۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۶:۰۷
کد خبر: 81470932
T T
۰ نفر
شهيد حاج يدالله كلهر، علمدار دلاور لشكر 10 سيدالشهدا(ع)

تهران - ايرنا - يكم بهمن سالروز عروج عاشقانه سردار رشيد سپاه اسلام حاج «يدالله كلهر» قائم مقام لشكر 10 سيدالشهدا(ع) است، شهيدي كه با زمزمه مداوم و شبانه روزي ذكر مقدس و آسماني يا حسين(ع) به عنوان يك پاسدار ولايت مدار مكتب عاشورا، علمدار اين لشكر عملياتي در دوران دفاع مقدس بود.

سردار رشيد اسلام حاج يدالله كلهر در سال 1333 در روستاي «باباسلمان» شهريار در خانواده ‌اي مذهبي و متوسط به دنيا آمد.

وي پس از گذراندن دوران كودكي و دبستان به دليل نبود امكانات در روستا، مقطع تحصيلي راهنمايي و دبيرستان را در شهريار گذراند و در سال 1353 به خدمت سربازي رفت و پس از فراغت از آن به كار آزاد روي آورد.

از ويژگي‌هاي آشكار وي در دوران جواني، كمك به مردم محروم و مستعضف و دستگيري از افراد محروم و كم تر برخوردار جامعه بود.

شهيد كلهر رفتاري بزرگ‌ منشانه داشت و مردانگي و شجاعت با جانش آميخته بود به طوري وضعيت سخت زندگي در روستا و ديدن فقر و تنگدستي مردم، آتش عشق به برقراري عدالت و مبارزه را در درون او شعله ور مي كرد، به همين علت در نخستين طليعه حركت‌هاي انقلابي، به صف انقلابيون پيوست و با گروهي از جوانان در تصرف پادگان «باغشاه» سابق (ميدان حُر كنوني) شجاعت هاي بي نظير از خود به يادگار گذاشت.

در آن زمان حساس از مبارزات مردم عليه رژيم ستمشاهي يك بار هدف اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد.

اين شهيد سرافراز سپاه اسلام پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و ضرورت دفاع از كوي و برزن در تشكيل پايگاه‌هاي دفاعي و كميته‌ هاي انقلاب اسلامي در مساجد براي حراست از دستاوردهاي نظام نوپاي انقلاب اسلامي در محل سكونت خود، نقش رهبري داشت و با دادن آگاهي به مردم، نسبت به رفع نيازهاي آنان اقدام مي ‌كرد.

حاج يدالله كلهر در شهريور 1358 با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در كرج به عضويت اين نهاد انقلابي درآمد و به خاطر شايستگي ‌هاي فراوانش در دفاع از آرمان هاي نظام اسلامي به عنوان جانشين عمليات سپاه كرج مشغول به خدمت شد.

وي در نخستين گروه اعزامي از سپاه كرج براي مقابله با گروهك هاي ضد انقلاب و معاند نظام اسلامي به كردستان، سرپرستي اين گروه را بر عهده گرفت و در آزادسازي شهر سنندج از لوث وجود عناصر بيگانه و مزدور ضد انقلاب با وجود آن ‌كه نيروهاي تحت فرماندهي او پس از پايان ماموريت به كرج بازگشتند، در منطقه باقي ماند و به فرماندهي عمليات شهر تكاب منصوب شد.

شهيد كلهر با آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران اسلامي به كرج بازگشت و پس از سازماندهي تعدادي از نيروهاي رسمي سپاه پاسداران و بسيج مستعضفين به جنوب عزيمت كرد و در همان روزهاي نخست جنگ، جبهه «فياضيه» در آبادان را تشكيل داد و مدتها به عنوان فرمانده محور جبهه فياضيه مشغول به خدمت شد.

اين شهيد سرافراز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در عمليات «طريق‌القدس» با سمت فرمانده گردان وارد عمل شد كه به دليل نبوغ و رشادت‌ها و خلاقيت‌هايي كه از خود نشان داد به عنوان جانشين فرمانده تيپ «‌المهدي (ع)» منصوب شد.

شهيد كلهر در عمليات فتح‌المبين، بيت‌المقدس و رمضان به عنوان فرمانده لشكر 27، مسوول محور و در والفجر مقدماتي، جانشين تيپ نبي‌اكرم( ص) مشغول به خدمت به انقلاب اسلامي و سربازي بنيانگذار فقيد نظام اسلامي به ارائه خدمات بيشماري مشغول بود.

كلهر در سال 1359 ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج دختري است كه از نعمت پدر محروم ماند و حتي در زمان حيات كلهر، به دليل وضعيت دوران جنگ و حضور شهيد كلهر در جبهه، طعم محبت پدرانه را نچشيد.

اين شهيد سرافراز سپاه اسلام در طول جنگ، چند بار مجروح شد و آخرين جراحتش به اندازه‌اي شديد بود كه درمان آن يك سال طول كشيد.

صلابت، شهامت، صبر و توكل او بر خدا و حضور او در ميادين مختلف از همان دوران جواني از او فرماندهي لايق ساخته بود به طوري كه شجاعت در ذات او بود.

او علمدار رشيد لشكر سيدالشهدا(ع) بود و عمرش در جهاد في سبيل الله طي مي شد، ضربت ‌ها را به جان مي ‌خريد تا انقلاب اسلامي، آرمان هاي مقدس امام و شهدا آسيب نبيند.

شهيد كلهر كمتر حرف مي‌زد، اما هرگاه لب به سخن مي‌گشود، درك عميقش از مسائل و فكر بلند او در بررسي و تحليل قضايا در لابه‌لاي جمله‌هاي كوتاهش آشكار مي ‌شد.

در خاطره‌اي، برادرش نقل مي‌كند كه در عمليات «كربلاي 5» دوست و همرزم صميمي شهيد كلهر به نام «سيدحسن ميررضي» به شهادت رسيد، اين شهادت براي شهيد كلهر خيلي سنگين تمام شد. از آنجا كه ارتباط بسيار نزديك و صميمي با هم داشتند، ايشان بي ‌تابي مي ‌كردند و در همان منطقه عمليات داخل نفربر رفته بود و با حزن و اندوه و غم از دست دادن يار نزديك خود گريه مي‌كرد. رفقا و دوستان هرچه اصرار كردند ايشان آرام نشد. تا اين‌كه حاج آقا (شهيد) ميثمي او را مي‌بيند، به طرفش مي‌رود و در گوش وي قدري صحبت مي‌كند. شهيد كلهر بلافاصله گريه‌اش قطع مي‌شود و تبسم مي‌كند پس از اين‌كه شهيد ميثمي مي‌رود، دوستان جوياي موضوع مي‌شوند.

وي مي‌گويد كه ايشان در گوش من همان حرفي را گفتند كه حضرت رسول اكرم(ص) به حضرت زهرا(س) فرمودند و ديري نپاييد كه همين موضوع به واقعيت پيوست و در مرحله بعد عمليات «كربلاي 5» شهيد كلهر به جمع دوستان شهيدش پيوست.

در مراسم وداع با پيكر شهيد حاج يدالله كلهر در اردوگاه كوثر كه در 10 كيلومتري سوسنگرد واقع شده بود و در آن ساعاتي كه شهيد كلهر را در حسينيه اردوگاه تشييع مي‌كردند، براي نخستين و آخرين بار، چادرهاي اردوگاه مورد هجوم نزديك به 25 فروند هواپيماي دشمن بعثي قرار گرفت و به بركت خون اين شهيد و روح آسمان آن باعث شد كه هيچ فردي از رزمندگان در چادر نباشد و گرنه تعداد زيادي از رزمندگان به شهادت مي ‌رسيدند.

از: فرهاد شرف پور

اجتمام(2)**7029 ** 1418
۰ نفر