۱۵ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۸
کد خبر: 83056907
T T
۰ نفر
ژنرال های آمریكایی بهتر می فهمند یا سیاستمداران

تهران - ایرنا - وقتی به موضع گیری ها و سخنان این روزهای مقام های آمریكایی در قبال خاورمیانه و ایران نظر می اندازیم، این سوال در ذهن نقش می بندد كه آیا با یك جابجایی در مسئولیت ها و وظایف سیاستمداران و دیپلمات ها و نظامیان این كشور روبه رو هستیم.

در جایی كه 'جان بولتون' مشاور امنیت ملی 'دونالد ترامپ' و 'مایك پمپئو' وزیر خارجه آمریكا، گارد جنگی و افراطی و مداخله جویانه در منطقه و علیه ایران به خود می گیرند، وزیر دفاع و فرماندهان آمریكایی در منطقه از 'برجام' دفاع می كنند و ملایم تر سخن می گویند و حتی در تلاش هستند تا یك خط ارتباطی مستقیم همانند آنچه با روس ها در سوریه دارند، با نظامیان ایرانی برقرار كنند.
با این همه این سوال همچنان باقی است كه آیا در وظایف و تقسیم كار در كاخ سفید میان سیاستمداران و نظامیان تغییری رخ داده است.
پاسخ این سوال قطعا منفی است؛ نظامیان آمریكایی در منطقه همچنان به كار خود مشغول هستند، دعوا در سطوح بالای مدیریتی در كاخ سفید جریان دارد و ترامپ هم البته كار خودش را می كند، اما بررسی گوشه ای از تاریخ دو سه دهه اخیر منطقه نشان می دهد كه این سیاستمداران آمریكایی هستند كه لباس نظامی به تن كرده و تندتر شده اند. به عنوان مثال 'كالین پاول' فرمانده نیروهای ائتلاف در حمله به عراق در زمان بوش پدر ، در كابینه بوش پسر به عنوان صدای اعتدال لقب گرفته بود و در مقابل نقش ویژه 'كاندولیزا رایس' وزیر خارجه دوم بوش پسر در راه اندازی جنگ های متعدد قابل كتمان نیست.
حالا هم 'جیمز متیس' از همفكران پمپئو است كه در دولت 'باراك اوباما'، به شدت روحیات ضد ایرانی داشت، اما آنقدرها كه پمپئو افكار جنگ طلبانه دارد، او به دنبال تنش نیست.
ژنرال 'جوزف ووتل' رئیس ستاد فرماندهی مركزی آمریكا نیز به همین ترتیب ، كمتر سخنانی بر زبان رانده كه از آن بوی جنگ بیاید.
در خصوص نرمش های كلامی وزیر دفاع و دیگر فرماندهان آمریكایی بویژه در منطقه، برداشت های مختلفی وجود دارد، برخی ها معتقدند كه علت اصلی لحن نرم نظامیان در گذشته، جنگ علیه 'داعش' بود كه ایرانی ها نقش محوری را بر روی زمین بر عهده داشته اند، برخی هم معتقدند كه این سیاست گذرای متیس است كه تا قبل از آغاز طوفان ، تلاش می كند، حاشیه امنیت نیروهای تحت امرش را در منطقه تضمین كند.
با این حال ، دیدگاه دیگری را هم می توان متصور بود، به نحوی كه می توان گفت، مجاورت چند ساله نیروهای آمریكایی با ایرانی ها در منطقه اعم از عراق و سوریه ، باعث تغییر دیدگاه های مردی شده كه زمانی در كسوت فرمانده نیروهای فرماندهی مركزی آمریكا، سه تهدید منطقه را 'ایران، ایران ، ایران' خوانده و خواستار عملیات نظامی علیه تهران شده بود.
متیس و همقطارانش قطعا چند تجربه گرانبها از این مجاورت ها كسب كرده اند؛ شجاعت، نفوذ ، عقلانیت و مهمتر از همه صداقت نیروهای ایرانی است.
از همین رو است كه فرماندهان آمریكایی طی ماه های اخیر به دنبال به حداقل رساندن هرگونه احتمال رویارویی با ایرانی ها در منطقه و آبهای خلیج فارس هستند، بطوری كه تلاش دارند یك خط ارتباطی مستقیم میان فرماندهان آمریكایی و ایرانی برقرار كنند و یا اخیرا از مترجم در ناوها و شناورهای خود در خلیج فارس استفاده می كنند.
آنها به خوبی از بخشی از ظرفیت های ایرانی ها در حوزه های مختلف آگاه هستند و می توانند سود و زیان هر حركتی را بر روی زمین منطقه محاسبه كنند.
فرماندهان نظامی آمریكایی اكنون ژئوپلتیك منطقه و شرایط امنیتی آن و مولفه های موثر بر هر رفتاری را می شناسند و این به دست نیامده مگر با سال ها زندگی در مجاورت نیروهای ایرانی در منطقه.
البته شاید هم بتوان نظامیان آمریكایی را كه با هدف جلوگیری از تلفات فاجعه بار ، از تشدید تنش با ایران اجتناب می كنند، ستود، آن هم در مقابل عناصر تندرویی مانند بولتون كه در تحمیل جنگ و خونریزی به ملت خود هیچ حد و مرزی قایل نیستند؛ مردی كه دائم بر طبل جنگ می كوبد ، اما حتی نمی داند كه بستن و آماده كردن یك تابوت چقدر وقت می گیرد.
خاورم **1770**1651
۰ نفر