزار امامزاده سلطانعلی و شاهزاده حسین (ع) در كنار هم و با فاصله ای 800 متری قرار گرفته و زیارتگاه حضرت سلطانعلی از زیارتگاههای واجب التعظیم است.
***حضور حضرت سلطانعلی (ع) در مشهد اردهال
می گویند مردم فین كاشان قاصدی را به نام عامر بن ناصر فینی به مدینه نزد امام محمد باقر (ع) فرستاده و از او درخواست می كنند پیشوایی برای آنان جهت تعلیم شرایع اسلام به منطقه رهسپار كند و آن حضرت فرزندش علی را به عنوان سفیر، راهی منطقه كرد.
وقتی حضرت علی ابن باقر (ع) به سه منزلی كاشان رسید، متوجه قریه «جاسب» شد پس از چند روزی توقف در آنجا، حضرت متوجه قریه «خاوه» شد و مدت یك ماه در آن قریه به ارشاد و هدایت مردم پرداخت.
عامربن ناصر قاصدی را به منطقه فین و كاشان فرستاد و مردم را از ورود نماینده خاص امام پنجم آگاه كرد، حدود شش هزار نفر زن و مرد، كوچك و بزرگ، پیاده و سواره خود را آماده استقبال از آن حضرت كردند و شب را در بیرون قریه باریكرسف (مشهداردهال فعلی) منزل كردند و آسوده خوابیدند.
حضرت علی ابن باقر (ع) پس از چند روز توقف در قریه جاسب و یك ماه توقف در قریه خاوه با یك دنیا عزت و جلال وارد منطقه كاشان شد.
روایت شده كه حضرت در مسجد جامع كاشان اقامه نماز جماعت و جمعه می نموده و مردم دسته دسته به دیدارش می شتافتند و از آموختن مسائل شرعی بهره مند می شدند.
***نحوه شهادت
حضرت علی بن محمدباقر (ع)، مدت سه سال در منطقه ماموریت خود، به ارشاد و تبلیغ و حل مشكلات مردم آن سامان پرداخت.
صاحب كتاب كشف الكواكب می گوید: «گروه زیادی آن حضرت را به اردهال كاشان دعوت كردند وگفتند عده ای عاجز و زمین گیر هستند و نمی توانند به حضور شما مشرف شوند،در هرحال حضرت وارد منطقه (اردهال) شد».
والی اردهال شخصی به نام «زرین نعل» (كفش) بود كه پس از مشاهده گرویدن مردم به حضرت و سستی حكومت خود، نامه ای به ازرق ابرح كه فرماندار ایالات قزوین یا قم بود، نوشت.
وقتی فرماندار ایالت قزوین از محتویات نامه مطلع می شود، نامه ای می نویسد و ارقم شامی را فرمانده لشكر 600 نفری قرار می دهد و از طرف دیگر والی نراق را با نامه ای جداگانه به كمك ارقم شامی می فرستد و زرین كفش والی اردهال را از تصمیمات گرفته شده مطلع می سازد و بالاخره دستور كشتن علی بن محمد باقر (ع) را صادر می كند.
لشكر كفر شبانه و مخفیانه وارد منطقه اردهال شدند و طبق آنچه در تذكره حضرت آمده است: آن شب، شب جمعه بود.
گفته می شود جنگ میان لشكر كفر و حضرت ده روز به طول كشید و حضرت نامه ای به مردم كاشان و فین نوشت تا از اوضاع شیعیان مطلع شوند و از طرف دیگر فرمان داد تا زرین كفش بیاید و با او صحبت شود، به نظر می رسد نامه حضرت زمانی به دست مردم كاشان و فین رسید كه حضرت سلطان علی به شهادت رسیده بودند.
پس از احضار، زرین كفش خود را به حضرت رسانید و سلام كرد و گفت: چه حاجت داری تا برآورده سازم؟ در این هنگام عامربن ناصر فینی سفیر مردم كاشان و فین خدمت حضرت عرض كرد: اجازه فرمایید زرین كفش را راهی جهنم كنیم، حضرت فرمود: ما خانواده هرگز اهل مكر و خدعه نبوده ایم.
آنگاه فرمود: ایها الحارث، می دانی من خود به این منطقه نیامده ام بلكه با اصرار آورده اند...البته شنیده ای آن جماعت كه در صحرای كربلا پرچم ظلم برافراخته و با تیغ ستم جدم حسین (ع) و اصحابش را شهید كردند، عاقبت كارشان به كجا رسید!... راضی نشوید به واسطه ریختن خون من جماعتی در این صحرا كشته شوند و آشوب كربلا تازه گردد.
وقتی حضرت با جواب رد آن ملعون روبرو شد فرمود: خدا می داند كه مرا از كشته شدن اصلا بیم نیست؛ چه، شربت شهادت نوشیدن كار آباء و اجداد من است.
در آخرین روز، جنگ به مرحله حساسی رسیده و پیروزی نهایی لشكراسلام نزدیك بود، در این حال یكی از افراد لشكر كفر حیله ای اندیشید و ناجوانمردانه جمعی سواره و پیاده را آماده كرد و از شعبه كوهی كه در پشت سر لشكر اسلام بود، گذشت و از عقب به لشكر اسلام حمله ور شد و قریب 100 تن از رزمندگان شجاع اسلام را به شهادت رسانید.
حضرت سلطانعلی (ع) وقتی این وضعیت را مشاهده كرد بر مركب سوار شد و بر لشكركفر حمله كرد، جراحتهای زیادی بر بدن نازنین او وارد آمده و خون از بدنش جاری شده بود و ضعف بر او مستولی گشت بنابراین زرین كفش ملعون تیری به سوی حضرت پرتاب كرد كه بر پیشانی او نشست و خون بر صورت آن بزرگوار جاری شد.
حضرت افسار اسب را به سوی مكانی كه امروز موسوم به قتلگاه است، گردانید و چون به آنجا رسید، از شدت ضعف از اسب فرو غلتید، ارقم شامی به او نزدیك شد و با خنجر سرمقدس حضرت را از بدن جدا كرد.
***برگزاری مراسم قالیشویان
این آیین سنتی مذهبی در واقع از روز قبل از جمعه دوم مهرماه با اعزام كاروان پیاده فینی ها به سمت مشهداردهال آغاز می شود، اغلب خانوادههای فینی و خاوهای كه بر اساس سنت دیرینه هر سال در مراسم شركت میكنند، شب جمعه قالی به اردهال میآیند و در منازل باریكرسف، زایرسراها، دامنهها و حوالی صحنهای بقعه امام زاده به سر میبرند.
از اوایل صبح جمعه، هزاران نفر از فینیها اغلب با پوشش پیراهن مشكی، چوب و چماقهای تراشیده و مخصوص خود را كه از قبل میتراشند و آماده میكنند، به دست میگیرند.
گفته میشود در گذشته به جای چوب، شمشیر، قمه و نیزه به نشانه رزمجویی و جنگ با قاتلان به دست میگرفتهاند.
چوب به دستان در كنار جوی آبی كه در صحن بقعه شاهزاده حسین (ع) جاری است، جمع میشوند و با شروع مراسم، یا حسین گویان و با شور و هیجان با پایین و بالابردن چوب هایشان برای گرفتن قالی به سمت مرقد سلطانعلی كه در فاصله 800 متری واقع است، به راه میافتند.
در صحن صفا و صحنهای جانبی، مراسم نوحهخوانی و سینهزنی و سخنرانی برگزار میشود، پس از پایان سخنرانی و سوگواری، یكی از ریشسفیدان فینی، كمكهای نقدی و نذورات جمعآوری شده را به عنوان هدیه به متولی یا سرپرست خادمان آستانه میدهد و درخواست قالی مخصوص امامزاده شهید شده را میكند.
خادمان، یك تخته قالی لوله شده را با پارچه مشكی میپوشانند و به ریشسفیدان فینی میسپارند، چوب به دستان فینی، با دیدن قالی با شور و هیجان مضاعف و فریاد یا حسین یا حسین به سوی قالی میشتابند، قالی را در اختیار خود میآورند و در حالی كه انبوه جمعیت غیر فینی آنها را احاطه و همراهی میكنند، قالی لوله شده را به نشانه جسد امامزاده كه در فرش پیچیده شده با ذكر یا حسین و هیاهوی زیاد بر دوش نهاده با گامهای تند و شتایان از صحن صفا خارج میشوند.
در این میان، جمعیت انبوه آبادیهای دیگر، حق نزدیك شدن به قالی را ندارند و تنها میتوانند با نوحهخوانی و عزاداری آنها را حمایت كنند، در پیشاپیش دسته حاملان قالی، یكی از اهالی كاشان، در حالی كه جانمازی به سینه خود آویخته و قرآنی به دست گرفته و تسبیحی در دست دارد، سوار بر اسب حركت میكند.
میگویند این نماد جانماز امامزاده است، كه یكی از اهالی چهل حصاران آن را برای امامزاده میانداخته است، همچنین دسته عزادار خاوهای با حمل علم و كتل، فینیها را همراهی میكنند.
دسته هیجانزده، چوب و چماقهای خود را در آسمان تكان میدهند، میرقصانند و مانند سپاهی خشمگین به دنبال علم به سوی چشمه سرازیر میشوند، گروهی جلوتر، خود را به چشمه میرسانند و جمعیت را از لب چشمه كنار زده فضا را آماده ورود قالی میكنند، قالی را یه كنار نهر میآورند و بر روی زمین میگذارند.
در این هنگام كسانی كه امامزاده را یاری نكردهاند را لعنت میكنند، قالی را در كنار نهر روی زمین می گذارند و دور آن حلقه می زنند و چوب هایشان را پیاپی در هوا تكان می دهند و چوب های خود را در آب نهر فرو می كنند و بیرون می آورند و قطرات آب چوبها را روی قالی می پاشند به این شیوه قالی را كه نمادی از شهیداردهال است بصورت تمثیلی می شویند و غسل می دهند.
سپس به همان ترتیب قالی را بر دوش گرفته از طریق گذرگاهی كه به در شرقی بقعه منتهی میشود وارد صحن سردار یا فینیها میشوند و چند دور قالی را در حیاط میچرخانند و بعد به ایوان بقعه میبرند.
در اینجا شور و هیجان به اوج میرسد، چند نفر از بزرگان خاوه و فین پیش میروند تا قالی را بگیرند ولی چوب به دستان كه دوست ندارند قالی را تحویل دهند، با تكان دادن چوبهایشان آنها را دور میكنند، تا اینكه با كشمكشهای زیاد و فریادهای مكرر حسین، حسین و الله اكبر بزرگان فینی قالی را گرفته به بزرگان خاوه تحویل میدهند.
خاوهایها نیز قالی را با تشریفات خاص تحویل خدام امامزاده میدهند، بدین ترتیب حدود ظهر مراسم تمام میشود و دسته برای زیارت به مرقد امامزاده میروند.
3009/6021
كاشان- ایرنا- قالیشویان یكی از رسوم سنتی مذهبی كهن ایران است كه سالیان متمادی در منطقه مشهداردهال كاشان در نزدیكترین جمعه به روز 17 مهرماه (دومین جمعه مهرماه هرسال) انجام می شود.