سارکوزی، اصلاحات نظامی و نزدیکی به ناتو - 3
..................................................
تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 87/02/21
کلیات
** انقلاب دیجیتال نظامی
توان فرانسه در فناوری های روز درکنار حس استقلال و نیاز به داشتن چهره ای
مستقل در جهان امروز سازمان نظامی آن کشور را به سویی راند که در زمان
ریاست جمهوری شیراک و وزارت آلیو ماری در بخش دفاعی ، مسوولان این کشور از
انقلاب دیجیتال در ارتش سخن راندند.
انقلاب دیجیتال در واقع ناظر به نوعی تحول ساختاری در سازمان نظامی ارتش
های نوین و دستگاه مدیریتی آن بود که می بایست میان توان مهندسی ، قابلیت
نظامی و قدرت فرماندهی ارتش تحول ایجاد کرده و فاصله آنها را هر چه
بیشتر به هم نزدیک سازد.
با این رویکرد باید گفت که ارتش و ساختار نظامی نه به سوی جنگ افزارهای
حجیم که به سوی ساز و برگی خرد ولی سریع پیش می رود. از این پس دیگر
میدان نبرد را میدان نبرد نمی خوانند که به آن فضای جنگی می گویند.
در این فضای جنگی نو ، رایانه یکی از ابزارهای معمولی و ضروری سربازان
خواهد بود و دیگر مراکز فرماندهی نه در میادین جنگ که در پشت صحنه و از
راه فضا و امواج و صفحه های نمایشگر به فرماندهی خواهند پرداخت.
عملیات و هدایت آن از این پس ترکیبی از آموزه های کلاسیک جنگی و نمایش های
مجازی است . جابجایی ها، انتقال دستورات ، تدارکات و لجستیک و بسیاری
دیگر از فرامین جنگی در کمترین زمان ممکن و بسرعت انجام می گیرد.
همه چیز از صفحات نمایشگر فرماندهی قابل کنترل و هدایت است، فرانسه زمان
شیراک با همین پیش ذهنیت نوین جنگی تصمیم گرفت تا سال 2009 دو بریگاد
نیروی زمینی خود را به عملیات و پردازش دیجیتال تبدیل کند و تا سال 2015
تمامی ارتش فرانسه و نیروهای وابسته به ان به گونه ای دیجیتال سازماندهی
و فرماندهی شود.
هر سرباز از این پس با خود رایانه های کوچک همراه خواهد داشت که کار
ارسال عکس و اطلاعات و اخبار را به مراکز فرماندهی انجام می دهد و طراحی
این امادگی به گونه ای است که بتوان با این نرم افزارها و سخت افزارها
نبردی طولانی را تحمل کرد و دوام اورد.
با داشتن یک وسیله جی پی .اس (مسیر یاب و موقعیت شناس ) سرباز می تواند
با فشار دادن یک تکمه موقعیت دوستان خود ، میزان تلفات ، وضعیت آرایش
نیروها و میزان پشتیبانی و آذوقه و مهمات در دسترس را دریافت کرده و از
راه ماهواره وضعیت نیروهای دشمن و موقعیت آرایش انها را تشخیص دهد.
مشکل انتقال امواج رادیویی که می توانست با فاصله بیشتر با اختلال مواجه
بوده و نیز گاهی لو برود ، با بکارگیری نوعی از رایانه های پیشرفته و
بکارگیری ترکیبی از سیستم های انتقال ماهواره ای بهینه شده است .
این پیشرفت های نرم افزاری از زمان جنگ اول آمریکا در منطقه که جنگ خلیج
فارس نام گرفت و سپس در جنگ عراق در سال 2003 در ارتش آمریکا به کار
گرفته شد.
در انقلاب دیجیتال قصد مهندسین نظامی و ناظران مسایل استراتژیک بر بهبودی
روشهای جنگاورانه بوده و بناست تا با کار بیشتر و شناسایی نقاط ضعف از
بروز تلفات یا خسارات بی مورد جلوگیری شود.
یکی از مواردی که امروزه در طراحی و مهندسی سیستم های نوین فرماندهی و
عملیات به عنوان نقطه ضعف پیش بینی می شود عملیات علیه جنگ های پارتیزانی
و چریکی است .
در این گونه عملیات با توجه به اینکه حوزه های نبرد بسیار متحرک ، محدود
یا پراکنده است از قدرت فرماندهی عالی کم می شود و بنا براین باید به فکر
رفع مشکلاتی بود که در سطح فرماندهی کوچک بروز می کند و مساله استقلال این
نوع از فرماندهی را از سلسله مراتب عالی فرماندهی بررسی کرد.
یکی دیگر از موارد قابل تامل در این نبردها دور شدن موقعیت فیزیکی
فرماندهی از چشم و دسترس سربازان است که در روانشناسی صحنه نبرد بسیار
اساسی است . طراحان می کوشند تا با پیش بینی آثار این عملیات مجازی و
فرماندهی دور از دسترس آن ، به گونه ای این خلا را پر کرده و سربازان
کمترین احساسی از فقدان عنصر فیزیکی نداشته باشند.
بخشی از این مسایل را ارتش فرانسه در ساحل عاج داشته و تجربه کرده است ،
به گونه ای که تجربیات آمریکایی ها را در دو جنگ اخیر و سایر نقاط قابل
مداخله دنیا با شرایط بومی خود در آمیخته و نتایج ملموسی گرفته است .
به نظر می رسد که یکی از مهمترین اهداف طراحان نظامی کاستن از میزان
تلفات انسانی نیروهای خودی است . از انجا که به واسطه ارتباطات سریع و
انتقال اخبار واطلاعات دیگر نمی توان همچون دیروز به هدایت عملیات پرداخته
و واکنشهای افکار عمومی را نادیده گرفت، طراحان نظامی می کوشند تا با
طراحی هرچه دقیقتر ابزار نظامی ، صحنه نبرد را بدون دخالت نیروی افکار
عمومی از بیرون هدایت کرده و نتایج مطلوب را هر چه سریعتر بگیرند.
فشار افکار عمومی داخل کشور مهاجم می تواند موقعیت تصمیم گیران سیاسی را
به خطر انداخته و آنان را مجبور به بازاندیشی و فراخوانی نیروهای نظامی
کند تا مشروعیت سیاسی حزب و یا گروه قدرتمند در مرکز دستخوش آسیب نشود.
جنگ های خلیج فارس برای نیروهای نظامی آمریکا و پیمان ناتو فرصت و در
واقع محیط آزمایشی بوده است تا به آنان اجازه دهد درباره انواع شیوه های
نوین نبرد نظامی اندیشه کنند و راههای تجدید نظر در نبردهای پیشرفته و
کلاسیک را مد نظر قرار دهند.
در این زمینه به سه مساله سنگینی ، کندی و گرانی فکر شده است تا بتوان
نبردی سبک ، سریع و ارزان تولید کرد و هر چه نبرد شبکه ها گسترش می یابد،
این مهم عملی تر است .
نبرد شبکه ای به کشورهای صنعتی قدرتمند همچون فرانسه اجازه می دهد تا هر
چه بیشتر مرز میان نیروهای نظامی دریایی ، زمینی و هوایی را بردارد و
آنچه می تواند یک عملیات خوب را برای این کشورها سامان دهد سرعت ، قابلیت
و دقت نیروها در یک مجموعه همگن و همگون است .
بنا بر این اولین نتیجه ای که از این انقلاب حاصل می شود دگرگونی ساختاری
بزرگ در سطح هرم فرماندهی و سازمان نظامی کلاسیک است . تطبیق سازمان نوین
نظامی با آموزشهایی باید همراه شود که خود مستلزم صرف زمان است تا نیروها
شیوه های تعامل با فرماندهی و سلسله مراتب نوین را فرا بگیرند.
شبکه رایانه ای در صحنه نبرد از این پس به سه قسمت تقسیم خواهد شد و در
این میان فرقی میان انواع نیروهای زمینی ، دریایی و هوایی نیست چرا که
همگی در یک مجموعه و در فضای امواج مشترک عمل می کنند.
بخش اول فرماندهی در عقبه نبرد است که با ماهواره ها ارتباط مستقیم داشته
و نیروهای اصلی سه گانه را هماهنگ و هدایت می کند. بخش دوم فضای ارتباطی
میانی است که تیپها و واحدهای بزرگ را در خود دارد و پردازش اطلاعات
رسیده از صحنه نبرد در این بخش انجام شده و کار انتقال دستورات فرماندهی
را نیز برعهده دارد.
هواپیماها ، ناوها ، بالگردها و واحدهای زمینی تمامی اطلاعات خود را به
این بخش میانی منتقل کرده و رایانه های این بخش وظیفه مهم وساطت میان
دستورات فرماندهی و پردازش اطلاعات خام رسیده را بر عهده دارند.
بخش سوم نیز بالگردها ، تانک ها و زرهی موجود در صحنه نبرد به اضافه
نیروهای انسانی است که دستورات را به پیش می برند و بطور دایم با رایانه
های خود در تماس با مراکز ماهواره ای و فرماندهی هستند.
فرانسه در تحرک دیگری تصمیم دارد تا هواپیماهای رافال اف 2 را جایگزین
هواپیماهای میراژ دوهزار نماید. به این ترتیب نیروی هوایی فرانسه با
آوردن این هواپیماهای فوق مدرن ، نوسازی شده و توان عملیاتی خود را
افزایش مهمی خواهد داد.
گرچه این نوع از هواپیما از سال 2004 با اولین تحویل رافال به ارتش
فرانسه ، پرواز عملیاتی داشته است ولی امروز یک اسکادران از گونه اصلاح
شده آن در اختیار نیروی هوایی این کشور قرار می گیرد تا توان بازسازی
شده نظامی این نیرو آزمایش شود.
در مراسم پذیرش رافال (ساخت کارخانه داسو) در پایگاههای هوایی فرانسه در
زمان نخست وزیری دومینیک دوویلپن و وزارت آلیو ماری، این نوع هواپیما
پدیده درخشان صنایع هوایی نظامی فرانسه خوانده و انقلابی در زمینه
هوانوردی نظامی نام گرفت.
آلیوماری وزیر دفاع آن روز فرانسه در این زمینه گفته بود که این پدیده
هوایی مفاهیم عملیاتی و تکنیکی را دگرگون می کند و قابلیت عملیات تعقیب و
گریز، تا حمله زمینی و پاسخ به آن، عملیات شناسایی و حتی حمله اتمی را
یکجا در خود دارد.
رافال های اف 1 که در یکی دو سال اخیر بر روی افغانستان پرواز داشته است،
بیشتر برای دفاع هوایی مناسب شناخته شده و مدل اف .3 آن که در سال (2008
) بکار گرفته خواهند شد، برای عملیات دور پرواز مناسب خواهدبود و انواع
وظایف عملیاتی را می تواند به عهده بگیرد.
رافال های اف .2 می توانند نبردهای هوا، هوا و هوا، زمین را بخوبی هدایت
کرده و انجام دهند و تلاش شده تا در هر سه مدل رافال گونه های مختلف
قابلیت نبردهای نوین پیش بینی شده و این نوع از هواپیماها قدرت تطبیق با
نیازهای نوین و نبردهای رایانه ای و ماهواره ای را داشته باشند.
سنت پرواز نظامی در فرانسه تاکنون به دو نوع هواپیما محدود می شد: گروه
معروف به آبی ها که خلبانان ان به عنوان متخصصین تعقیب های هوایی و نبرد
هوایی با دشمن شناخته می شدند و در انواع قابلیت های پروازی مهارت داشتند
و گروه سبزها که متخصص در بمبارانهای زمینی بوده و در مخفی کاری برای
بمبارانهای اهداف مورد نظر در ارتفاع پایین چیره دست بودند.
امروزه فرانسویان این دو نوع از تخصص نبرد هوایی را در گونه جدید
هواپیماهای رافال با هم در آمیخته اند و ترکیبی از این دو نوع هواپیما را
با قابلیت های پروازی و عملیاتی متنوع تولید کرده اند.
فرماندهای نظامی، این نوع از هواپیماها را متناسب با نیازهای روز ارزیابی
می کنند و نبرد منطقه بالکان را مثال زده و معتقدند این نوع از
هواپیماها کاملا مناسب با نبردی شبیه بالکان است تا از سویی به نبرد با
هواپیماهای میگ رفته و از سوی دیگر همزمان بمباران پایگاههای راداری و
اهداف زمینی مورد نظر را انجام دهد.
خلبانان جدید هر دو کار را امروزه با هم انجام می دهند و بنا بر این باید
از توان عملیاتی بالا و آمادگی و آگاهی کافی برخوردار باشند. آنها که با
تجربه ترهستند، معتقدند زمانی که فرانسه از میراژ اف.یک به عصر میراژ
2000 پای گذاشت یاد گرفت که فقط به قابلیت های پروازی و هواپیمایی نگاه
نکند بلکه هنر پرواز را با قابلیت دفاع و هجوم در آمیزد و امروز این
مساله در رافال به عالی ترین شکل بکار گرفته شده است.
خلبانهای نسل گذشته که پرواز با میراژها و هواپیمای اف .16 آمریکایی را
آموخته بودند مدام در معرض آموزش قرار گرفته اند و امروز با آموختن فنون
پیچیده رایانه ای و قابلیت های انفورماتیک آنها باید علاوه بر هنر پرواز،
همزمان قابلیتی چند گانه داشته باشند.
از سوی دیگر بخش مهمی از ماموریت های سنتی خلبان به عهده هواپیماها
گذاشته شده است و توانایی های خلبان در پردازش اطلاعات و حتی شیوه های
نوین حفاظت از خود در هنگام پرواز را خود رافال ها انجام می دهند.
در این نوع هواپیما خلبان خود به یکی از جدیدترین شبکه های رایانه ای
مجهز و متصل است و صفحه نمایشگر در هر زمان و بطور خود کار اطلاعات لازم را
شماره 127 ساعت 15:07 تمام