۲ مهر ۱۳۹۷، ۹:۱۵
کد خبر: 83042025
T T
۰ نفر
بانوان دستفروش چشم انتظار ساماندهی در قالب تعاونی

تهران- ایرنا- افزایش شكاف میان تقاضا برای ورود به بازار كار و فرصت های شغلی موجود، زمینه پیدایش مشاغل كاذب بیشتر، سختی بیش از پیش شرایط كار و كم توجهی به حقوق كارگران بویژه زنان سرپرست خانوار كم سواد را فراهم می سازد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، شرایط كنونی اقتصاد ایران و عواملی كه زمینه ساز آن شده، كار را برای واحدهای تولیدی و صنعتی و ایجاد فرصت های جدید شغلی برای كارفرمایان سخت كرده است.
نیاز مردم به ویژه جوانان به برخورداری از یك شغل و كسب درآمد ثابت در برخی مواقع به سوء استفاده از نیروی كار منجر شده است تا جایی كه امروزه كارفرمایانی فقط به پرداخت حداقل حقوق اكتفا كرده و حتی از پرداخت حق بیمه نیروی كار سر باز می زنند.
از سوی دیگر، امروز حضور پررنگ زنان در بازار كار را شاهدیم؛ نه فقط مشاغل واقعی و دائم بلكه این روزها زنان در مشاغل كاذب نیز سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند.
بخشی از فعالیت بانوان در بازار كار ناشی از فشارهای اقتصادی است اما از مهمترین دلایل حضور آنان برای حضور در مشاغل كاذب بیكاری همسران، اعتیاد و بی كفایتی مردان خانواده است.
این زنان قصد دارند در تامین معیشت همدوش مردان خود فعالیت كنند اما به علم و مهارت خاصی مجهز نیستند و گاهی اوقات حتی سواد مناسبی نیز ندارند؛ بنابراین به دستفروشی در میادین و خیابان های اصلی شهر، مترو و اتوبوس دست می زنند.
با این همه، گاهی عرصه خیابان نیز به دلیل مداخله برخی سازمان ها یا مزاحمت بعضی افراد برای آنان تنگ می شود.
ساعت پنج صبح در پارك سوار آزادی، جایی كه مردان بسیاری با اتوبوس ها از شهرها و شهرك های اطراف تهران به تهران آمده است، با بانویی روبرو می شوم كه عمق چین و چروك روی صورت و دستانش هر بیننده ای را به این گمان می رساند كه او 60 بهار را پشت سر گذاشته یا شاید كمی بیشتر.
تلاش دارد در هوای گرگ و میش صبحگاهی بساطش را جلو پای عابران پهن كند.
بانوی دستفروش به زحمت بساط خود را پهن می كند و از درون گونی شلوارهای كردی و زیرپوش های مردانه را در معرض دید عابران قرار می دهد.
رفتارش و حتی اجناس و راهی كه برای به دست آوردن لقمه ای نان انتخاب كرده است، با جنسیت و مشخصه های خلقتش تناسب ندارد.
خطوط روی پیشانی و گرفتگی صورتش از رنجی بزرگ حكایت می كند؛ برای مصاحبت با او كمی تردید دارم، مبادا جواب رد بشنوم.
كنار بساطش می نشینم و قبل از طرح سوالات نیم نگاهی به اجناسش انداخته و از او می پرسم «لباس برای بانوان نداری؟» با سردی جواب می دهد: كل جنس هام همینه كه هست.
می پرسم: الان خیلی زود نیست برای بساط كردن؟ ساعت 5 صبح مشتری داری؟
جوابش به گلایه از وضع زندگی شخصی ختم می شود.
از او می خواهم چنانچه تمایل دارد پاسخگوی سوالاتم باشد؛ می گوید بپرس اما اسمم را نمی گویم.
درباره دلیل دستفروشی اش می پرسم؛ «برای خرج زندگی و بچه ام».
48 سال دارد؛ سال هاست همسرش او و پسرش را تنها گذاشته اما راجع به دلیل جدایی، حاضر به توضیح نیست.
می گوید سواد درست و حسابی ندارد و كاری هم بلد نیست و نمی تواند پسر معلولش در خانه تنها بگذارد و به دلیل گرانی اجاره خانه، در یك مكان انتظامی ساكن شده است.
هر ماه 250 هزار تومان اجاره پرداخت می كند و با محاسبه هزینه خوراك و داروهای فرزندش باید ماهانه 850 هزار تومان درآمد داشته باشد، بنابراین غیر از دستفروشی آن هم صبح های زود چاره ای ندارد.
وی می گوید: شرایط فرزندم از یك طرف و مزاحمت هایی كه در طول روز ماموران شهرداری و مدعیان مالكیت در محدوده پارك سوار ایجاد می كنند، باعث شده صبح زود برای دستفروشی بیایم.

** دستفروشی برای تامین مخارج همسر
فروش كالاهای مختلف داخل مترو آنچنان رونق دارد كه یافتن سوژه این گزارش، كار چندان دشواری به نظر نمی رسد.
پیرزنی كه از شدت درد در ناحیه كمر و زانوها نمی تواند زیاد سر پا بایستد، چند كیسه نان شیرین در دست دارد و برای فروش آنها به تك تك مسافران مراجعه می كند.
«فاطمه» خود را همسر یك جانباز اعصاب و روان و ساكن محدوده پیروزی معرفی می كند و مدعی است دنبال كارهای جانبازی همسرش نرفته و برای تامین هزینه های زندگی و دارو ناچار به دستفروشی است.
وی اضافه می كند هر قرص نان را یك هزار تومان خریداری كرده و به قیمت 2 هزار تومان می فروشد و در پایان روز 100 هزار تومان درآمد دارد اما كمر و پاهایش به دلیل ناراحتی و درد هر روز یاری نمی كنند تا از خانه بیرون بیاید.
می گوید: سختی كار از یك طرف و ترس از ماموران مترو از طرف دیگر همراه با نارضایتی ها از حضور ما برای مزاحمتی كه ایجاد می شود، خستگی كار را زیاد می كند؛ همكارانی هم كه اجناس مشابه می فروشند بسیارند.
«چنانچه جای مشخصی برای عرضه كالا باشد، مشكلات كار ما كم می شود و راحت تر می توانیم لقمه ای نان حلال در بیاوریم و از شر بسیاری از مزاحمت ها در امان باشیم».

** تعاونی ها به كمك زنان سرپرست خانوار می آیند
زنان دستفروش گلایه دارند؛ هم از فشارهای اقتصادی و هم از سختی های بی اندازه ای كه در مسیر به دست آوردن نانی حلال باید با آن دست و پنجه نرم كنند.
زنان سرپرست خانوار می كوشند حتی از راه مشاغل كاذب درآمدی به دست آورند و زیر بار هزینه های اقتصادی زندگی قامت خم نكنند. آنان برای عبور از سختی های روزگار به تدابیر حمایتی مناسب نیاز دارند تا بدین ترتیب فقط غم «كم و زیاد نان» را داشته باشند و ناچار نباشند بیش از آن فشارهای روانی و اجتماعی را تحمل كنند.
آیا برای حل این معضلات می توان چاره ای اندیشید؟
چندی پیش معاون امور تعاون وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی در گفت و گو با ایرنا بر آسیب هایی كه به زنان دستفروش برای كسب روزی وارد می شود، تاكید كرد و گفت: زنان كم سواد، بی سواد و روستایی بدسرپرست و بی سرپرست برای تامین معاش و یافتن شغلی كه بتوانند از طریق آن امرارمعاش كنند مورد سوء استفاده قرار می گیرند.
«حمید كلانتری» پیش از این از تاسیس تعاونی زنان دستفروش برای ساماندهی آنان خبر داده و گفته بود: تحقق این ایده به همراهی انجمن های مردم نهاد و برخی نهادها از جمله شهرداری نیاز دارد.
وی اضافه كرد: ایده تشكیل تعاونی زنان دستفروش می تواند مشكلات اجتماعی را برطرف كرده و معضل بیكاری زنان بی سرپرست و بدسرپرست را از میان بردارد.
كلانتری یادآوری كرد: زنان كم سواد و بی سواد با قوانین كار آشنایی ندارند و معمولا از طریق عده ای سودجو با حقوق و دستمزد بسیار پایین به بیگاری گرفته می شوند.
وی تاكید كرد «بدون تردید باید از ظرفیت تعاونی ها برای مقابله با حل معضل بیكاری زنان دستفروش بدسرپرست و بی سرپرست، بهره كافی برد».
آنگونه كه بیست و دوم خردادماه رییس اتاق تعاون ایران گفت، نزدیك به 17 میلیون نفر در تعاونی ها عضوند كه اگر تعاونی های سهام عدالت حفظ شود و مجلس در این زمینه یاری كند این رقم به بیش از 50 میلیون نفر می رسد.
البته «حمید كلانتری» معاون وزیر تعاون، كار و رفاه اجتماعی، یازدهم شهریورماه در گفت و گو با ایرنا سهم تعاون از اقتصاد را حدود ۶ درصد اعلام كرد؛ در حالی كه باید حدود 25 درصد باشد.
بدون شك قرار گرفتن بار هزینه زندگی بر دوش بانوان، سنگین و طاقت فرساست؛ بنابراین باید از آنان حمایت كرد تا تحمل سختی برای آنها كمتر شود.
ضرورت حمایت از بانوان بدسرپرست، بی سرپرست یا آن دسته از زنانی كه قصد دارند درآمدی مستقل داشته باشند بر كسی پوشیده نیست و ایجاد تعاونی زنان دستفروش شاید راهكاری مناسبی باشد در این راستا.
به گفته «محمد وحدتی هلان» عضو كمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، امسال شمار زنان سرپرست خانوار سه میلیون نفر است كه یك میلیون نفر از آنان همسر خود را از دست داده اند.
با این همه، تعاونی یاد شده نباید فقط محلی برای تجمیع زنان دستفروش باشد؛ بلكه باید پس از شناسایی آنان، تعاونی تولیدی باثبات در زمینه های گوناگون ایجاد شود تا از یك سو برای بانوان بدسرپرست و بی سرپرست فرصت شغلی مناسب و مداوم ایجاد شود و از سوی دیگر گامی همسو با اقتصاد مقاومتی برای اشتغالزایی مولد و مقابله با دستفروشی كه عامل ایجاد اختلال در نظام توزیع است، برداشته شود.
اقتصام*9454*1559*1961*
۰ نفر

سرخط اخبار اقتصاد