به گزارش ایرنا، عید نوروز رویایی ترین مقطع ادوار زندگی هر ایرانی است و در این بین مرزنشینان كردستان به عنوان ایرانی ترین قوم ایران، نوروز را كه نماد رستاخیز طبیعت است به عنوان ایامی خوش از زندگی سالانه خویش عزیز و گرامی می دارند.
عید نوروز ایرانیان دارای قدمتی بس كهن است، جشن سال نو، كه ما آن را نوروز مینامیم، نزد سومریان نیز شناخته شده بود و عناصر اصلی آن در میان مردم مصر نیز رواج داشته است.
پیشینه ی نوروز نه تنها به دوران مشترك اقوام آریایی و اجداد انسان های هندی- اروپایی باز میگردد، بلكه در میان اقوام كهنتر نیز وجود داشته است.
در اساطیر ایران، پیدایش نوروز را به برتخت نشستن جمشید پیشدادی نسبت دادهاند، اما در نزد مردم كردستان، رای غالب برای مبدا نوروز مربوط به داستان كاوه آهنگر و ضحاك است.
در افسانه ها آمده است هنگامی كه كاوه بر ضحاك پیروز شد مردم به مناسبت این پیروزی بر كوهها آتش افروختند و دست در دست هم به شادمانی پرداختند كه این طلوع پیروزی با آمدن بهار همراه شد.
از آن سال تاكنون مردم كردستان هر ساله در اول بهار به بزرگداشت آن روز فرخنده،آتش روشن میكنند و به شادمانی میپردازند كه البته این آتش هیچ ارتباطی با آتش های مرسوم در سه شنبه شب آخر سال ندارد.
از طرفی دیگر در افسانههای مردم كُرد، «خاتو زمهریری» كه نماد زمستان است دو پسر داشته كه با رسیدن فصل بهار میمُردند و سال دیگر در زمستان متولد میشدند كه البته این افسانه با توجه به وضع اقلیمی كردستان توجیهپذیر است.
در مناطق كُردنشین رسمهای دیگری نظیر میرنوروزی و كوسهگردی نیز در نزدیكیهای بهار انجام میشده است كه همگی آنچه گفته شد نشان از اهمیت آمدن بهار برای قوم كُرد دارد.
در میان شهرهای كردنشین بدون شك شهری مانند سنندج كه امروز مركز استان كردستان است قدمتی بس كوتاه تر از شهری باستانی مانند سقز دارد، ولی مانند همه مراكز استان سنندج نیز در برگیرنده اغلب آداب و رسوم و خرده فرهنگ های موجود در سطح كردستان است زیرا در بستر زمان از هر دیاری نمایندگانی در این شهر اقامت كرده و آداب آنها به هم آمیخته و امروز به نظر فرهنگی یك دست تشكیل شده است.
نوروز نیز از این قاعده مستثنا نیست و نگاهی به آداب و رسوم رایج در سنندج می تواند به عنوان مشتی نمونه خروار به مخاطب كمك كند تصویری هر چند خلاصه از نوروز در كردستان به دست آورد.
اما این كه چگونه و به چه نحو اهالی سنندج به پیشواز نوروز رفته و می روند و آن را با چه كیفیتی برگزار می كرده اند، داستانی است كه برهان ایازی در كتاب آیینه سنندج خود به صورتی بسیار مفید به آن پرداخته است و ما نیز در اینجا گوشههایی از آن را آوردهایم.
در شهر سنندج از نیمههای اسفند ماه و شاید زودتر خانوادهها دست به تدارك نوروز میزدند.
از جملهی این تداركات تهیهی سمنو بود.
خانمهای خانه گندم، عدس و كنجد را در پارچهای ریخته و در ظرفی مسی قرار میدادند و بعد از ریختن آب بر روی آن در جلوی نور ملایم خورشید میگذاشتند تا دانهها جوانه بزند.
پدر خانواده در این فرصت اندكِ قبل از عید به بازار میرفت تا برای اهالی خانه لباس و كفش تهیه كند.
از دیگر چیزهایی كه قبل از عید آماده میشد آجیل، شیرینی، میوه، برنج، روغن و گوشت بوده است.
مردم سنندج به مانند اعیاد مذهبی كه روز قبلِ آن را عرفه مینامند، روز قبل از عید نوروز را نیز عرفه مینامیدند، این روز شلوغترین روز سنندج بوده است، خانواده، لباس هایشان را از خیاطی میگرفتند، مردها به سلمانی میرفتند، و زنها در پی خرید تخم مرغ بودند.
در خانوادههای سنندجی كمتر از یك تغار (30 عدد) تخممرغ نمیخریدند. تعداد این تخم مرغها گاهی به سه تا چهار تغار نیز میرسید.
تخممرغها آبپز میشد و همگی اعضای خانواده دست به رنگ كردن آنها میزدند تا با برابر قرار دادن زمین و تخممرغ، با رنگ كردن آن، زمین را نیز رنگ زده باشند.
چند روز قبل از عید، جوانان روستا، بوتههای خار را جهت فروش به شهر میآوردند و خانوادههای شهری آن را خریده و بر پشت بام میگذاشتند و از دیگر موارد جهت آتشبازی فیشك (فشفشه)، ماتاو، تقه، كوزی و تیزان بود.
از جمله چیزهایی كه قبل از عید توسط بچهها تهیه میشد، «نوروزنامه» بود.
نوروزنامه عبارت از یك صفحه سفید بود كه در بالای آن اشكالی مانند سماور، قلیان، سمنو، تخممرغ رنگ شده، شیرینی و ماهی نقاشی میشد و پایین آن در چهار ستون اشعاری كه هر مصرع در یكی از سطرهای این ستونها جای میگرفت مینوشتند.
بچهها اشكال را رنگآمیزی كرده و موقع تحویل سال به پدر و مادر خود میدادند و عیدی طلب میكردند.
در نوروز خوانچههایی برای عروسهای نامزد شده یا دخترهایی كه به خانهی شوهر رفته بودند میبردند و گاه تعداد این خوانچهها به دوازده عدد نیز میرسید.
طلا، عطر، دستمال، جوراب، تخممرغ رنگ شده، صابون، پارچه، ماهی، شربت، سمنو، شیرینی و آجیل و از همه مهمتر سیب سرخ زرورق زده شده، از اقلامی بود كه در خوانچهها وجود داشت.
در شب نوروز بوتههای خارِ آماده شده توسط پدر خانواده آتش زده میشد و بچهها نیز شروع به آتشبازی میكردند.
در مناطق كُردنشین، آتش مخصوص نوروز بوده و در چهارشنبه سوری (چوارشهمه كوله) كمترآتش روشن می كنند.
بعد از خاموش شدن آتش، خانواده به خانه رفته و شام میخوردند.
در سنندج معمولاً این شام حلوا بوده و غذای اصلی كه پلو خورشت است را برای فردای آن صرف میكردند.
در قدیم كه رادیو و تلویزیون در سنندج نبود، مردم از روی تقویمهای جیبی منجمباشی یا تقویم پیوندی كردستانی ساعت و دقیقهی سال تحویل را میدانستند.
مردم سنندج به هنگام تحویل سال، آینه تمام قد سنگی یا نیم قد را به دیوار تكیه داده و در دو طرف آن شمعدانی با شمع روشن قرار میدادند.
جلوی آیینه سفرهی كوچك سفیدی پهن میكردند كه روی آن سمنوی تزئین شده با روبان قرمز، تخم مرغ رنگ شده، ماهی، شیرینی، آجیل و تنگهای رنگارنگ شربت قرار میدادند. پدر خانواده وضو میگرفت و با تحویل سال برای خانواده و آشنایان دعا میكرد. بچهها «نوروزنامه»ها را میدادند و عیدی میگرفتند، خانوادههایی كه دختر شوهر داده یا عروس داشتند منتظر عید دیدنی بچههایشان میشدند و كوچكترها نیز به عید دیدنی بزرگترها میرفتند.
بچهها هر یك سهم خود را از تخممرغها دریافت میكردند و جهت انجام «هیلكه شكینه» به كوچه میرفتند.
رسم تخممرغ شكستن در سنندج به این نحو است كه هر یك از دو نفر تخممرغهایشان را در دست گرفته و بر روی هم میزنند. تخممرغ هر كدام شكست، باید آن را به طرف دیگر كه تخممرغاش سالم مانده بدهد. این رسم به صورت دیگری نیز اجرا میشود.
چند نفر كه در این كار شركت میكنند تخممرغهایشان را به هم میزنند و هر تخممرغی شكسته شد آن را روی زمین گذاشته و این كار را تا زمانی كه تنها یكنفر تخم مرغ نشكسته داشته باشد ادامه میدادند و در آخر تمام تخممرغهای روی زمین از آن كسی بود كه تخم مرغ سالم داشت.
در روستاهای منطقه لیلاخ كردستان هنوز هم شب عید نوروز بعد از شام مراسم شال كشی انجام می دهند به طوری كه جوانان به پشت بام می روند و شال خود را برای گرفتن عیدی از سوراخ پشت بام خانه های قدیمی به داخل می كشند.
در ساختمانهای جدید كه فاقد سوراخ دودكش هستند شال را جلوی پنچره پایین می كشند و صاحب خانه نیز پول ،شیرینی ،تخم مرغ رنگ شده و یا هر نوع هدیه ای كه برای این شب گذاشته باشد در كیسه بسته شده به شال می اندازند و در پایان جوانان هدایای جمع آوری شده را بین خود تقسیم می كنند.
در مناطق دیگر كُردنشین رسمهای زیادی در رابطه با نوروز وجود دارد. از جملهی این رسمها به كوه و دشت رفتن مردم در صبح زود است.
آنها دست خود را با شبنم تر كرده و بر صورت و لباس خود میكشند و اعتقاد دارند اگر كسی مریض باشد شفا مییابد.
در دیگر مناطق مردم صبح زود از روستا به راه افتاده و با خود آرد میبردند و وقتی به كوه رسیدند آرد را خمیر كرده و دستهای گُل در آن فرو میكنند و خمیر و گل را به روستا آورده و روی درب منزلشان میگذارند.
آنها اعتقاد دارند با این كار بهار را به خانهشان آورده و باعث خیر و بركت میشود.
البته نوروز را در میان هر یك از اقوام ایرانی كه بررسی كنیم یك شاخصه مشترك فطری در رفتار آیینی آن می بینیم كه آن برداشت حكیمانه ایرانیان از حیات دوباره طبیعت به عنوان دلیل باور عالم غیب و ابدیت حیات است كه در فهم نوروز مستتر است.
و امروز نوروز نمادی برای تعمیق باور ایرانیان به خالق هستی است و كردستانی ها نیز به عنوان مردمانی مهرورز، خداباور ، نوروز را به شكل مبنای فهم زندگی تعریف می كنند .
ریش سفیدان كردستانی جشن نوروز را بهترین فرصت برای آشتی دادن افرادی می دانند كه در طول سال از هم دلخوری داشته اند و با بردن آنها به خانه هم در این ایام شرایط دوستی مجدد افراد را مهیا می كنند.
587
سنندج - جشن نوروز در تاريخ زندگي تك تك ايرانيان جزو بهترين لحظات زندگي است و در نقاط مختلف ايران زمين جذابت هاي خاصي دارد.
سرخط اخبار فرهنگ
-
۱۰ در ۱۰؛ مولفه مهمی که مورد استقبال قرار نگرفت + اینفوگرافی
تهران- ایرنا- چهارمین آمایش ایرنا از ۱۰ ناشر فعال در بخشهای عمومی…
-
مردم با موسیقی بیکلام آشتی کنند
تهران- ایرنا- نوازنده قطعه موسیقی بیکلام «گذشتم» هدفش را پیشرفت و…
-
«گُلوَنی» نماد تمدنی زاگرسنشینان است
تهران- ایرنا- معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری…
-
«دیو و دلبر» از ۱۸ خرداد به تالار وحدت میآیند
تهران- ایرنا- تئاتر موزیکال «دیو و دلبر» به کارگردانی ماهان حیدری…